English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
greylag غاز وحشی اروپایی
Search result with all words
polecat موش خرمای وحشی اروپایی
polecats موش خرمای وحشی اروپایی
Other Matches
brutify وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wild fowl مرغان وحشی پرندگان وحشی
ferae naturae وحشی ذاتا وحشی
European اروپایی
Europeans اروپایی
cushat طوقی اروپایی
nightjar بوف اروپایی
aberdevine سهره اروپایی
it had a europeanlook اروپایی می نمود
eruropean community جامعه اروپایی
international morse code مورس اروپایی
indo uropean هند و اروپایی
indo germanic هند و اروپایی
Eurasian اروپایی و اسیایی
greenfinch سهره اروپایی
redwing باسترک اروپایی
fieldfare باسترک اروپایی
Eurasians اروپایی و اسیایی
eurodollars دلار اروپایی
continental code مورس اروپایی
larch کاج اروپایی
larches کاج اروپایی
indo european هند و اروپایی
yellowhammer سهره اروپایی
sweetbrier گل سرخ اروپایی
Indo- هند و اروپایی
saker شاهین اروپایی
brock گورکن اروپایی شغاره
European Currency Unit واحد پول اروپایی
mew مرغ نوروزی اروپایی
moly سیر زرد اروپایی
european committee for standardization کمیته اروپایی استاندار
european monetary system سیستم پولی اروپایی
merlin قوش کوچک اروپایی
toper کوسه ماهی اروپایی
it had a europeanlook نمود اروپایی داشت
redstart بلبل دم قرمز اروپایی
mulatto زاده اروپایی وزنگی
mewed مرغ نوروزی اروپایی
copper beech [Fagus sylvatica] درخت راش اروپایی
marron شاه بلوط اروپایی
martlet پرستوی معمولی اروپایی
mewing مرغ نوروزی اروپایی
larch درخت صنوبرآراسته [کاج اروپایی]
woodcock خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
Eurasians از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
Eurasian از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
ring snake مار حلقه دار اروپایی
ruddock مرغ سینه سرخ اروپایی
woodwaxen طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
africander اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
whiting ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
half caste دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
a comparison between European and Japanese schools مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
The town has a European look. این شهر قیافه اروپایی دارد
old master هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
nut cracker یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
serin سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
old masters هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
dun bird یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
pochard یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
European rose طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
eurocheque چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
e r p برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
balto slavic شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
boarish وحشی
barbarous وحشی
ruffian وحشی
Gothic وحشی
ruffians وحشی
ferocious وحشی
hare brained وحشی
sylvatic وحشی
barbaric وحشی
undaunted وحشی
ruttish وحشی
feral وحشی
ungovernable وحشی
unmannerly وحشی
anthropophagus وحشی
unshaped وحشی
unshapen وحشی
truculent وحشی
rambunctious وحشی
savaging وحشی
gris وحشی
ferine وحشی
uncivilized وحشی
wild وحشی
wildest وحشی
savage وحشی
wilds وحشی
savages وحشی
savaged وحشی
headaches خشخاش وحشی
mustang اسب وحشی
brutalises وحشی شدن
bestiality وحشی گری
brutalizes وحشی شدن
gothicism وحشی گری
brutalising وحشی شدن
horsemint نعناع وحشی
imbrute وحشی شدن
brutalized وحشی شدن
brutalize وحشی شدن
manlike جنس نر وحشی
onion grass یکجور جو وحشی
on the same p as the savages درترازو وحشی ها
onion couch یکجور جو وحشی
brutalised وحشی شدن
saracen کافر وحشی
semi barbarian نیم وحشی
grosser وحشی توده
grossed وحشی توده
gross وحشی توده
uncivilly وحشی بی ادب
uncivil وحشی بی ادب
tiger cat گربه وحشی
toadflax کتان وحشی
wildlife حیوانات وحشی
wild rice برنج وحشی
wildling حیوان وحشی
wildness وحشی گری
headache خشخاش وحشی
grossing وحشی توده
grossest وحشی توده
Wild West غرب وحشی
grosses وحشی توده
mallard اردک وحشی
parsnips زردک وحشی
savaged وحشی کردن
savaged وحشی شدن
bullock گوساله وحشی
savage وحشی کردن
wildcats گربه وحشی
cheetahs یوزپلنگ وحشی
bullocks گوساله وحشی
wildcat گربه وحشی
savages وحشی کردن
savage وحشی شدن
barbarise وحشی کردن
charlock خردل وحشی
mallards اردک وحشی
parsnips هویج وحشی
savages وحشی شدن
brutalizing وحشی شدن
buffalo گاو وحشی
barbarize وحشی کردن
feral child کودک وحشی
savaging وحشی شدن
buffaloes گاو وحشی
fellness وحشی گری
farouche وحشی صفت
wildfowl اردک وحشی
savaging وحشی کردن
parsnip هویج وحشی
parsnip زردک وحشی
cheetah یوزپلنگ وحشی
the african savages وحشی های آفریقا
wild beasts جانوران وحشی وحوش
mallard نوعی مرغابی وحشی
marijuana تنباکوی وحشی بیابانی
styrax بوته وحشی جاوی
sheldrake اردک وحشی دریایی
barbarize بیگانه یا وحشی شدن
mallards نوعی مرغابی وحشی
troglodyte انسانهای غارنشین وحشی
barbarise وحشی گری کردن
barbarians ادم وحشی یابربری
ferocity وحشی گری سبعیت
wild parsley انواع هویج وحشی
wildfowler شکارچی غاز وحشی
brutal حیوان صفت وحشی
buff گاو وحشی زردنخودی
brent یکجورغاز وحشی کوچک
madcap ادم بی پروا و وحشی
perfection of savagery نهایت وحشی گری
leopard پلنگ گربه وحشی
feral حیوان شکاری وحشی
caprifig درخت انجیر وحشی
buffs گاو وحشی زردنخودی
marihuana تنباکوی وحشی بیابانی
leopards پلنگ گربه وحشی
ruffianly گردن کلفت وحشی
gooseberry bush درخت انگور وحشی
barbarian ادم وحشی یابربری
perfection of savagery کمال وحشی گری
Cinoiserie [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
passenger pigeon کبوتر وحشی امریکای شمالی
masterwort سنبل ختایی جاوه وحشی
brutalises وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalised وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalising وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalize وحشی یا حیوان صفت کردن
warren محل نگهداری حیوانات وحشی
brutalizes وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalized وحشی یا حیوان صفت کردن
catamountain ادم پس کوهی و وحشی صفت
wild eyed دارای چشمان وحشی وخیره
charreada سواری مکزیکی اسب وحشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com