Dictiornary-Farsi | غرور نظامی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
spirit de corps	غرور نظامی


Search result with all words

esprit de corps	غرور نظامی روح یگانگی
Other Matches

militarism	روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvre	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command	فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminals	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file	صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
phantom order	قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel	چانل نظامی مجرای نظامی
military government	حکومت نظامی فرمانداری نظامی
prideless	بی غرور
ruffs	غرور
hubris	غرور
ruffe	غرور
proud or hight stomach	غرور
consequentiality	غرور
spirit	غرور
vainness	غرور
turgidity	غرور
assumption	غرور
windiness	غرور
big head	غرور
big heads	غرور
tumidity	غرور
self glory	غرور
ruff	غرور
spiriting	غرور
supercilicusness	غرور
loftiness	غرور
vanity	غرور
haughtiness	غرور
conceit	غرور
hybris	غرور
lordliness	غرور
imperiousness	غرور
hauteur	ارتفاع غرور
proprietorial pride	غرور ملاکی
bagginess	غرور شلی
proudly	از روی غرور
conceited	غرور استعاره
self sufficiency	استغناء غرور
prides	غرور تکبر
vainglory	غرور فیس
esprit	غرور روحیه
priding	غرور تکبر
prided	غرور تکبر
pride	غرور تکبر
acne	غرور جوانی
false pride	غرور بیهوده
insolence	توهین غرور
talk big <idiom>	با غرور حرف زدن
impetuosity of youth	تندی یا غرور جوانی
Intoxicated with pride .	مست باده غرور
stomachy	پراز باد غرور
swell	باد غرور داشتن تورم
swells	باد غرور داشتن تورم
self confidence	اعتماد بنفس غرور بیجا
swelled	باد غرور داشتن تورم
to put one's pride in one's p	غرور را کنارگذاردن وبکارپست تن دردادن
army terminals	باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta	شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
martial law	مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial	محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute	سلام نظامی دادن سلام نظامی
foreign military sales	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
military	نظامی
martial	نظامی
soldier	نظامی
fort	دژ نظامی
warlike	نظامی
mil	نظامی
martin	نظامی
soldiers	نظامی
service	نظامی
serviced	نظامی
military courtesy	احترامات نظامی
military courtesy	شئونات نظامی
military crest	خط الراس نظامی
military doctorine	دکترین نظامی
military doctorine	مقررات نظامی
councils of war	شورای نظامی
council of war	شورای نظامی
military expenditure	مخارج نظامی
military funds	اعتبار نظامی
military funds	بودجه نظامی
salute	احترام نظامی
regions	ناحیه نظامی
military body	هیئت نظامی
guest houses	مهمانسرای نظامی
guest house	مهمانسرای نظامی
military comission	هیئت نظامی
military comission	کمیسیون نظامی
active	نظامی کادر
military convention	اتحاد نظامی
military court	دادگاه نظامی
region	ناحیه نظامی
military government	دولت نظامی
installation	قسمت نظامی
paramilitary	شبه نظامی
soldiers	فرد نظامی
soldiers	نظامی شدن
installations	موسسه نظامی
soldier	فرد نظامی
soldier	نظامی شدن
martial law	حکومت نظامی
military justice	دادسرای نظامی
intelligence	اطلاعات نظامی
military justice	دادرسی نظامی
citadel	قلعه نظامی
installations	قسمت نظامی
military intervention	مداخله نظامی
military government	حکومت نظامی
paramilitaries	شبه نظامی
militarily	از لحاظ نظامی
military governor	فرمانداری نظامی
military governor	حاکم نظامی
militias	نیروی نظامی
military grid	شبکه نظامی
installation	موسسه نظامی
military intelligence	اطلاعات نظامی
militia	نیروی نظامی
citadels	قلعه نظامی
fortress	استحکامات نظامی
court martiall	دادگاه نظامی
invasion currency	پول نظامی
court martial	دادگاه نظامی
counter military	ضد عملیات نظامی
marched	گام نظامی
council ofwar	شورای نظامی
court martiall	شورای نظامی
court material	دادگاه نظامی
field colors	پرچم نظامی
dressing parade	مشق نظامی
field colours	پرچم نظامی
garrison state	ایالت نظامی
detention barrack	بازداشتگاه نظامی
defense information	اطلاعات نظامی
general outpatient clinic	درمانگاه نظامی
fortresses	استحکامات نظامی
march	گام نظامی
maneuver	تمرین نظامی
martial court	دادگاه نظامی
army staff	ستاد نظامی
army attache	وابسته نظامی
military adviser	مستشار نظامی
military advisor	مستشار نظامی
military area	منطقه نظامی
by military force	با نیروی نظامی
saluting	احترام نظامی
military assistance	کمک نظامی
salutes	احترام نظامی
military attache	وابسته نظامی
marching	گام نظامی
military tribunal	دادگاه نظامی
martial rule	حکومت نظامی
martial spirit	روح نظامی
campound	کمپ نظامی
marches	گام نظامی
militarization	نظامی کردن
attache	وابسته نظامی
militarize	نظامی کردن
articles of war	قانون نظامی
saluted	احترام نظامی
strategic map	نقشه نظامی
provost marshal	قاضی نظامی
exercises	مانور نظامی
exercised	مشق نظامی
exercised	مانور نظامی
truck vehicle	خودرو نظامی
exercise	مانور نظامی
party	عده نظامی
prisidio	قلعه نظامی
defensive architecture	معماری نظامی
exercises	مشق نظامی
word of command	فرمان نظامی
district	ناحیه نظامی
Military operations.	عملیات نظامی
districts	ناحیه نظامی
the sabre	حکومت نظامی
khaki	لباس نظامی
post-	پست نظامی
exercise	مشق نظامی
post	پست نظامی
posted	پست نظامی
soldiery	نیروی نظامی
camp	اردوگاه نظامی
camped	اردوگاه نظامی
camps	اردوگاه نظامی
drills	مشق نظامی
drilled	مشق نظامی
drill	مشق نظامی
to attain a great age	به سن بالارسیدن [نظامی ]