Dictiornary-Farsi | عینک محافظ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
goggles	عینک محافظ


Other Matches

lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
crash protected	دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorting	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector	محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escort	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
guard	صفحه محافظ روکش محافظ
shields	بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding	صفحه محافظ روکش محافظ
shield	بدنه محافظ دیواره محافظ
guards	صفحه محافظ روکش محافظ
winker	عینک
interpupillary	عینک
glass	عینک
lorgnette	عینک
eyeglass	عینک
goggles	عینک
glass eye	عینک
spectacles	عینک
nosepiece	پل عینک
spectacle	عینک
barnacles	عینک
lorgnettes	عینک
specs	عینک
glasses	عینک
spectacled	عینک دار
snow goggles	عینک افتابگیر
smoked glasses	عینک دودی
earpieces	دستهی عینک
bespectacled	عینک زده
burning glass	عینک جوشکاری
snow goggles	عینک توفان
field glasses	عینک صحرایی
lorgnettes	عینک پنسی
peeper	ایینه عینک
optometry	عینک فروشی
optometry	عینک سازی
optometrist	عینک ساز
eye glass	عینک دستی
gig lamps	عینک شاخدار
gig lamps	نمایش عینک
eyeglass	عینک یک چشم
lorgnette	عینک پنسی
field glasses	عینک رزمی
safety glasses	عینک ایمنی
safety glass	عینک ایمنی
smoked	عینک دودی
optic	شیشه عینک
rim	قاب عینک
rims	قاب عینک
sunglasses	عینک افتابی
pince nez	عینک دماغی
monocles	عینک یک چشمی
eyeglass	عینک فنری
goggling	عینک پرواز
goggled	عینک پرواز
dark glasses	عینک آفتابی
To wear glasses.	عینک زدن
monocle	عینک یک چشمی
oculist	عینک ساز
goggle	عینک پرواز
temple	دسته عینک
earpiece	دسته عینک
optician	عینک ساز
butt-strap	لبهمحلاتصالدستهبهفرم عینک
oculists	عینک ساز
sun glasses	عینک آفتابی
goggles	عینک ایمنی
half-glasses	عینک یک چشمی
goggles	عینک صحرائی
opticians	عینک ساز
goggles	عینک افتابی
prismatic spectacles	عینک نادرست نما
goggles	عینک حفاظ دار
bifocal	دو دید عینک دو کانونی
bifocals	دو دید عینک دو کانونی
scissors-glasses	عینک قیچی شکل
rose-coloured spectacles	عینک خوش بینی
to wear glasses	عینک گذاشتن یازدن
pebbles	شیشه عینک نوعی عقیق
lorgnette	عینک مخصوص روی بینی
he wears glasses	عینک زده است یادارد
pebble	شیشه عینک نوعی عقیق
lorgnettes	عینک مخصوص روی بینی
opticians	عینک فروش دوربین ساز
wear	عینک یا کراوات زدن فرسودن
optician	عینک فروش دوربین ساز
wears	عینک یا کراوات زدن فرسودن
optometric	وابسته به میزان دید و عینک سازی
vectograph	عکس مخصوص استفاده از عینک برجسته بینی
screening, screenings	محافظ
guardians	محافظ
keepers	محافظ
keeper	محافظ
herder	محافظ
screens	محافظ
guards	محافظ
screen	محافظ
screened	محافظ
preservative	محافظ
guardian	محافظ
guarding	محافظ
guard	محافظ
protective	محافظ
preservatives	محافظ
shelterer	محافظ
preserver	محافظ
line choking coil	پیچک محافظ
line choking coil	پیچک محافظ خط
mouthguard	محافظ دندان
guard plank	تخته محافظ
face guard	ماسک محافظ
fender curbs	جدول محافظ
jet blast deflector	توری محافظ
heel cut	محافظ پاشنه پا
light shield	محافظ نور
vizard	نقاب محافظ
thoracopods	قفسه محافظ
protective switch	کلید محافظ
protective reactor	راکتانس محافظ
protective earthing	زمین محافظ
keeper [protector] [presever]	نگاهدار [محافظ ]
preservative coating	روکش محافظ
protective contact	کنتاکت محافظ
protective clothing	روپوش محافظ
sustentacular	نگهدارنده محافظ
surveillant	محافظ بپا
squirrel cage	قفسه محافظ
soil saving dam	سد محافظ خاک
protective cover	روکش محافظ
shielded plate	صفحه محافظ
protect fuse	فیوز محافظ
exposure suit	لباس محافظ
pod	پوسته محافظ
conservator	نگهدارنده محافظ
parried	محافظ باش
helmet	ماسک محافظ
parries	محافظ باش
casings	لوله محافظ
parry	محافظ باش
parrying	محافظ باش
casing	لوله محافظ
banch wall	دیواره محافظ
pods	پوسته محافظ
frigate	ناو محافظ
frigates	ناو محافظ
bulwarks	دیواره محافظ
controlled atmosphere	گاز محافظ
escort guard	گارد محافظ
guard	محافظ گارد
guarding	محافظ گارد
backing material	مواد محافظ
guards	محافظ گارد
cowling	روپوش محافظ
bulwark	دیواره محافظ
helmets	ماسک محافظ
hood	پوشش محافظ چیزی
wardress	نگهبان و محافظ زن در زندان
protective gas welding	جوشکاری با گاز محافظ
hoods	پوشش محافظ چیزی
protective coat	لایه یا قشر محافظ
protection hood	کلاهک یا روپوش محافظ
shells	عامل محافظ حفاظ
bib	محافظ گلوی شمشیرباز
shield	حفاظ پوشش محافظ
radiator grille	شبکه محافظ رادیاتور
bibs	محافظ گلوی شمشیرباز
facing	روکش محافظ دیوار
tutelary	دارای محافظ وحامی
bent	محافظ قالب بتن
packing	ماده محافظ کالاها.
shell	عامل محافظ حفاظ
sconce	پرده یاپوشش محافظ
shelling	عامل محافظ حفاظ
shields	حفاظ پوشش محافظ
protective layer	لایه یا روکش محافظ
escort of the color	گارد محافظ پرچم
leathers	لباس چرمی محافظ
brazing atmosphere	گاز محافظ جوش
handshield	سپر محافظ جوشکاری
chain case	جعبه محافظ زنجیر
glacis	حصاریا مانع محافظ
coquille	محافظ دست شمشیرباز
fire curtain	پرده محافظ اتش
escort of the standard	گارد محافظ پرچم
face mask	ماسک محافظ صورت
facings	روکش محافظ دیوار
bracer	محافظ بازوی کمانگیر
on guard	بحالت محافظ باش
windshields	شیشه محافظ باد
loricate	دارای پوسته محافظ
windshield	شیشه محافظ باد
escort ship	ناو محافظ کاروان دریایی
lifeguards	نجات غریق محافظ شخصی
dustcover	پوشش محافظ برای یک ماشین
anti skid chain	زنجیر محافظ در برابر لغزش
cable duct	لوله محافظ کابل برق
fault tension protective switch	کلید محافظ ولتاژ عیب