English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
Proof – reading. غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
Other Matches
proofroom اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
linecut صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
wind correction تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
He's a wet blanket. او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
typographic چاپی
letterpress چاپی
infusion of tea دم کردن چاپی
print عکس چاپی
printed عکس چاپی
printed مواد چاپی
prints عکس چاپی
prints مواد چاپی
print مواد چاپی
pamphlets رساله چاپی
billhead بروات چاپی
printed circuit مدار چاپی
printed matter اوراق چاپی
printed wiring سیمکشی چاپی
pamphlet رساله چاپی
printout نتیجه چاپی
printed matter مواد چاپی
printouts نتیجه چاپی
letter حرف چاپی
letters حرف چاپی
fully formed characters کاراکترهای چاپی
letter press مواد چاپی
editorially بطور چاپی
misprint غلط چاپی
misprints غلط چاپی
misprint اشتباه چاپی
etched circuit مدار چاپی
misprints اشتباه چاپی
hard copy نسخه چاپی
hard-copy output نسخه [خروجی] چاپی
ampersand علامت چاپی & به معنای "و"
typal شبیه حروف چاپی
misprints غلط چاپی کردن
small print حروف چاپی ریز
to pull a proof نمونه چاپی دراوردن
printed circuit board تخته مدار چاپی
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
misprint غلط چاپی کردن
soft copy نسخه غیر چاپی
letterpress وابسته بحروف چاپی
printouts نسخه چاپی نتیجه نهایی
colour hard copy device اسباب نسخه چاپی رنگی
printout نسخه چاپی نتیجه نهایی
letter head کاغذیکه نشان چاپی دارد
script font فونت چاپی شبیه به دستخط
hard copy نسخه ملموس خروجی چاپی
lebrary edition چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
mother board برد مدار چاپی اصلی
letterhead عنوان چاپی بالای کاغذ
letterheads عنوان چاپی بالای کاغذ
billhead کاغذی که شبیه برات چاپی است
motherboard تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
print hand دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
face value <idiom> عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
correction تصحیح
compensations تصحیح
editing تصحیح
compensation تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code کد تصحیح
amendments تصحیح
rectification تصحیح
amendment تصحیح
It was corrected. تصحیح شد.
pcb Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
past performances سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
margins فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
rolling press الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
margin فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
print letters دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
bugs تصحیح یک برنامه
attenuation compensation تصحیح اعوجاج
sag correction تصحیح انحراف
rectifies تصحیح کردن
bugging تصحیح یک برنامه
bug تصحیح یک برنامه
refine تصحیح کردن
rectify تصحیح کردن
temperature correction تصحیح دمایی
tam quam تصحیح حکم
refines تصحیح کردن
proofreads تصحیح کردن
up-to-date تصحیح شده
skew correction تصحیح گوشهای
checking کد تصحیح خطا
correction تصحیح می کنم
proofreading تصحیح کردن
proofread تصحیح کردن
corrected تصحیح شده
rectified تصحیح کردن
red pencil تصحیح کردن
up to date تصحیح شده
patches تصحیح در یک برنامه
redresses تصحیح التیام
patch تصحیح در یک برنامه
redressed تصحیح التیام
redress تصحیح التیام
reformed تصحیح شده
correction thermometer دماسنج تصحیح
corrects تصحیح کردن
correcting تصحیح کردن
compensation of compass تصحیح قطبنما
compensating magnet مغناطیس تصحیح
gamma correction تصحیح گاما
deflection correction تصحیح سمت
frequency correction تصحیح فرکانس
emendate تصحیح کردن
correct تصحیح کردن
error correction تصحیح خطا
correction factor ضریب تصحیح
correction coefficient ضریب تصحیح
emendable قابل تصحیح
correctable قابل تصحیح
program correctness تصحیح برنامه
error correcting code کد تصحیح خطا
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
linocut چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
line drawing خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
galley نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
secret ballot ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
line drawings خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
sic علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
compass compensation تصحیح قطب نما
chart correction card کارت تصحیح نقشه
errata sheet برگ تصحیح اشتباه
impluse correction تصحیح ضربه جریان
range correction تصحیح برد تیراندازی
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
layers ل تصحیح خطا باشد
copyreader تصحیح کننده مقاله
corrected defelection سمت تصحیح شده
corrected azimuth گرای تصحیح شده
stevenson schomaker correction تصحیح استیونس- شوماکر
incorrect تصحیح نشده معیوب
range correction تصحیح برد سلاح
range disk میز تصحیح مسافت
adjusted valve مقدار تصحیح شده
gun displacement تصحیح جای توپ
range k ضریب تصحیح برد
rectifiable قابل تصحیح یا جبران
deflection board تابلو تصحیح سمت
pincushion magnets مغناطیسهای تصحیح بالشتک
ARQ سیستم تصحیح خطا
layer ل تصحیح خطا باشد
sick علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
on screen که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
galley proof نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
special handling ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
sickest علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
ascender مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
on-screen که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
his severity relaxed از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
And so on and so forth. Etcetera et cetera . وغیره وغیره
et cetera وغیره
etcaetera وغیره
range k ضریب تصحیح کای برد
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
slip sheet صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
controllers وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controller وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
populated board یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
sheeting ملافه وغیره
dales خلیج وغیره
pile پرزقالی وغیره
piled پرزقالی وغیره
snapped قفلکیف وغیره
dale خلیج وغیره
snap قفلکیف وغیره
snapping قفلکیف وغیره
snaps قفلکیف وغیره
digamy دو زن گیری دو شوهر گیری
formats مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
format مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
micro ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
expansion board برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
micros ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
reconstituted تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
corrective maintenance یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
modes که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
reconstitutes تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
reconstitute تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edited تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
edit تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com