Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
westerner
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners
غربی وابسته به مغرب یا باختر
western
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerns
غربی وابسته به مغرب یا باختر
Other Matches
westwards
بسوی باختر بطرف مغرب
westward
بسوی باختر بطرف مغرب
favonian
وابسته به باد مغرب
south-west
جنوب غربی سوی جنوب باختر
north-westerly
وابسته بشمال باختر
north westerly
وابسته بشمال باختر
south west
جنوب باختر جنوب غربی
ionian
وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
Cornish
وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
zephyr
باد مغرب نسیم باد مغرب
zephyrs
باد مغرب نسیم باد مغرب
west
مغرب
sunsets
مغرب
sunset
مغرب
west
<adj.>
مغرب
occident
مغرب
occident
مغرب زمین
west
مغرب زمین
westerly
در جهت مغرب
wester
باد مغرب
hesper
ستاره مغرب
Morocco
کشور مغرب
evening pragen
نماز مغرب
vespers
نماز مغرب
westbound
مسافر مغرب
westwards
در جهت مغرب
westward
در جهت مغرب
vesperal
شامگاهی نماز مغرب
lobo
گرگ مغرب امریکا
bactria
باختر
west
باختر
occident
باختر
west
<adj.>
باختر
north westerly
در شمال باختر
zephyrs
باختر باد
north west
در حال باختر
zephyr
باختر باد
north-westerly
در شمال باختر
south west
در جنوب باختر
on the west of iran
در باختر ایران
north west
شمال باختر
occidentally
سوی باختر
Middle West
باختر میانه
south west
سوی جنوب باختر
wester
بسوی باختر رفتن
north wester
باد شمال باختر
occidentally
در باختر بشیوه باختریان
westernization
فرنگی مابی پیروی از تمدن مغرب زمین
torna do
یکجور گردباد که در باختر.....میوزد
Don't touch me!; Don't you touch me!
به من خیلی نزدیک نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
land's end
دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
Don't touch me!; Don't you touch me!
وارد منطقه شخصی من نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
occidentalist
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
hesperian
غربی
occidental
غربی
westerly
غربی
western hemisphere
نیمکره غربی
westwork
بدنه غربی
westernised
غربی شدن
westernization
غربی شدن
NW
شمال غربی
wester
طوفان غربی
west country whipping
بست غربی
Western Sahara
صحرای غربی
north westerly
شمال غربی
northwestwards
روبشمال غربی
north-westerly
شمال غربی
wester
باد غربی
Wild West
ایالتهای غربی
south western
جنوب غربی
westernizes
غربی شدن
westernizing
غربی کردن
westernizing
غربی شدن
westerly
باد غربی
ind
هند غربی
to lie east and west
شرقی غربی
south-western
جنوب غربی
north western
شمال غربی
north-western
شمال غربی
northwestern
شمال غربی
sou'westers
جنوب غربی
westernmost
غربی ترین
southwest
بادجنوب غربی
westernizes
غربی کردن
westernising
غربی کردن
westernises
غربی کردن
westernising
غربی شدن
westernize
غربی کردن
westernize
غربی شدن
westernises
غربی شدن
westernized
غربی کردن
westernized
غربی شدن
westernised
غربی کردن
east elevation
نمای غربی
first world
واقع دراروپای غربی
roaring forties
منطقه بادهای غربی
southwestwards
بسوی جنوب غربی
southwestward
بسوی جنوب غربی
southwesterner
اهل جنوب غربی
southwestern
واقع در جنوب غربی
southwest
واقع در جنوب غربی
westernised
تمدن غربی را پذیرفتن
southwester
باد جنوب غربی
westernises
تمدن غربی را پذیرفتن
westernized
تمدن غربی را پذیرفتن
northwester
طوفان شمال غربی
westernizes
تمدن غربی را پذیرفتن
westernizing
تمدن غربی را پذیرفتن
westernize
تمدن غربی را پذیرفتن
turk's capcactus
کاکتوس هند غربی
atlantic
دریای محیط غربی
westernising
تمدن غربی را پذیرفتن
turk'shead
کاکتوس هند غربی
northwester
باد شمال غربی
narthex
ایوان غربی کلیسا
northwestwards
بطرف شمال غربی
Western Samoa
کشور ساموآی غربی
libeccio
باد جنوب غربی
libecchio
باد جنوب غربی
Ivory Coast
کرانهی مرکزی و غربی افریقا
southwester
توفان یا تندباد جنوب غربی
Benin
کشور بنین در افریقای غربی
piedmont
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
jonah crab
خرچنگ بزرگ امریکای غربی
khowar
زبان رایج درشمال غربی پاکستان
GI
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
harmattan
بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
denier
نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
finlander
اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
New World
نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
GIs
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
troy
شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
Indian style
[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
st helena
جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
Nahavand
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
granger road
راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
west lndies
جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
rio treaty
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
monroe doctrine
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
south westerly
سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
c
سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
albanega
[دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
Common Market
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
western european union
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
marshall plan
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
Alhambra
تزئینات الحمرا
[در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
north-west
شمال غربی در شمال غرب
north west
شمال غرب شمال غربی
northwest
شمال غرب شمال غربی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
cantabrigian
وابسته به
plantar
وابسته به کف پا
elfin
وابسته به جن
messianic
وابسته به
syncop
وابسته به غش
elysian
وابسته به
relative
وابسته
akin
وابسته
israelitish
وابسته به
cephalic
وابسته به سر
pertaining
وابسته
carpal
وابسته به مچ
thereof=of that
وابسته به ان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com