Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 123 (6 milliseconds)
English	Persian
wear	عینک یا کراوات زدن فرسودن
wears	عینک یا کراوات زدن فرسودن
Other Matches
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
tiring	فرسودن
fatigued	فرسودن
fatigues	فرسودن
tire	فرسودن
tires	فرسودن
erode	فرسودن
fatigue	فرسودن
eroding	فرسودن
eroded	فرسودن
erodes	فرسودن
to wear away	بردن فرسودن
gnaw	تحلیل رفتن فرسودن
gnawed	تحلیل رفتن فرسودن
gnaws	تحلیل رفتن فرسودن
ascot tie	کراوات
cravats	کراوات
neckties	کراوات
necktie	کراوات
overlays	کراوات
overlaying	کراوات
overlay	کراوات
ties	کراوات
tie	کراوات
cravat	کراوات
broach	سنجاق کراوات
broached	سنجاق کراوات
broaches	سنجاق کراوات
string tie	کراوات باریک
tiepin	سنجاق کراوات
sailor's knot	گره کراوات
stickpin	سنجاق کراوات
scarfpin	سنجاق کراوات
breast pin	سنجاق کراوات
broaching	سنجاق کراوات
windsor knot	گره بزرگ کراوات
scarf pin	سنجاق یا گیره کراوات
windsor tie	کراوات گره بزرگ و بقچهای
old school tie	کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
neck wear	کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
interpupillary	عینک
glass eye	عینک
winker	عینک
lorgnette	عینک
eyeglass	عینک
lorgnettes	عینک
spectacles	عینک
spectacle	عینک
nosepiece	پل عینک
glass	عینک
glasses	عینک
goggles	عینک
specs	عینک
barnacles	عینک
bespectacled	عینک زده
goggled	عینک پرواز
optician	عینک ساز
butt-strap	لبهمحلاتصالدستهبهفرم عینک
goggling	عینک پرواز
smoked glasses	عینک دودی
spectacled	عینک دار
snow goggles	عینک افتابگیر
earpieces	دستهی عینک
snow goggles	عینک توفان
half-glasses	عینک یک چشمی
dark glasses	عینک آفتابی
oculist	عینک ساز
To wear glasses.	عینک زدن
goggle	عینک پرواز
oculists	عینک ساز
optometrist	عینک ساز
earpiece	دسته عینک
temple	دسته عینک
sun glasses	عینک آفتابی
lorgnettes	عینک پنسی
goggles	عینک ایمنی
goggles	عینک صحرائی
lorgnette	عینک پنسی
field glasses	عینک رزمی
field glasses	عینک صحرایی
monocles	عینک یک چشمی
monocle	عینک یک چشمی
pince nez	عینک دماغی
sunglasses	عینک افتابی
rims	قاب عینک
rim	قاب عینک
goggles	عینک افتابی
goggles	عینک محافظ
opticians	عینک ساز
optic	شیشه عینک
smoked	عینک دودی
burning glass	عینک جوشکاری
eye glass	عینک دستی
eyeglass	عینک فنری
safety glass	عینک ایمنی
peeper	ایینه عینک
optometry	عینک فروشی
optometry	عینک سازی
safety glasses	عینک ایمنی
gig lamps	عینک شاخدار
gig lamps	نمایش عینک
eyeglass	عینک یک چشم
to wear glasses	عینک گذاشتن یازدن
prismatic spectacles	عینک نادرست نما
scissors-glasses	عینک قیچی شکل
bifocal	دو دید عینک دو کانونی
bifocals	دو دید عینک دو کانونی
rose-coloured spectacles	عینک خوش بینی
goggles	عینک حفاظ دار
pebbles	شیشه عینک نوعی عقیق
opticians	عینک فروش دوربین ساز
lorgnette	عینک مخصوص روی بینی
optician	عینک فروش دوربین ساز
pebble	شیشه عینک نوعی عقیق
lorgnettes	عینک مخصوص روی بینی
he wears glasses	عینک زده است یادارد
optometric	وابسته به میزان دید و عینک سازی
vectograph	عکس مخصوص استفاده از عینک برجسته بینی
glass	عینک دار کردن شیشهای کردن
stereoscope	جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com