Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English
Persian
flooding
غرقه سازی
Search result with all words
flooding technique
شیوه غرقه سازی
implosion
غرقه سازی تجسمی
implosive therapy
درمان با غرقه سازی تجسمی
Other Matches
to gild with blood
غرقه بخون کردن
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individuation
تک سازی
individualises
تک سازی
individualising
تک سازی
deflexion
خم سازی
individualize
تک سازی
padding
له سازی
local anasthesia
سر سازی
individualized
تک سازی
flection
خم سازی
compaction
تو پر سازی
stylization
مد سازی
retortion
کج سازی
bridge building
پل سازی
individualizes
تک سازی
individualizing
تک سازی
individualization
تک سازی
pavements
کف سازی
individualised
تک سازی
repk lection
پر سازی
idolization
بت سازی
retortion
خم سازی
flooring
کف سازی
truncation
بی سر سازی
pavement
کف سازی
bridgework
پل سازی
municipalize
شهر سازی
gaingiving
مشتبه سازی
forgery
سند سازی
obscuration
تیره سازی
gold beating
زرورق سازی
forgery
صورت سازی
gnomonics
فن شاخص سازی
mutualization
دو طرفه سازی
grillwork
شبکه سازی
severance
جدا سازی
optimization
بهینه سازی
optimality
بهینه سازی
stripping
برهنه سازی
scheme
سامان سازی
solution
چاره سازی
solutions
چاره سازی
forgeries
صورت سازی
immunization
ایمن سازی
fumigation
ضد عفونی سازی
forgeries
سند سازی
mortar mixing
ملات سازی
mystification
گیج سازی
simulations
همانند سازی
obliteration
پاک سازی
oblieration
پاک سازی
networking
شبکه سازی
simulation
همانند سازی
nest building
لانه سازی
frame-up
پرونده سازی
gelatination
دلمه سازی
simulation
فاهر سازی
simulation
شبیه سازی
mythopoetic
اساطیر سازی
glycogenesis
گلیکوژن سازی
glasswork
شیشه سازی
notification
اگاه سازی
nidificate
لانه سازی
portrayals
مجسم سازی
implementation
پیاده سازی
roofing
سقف سازی
reduction
ساده سازی
reductions
ساده سازی
nonlinear optimization
بهینه سازی
portrayal
مجسم سازی
relocation
جابجا سازی
frame-ups
پرونده سازی
nidification
اشیانه سازی
simulations
فاهر سازی
simulations
شبیه سازی
gemination
جفت سازی
popularization
محبوب سازی
pulverization
پودر سازی
punctation
نقطه سازی
puppydom
خود سازی
flatting
تنکه سازی
puppyhood
خود سازی
purification
خالص سازی
quadrature
مربع سازی
proportionment
متناسب سازی
inversions
وارون سازی
precipitousness work
خلاصه سازی
prefabrication
پیش سازی
inversion
وارون سازی
weaponry
اسلحه سازی
preformation
پیش سازی
procurance
فراهم سازی
rarafaction
رقیق سازی
rarafaction
لطیف سازی
re construction
دوباره سازی
rectification
دائم سازی
ordering
مرتب سازی
refrigerating technique
فن سرما سازی
unification
یکی سازی
abbreviations
کوته سازی
decentralization
نامتمرکز سازی
restoration to life
زنده سازی
retardment
کند سازی
statue
پیکر سازی
statues
پیکر سازی
simplification
ساده سازی
rearrngement
پس وپیش سازی
accommodation
برون سازی
simplifications
ساده سازی
accommodations
برون سازی
urbanization
شهری سازی
revelations
فاش سازی
abbreviation
کوته سازی
replacements
جانشین سازی
replacement
جانشین سازی
formularization
فرمول سازی
optometry
عینک سازی
extinction
خاموش سازی
form work
کاذب سازی
separating
جدا سازی
mutilation
معیوب سازی
foundation materials
مصالح پی سازی
curtailment
کوتاه سازی
schemed
سامان سازی
optimize
بهینه سازی
schemes
سامان سازی
revelation
فاش سازی
ostosis
استخوان سازی
overconditioning
پرشرطی سازی
forging signatures
امضا سازی
perpetuation
جاودان سازی
foliation
برگ سازی
suffocation
خفه سازی
pilework foundation
پی سازی با شمع
pimpling
حباب سازی
plasticization
نرم سازی
enslavement
بنده سازی
peneplanation
دشت سازی
pedogenesis
جلگه سازی
pattern making
مدل سازی
paling
نرده سازی
panel work
تنکه سازی
paneling
قاب سازی
panification
نان سازی
paralysation
فلج سازی
paralyzation
فلج سازی
vaporization
بخار سازی
pattern making
نمونه سازی
netting
تور سازی
formulation
قاعده سازی
negation
خنثی سازی
inculcation
جایگیر سازی
evacuation
تهی سازی
strangling
خفه سازی
individualization
منفرد سازی
coaching
اماده سازی
braziers
برنج سازی
inceration
موم سازی
refreshment
تازه سازی
image formation
تصویر سازی
regionalism
منطقه سازی
immortalization
جاوید سازی
shipbuilding
کشتی سازی
brazier
برنج سازی
impregnation
ابستن سازی
incavation
پوک سازی
refreshments
تازه سازی
individualization
فرد سازی
individuation
جدا سازی
inebriation
مست سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com