Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
hypoblast
غشاء داخلی جنین
Other Matches
endometrium
غشاء داخلی رحم
embryonic layer
غشاء جنینی غشاء سلولی
incretion
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
aborticide
دوای جنین کش دوای سقط جنین
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
tympan
غشاء
membranes
غشاء
tympanon
غشاء
membrane
غشاء
membrance
غشاء
tegumnentum
غشاء پوششی
tegmentum
غشاء پوششی
caul
غشاء پوششی
tunica
غشاء پوششی
basilar membrane
غشاء پایه
reticular membrane
غشاء شبکهای
mantle layer
غشاء جنینی مخ
postsynaptic membrance
غشاء پس سیناپسی
pelliculate
غشاء دار
embryonic membrane
غشاء جنینی
hyaloid membrane
غشاء زجاجی
hyaloid
غشاء زجاجی
magnetic film
غشاء مغناطیسی
curtains
حجاجب غشاء
pellicle
غشاء نازک
serosa
غشاء سروزی
decidua
غشاء فانی
cerebritis
ورم غشاء دماغ
dermis
غشاء میانی پوست
diploblastic
دارای دو غشاء سلولی
endospore
غشاء درونی تخم
magnetic thin film
غشاء نازک مغناطیسی
endosporium
غشاء درونی تخم
scruff
پرده نازک غشاء
pericardium
غشاء خارجی قلب
presynaptic membrane
غشاء پیش سیناپسی
endocarditis
اماس غشاء درونی دل
turgor
اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
cerate
دارای غشاء یاشامه مومی
rhinitis
ورم غشاء مخاطی بینی
plasma membrane
غشاء خارجی سفیده یاخته
triploblastic
دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
pleura
پرده جنب غشاء مایی ریوی
rhinopharyngitis
ورم غشاء مخاطی بینی و حلق
lodicule
یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
intima
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
foetus
جنین
fetus
جنین
chrysalises
جنین
germs
جنین
fetuses
جنین
embryos
جنین
embryo
جنین
germ
جنین
afterbirth
جنین
chrysalis
جنین
foetuses
جنین
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
embryogeny
پیدایش جنین
fetal
وابسته به جنین
feticide
سقط جنین
foaticide
جنین کشی
foaticide
سقط جنین
foetation
تشکیل جنین
mola
جنین کاذب
foeticide
جنین کشی
foeticide
اسقاط جنین
embryogeny
تشکیل جنین
embryogen
پیدایش جنین
blood money of an unborn child
دیه جنین
abortment
سقط جنین
aborsement
سقط جنین
miscarriage
سقط جنین
miscarriages
سقط جنین
ecbolic
جنین انداز
abortions
اسقاط جنین
embryogen
تشکیل جنین
abortion
سقط جنین
abortion
اسقاط جنین
feticide
کشتن جنین
abortions
سقط جنین
aborticide
جنین کشی
to have a miscarriage
جنین افگندن
wheatgerm
جنین گندم
abortive foatus
جنین ساقط
miscarried
جنین ساقط
secundine
جفت جنین
implacental
بی جفت جنین
abortionist
سقط جنین کننده
abortionists
سقط جنین کننده
chorion
مشیمه خارجی جنین
abortive foetus
جنین سقط شده
abortive medicines
ادویه مسقط جنین
placenta
جفت جنین مشیمه
placentas
جفت جنین مشیمه
aplacental
فاقد جفت جنین
embryotomy
تشریح جنین درزهدان
chorion
پرده بیرونی جنین
malposition
حالت غیرطبیعی جنین
placental
وابسته به جفت جنین
mesoblast
میان پوست جنین
malposition
جابجا شدگی جنین
by con.
مفهوم مخالف ان جنین میشود
embryo
جنین کمتر از هشت هفته
embryos
جنین کمتر از هشت هفته
placentation
پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
miscarriages
سقط جنین غیر عمدی
amnion
مشیمه پردهء دور جنین
mesoblast
لایه جرثومه میانی جنین
yolk sac
کیسه زرده دورتادور جنین
eventration
جنین بی شکم یابی روده
miscarriage
سقط جنین غیر عمدی
embryoctony
ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
conception
لقاح تخم وشروع رشد جنین
foetus
جنین بیش از هشت هفته حمل
abortionists
کسی که موجب سقط جنین میشود
blasetocyst
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
teratology
مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
foetuses
جنین بیش از هشت هفته حمل
fetuses
جنین بیش از هشت هفته حمل
conceptions
لقاح تخم وشروع رشد جنین
abortionist
کسی که موجب سقط جنین میشود
gonidium
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
metencephalon
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
avianize
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
germinal area
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
lanugo
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
membranaceous
دارای غشاء پرده پرده غشایی
stillborn
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
indoor
داخلی
domestic
داخلی
inner
داخلی
endogenous
داخلی
internal door
در داخلی
ben
داخلی
internal
داخلی
anie
داخلی
in-
داخلی
in
داخلی
municipal
داخلی
interior
داخلی
insides
داخلی
territorial
داخلی
intramural
داخلی
interiors
داخلی
internal medicine
طب داخلی
innate
داخلی
esoteric
داخلی
inside
داخلی
abortifacient
سقط جنین کننده سقط جنینی
inward light
نور داخلی
interior wall
دیوار داخلی
territorial sea
دریای داخلی
interference drag
پسای داخلی
interconnection
اتصالی داخلی
interior affairs
امور داخلی
in-fighting
جنگ داخلی
internal voltage
ولتاژ داخلی
incoming message cassette
نوارپیغام داخلی
interior architecture
معماری داخلی
internal attack
تک داخلی یا تک از داخل
internal armature
ارمیچر داخلی
interlan angle
زاویه داخلی
internal window sill
کف پنجره داخلی
internality
داخلی بودن
interphone
مخابرات داخلی
internal structure
سازه داخلی
intrados
قوس داخلی
domestic tariff
تعرفه داخلی
internal angle
زاویه ی داخلی
intermediate structure
ساختمان داخلی
interior span
دهانه داخلی
interior guard
نگهبان داخلی
interior ballistics
بالیستیک داخلی
internal boffles
تیغههای داخلی
rules of procedure
نظامنامه داخلی
inner loop
حلقه داخلی
inner liner
روکش داخلی
inner harbor
بندر داخلی
inner bottom
جدار داخلی
inland waterway
ابراه داخلی
inland rules
قوانین داخلی
inland duty
گمرک داخلی
inferior planets
سیارههای داخلی
inferior conjunction
مقارنه داخلی
indoor antenna
انتن داخلی
marketing audit
کنترل داخلی
municipal court
دادگاه داخلی
inboard aileron
شهپر داخلی
imside dimension
اندازه داخلی
inner planets
سیارات داخلی
inner product
ضرب داخلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com