Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (2 milliseconds)
English
Persian
lay
غیر حرفهای عامی
lays
غیر حرفهای عامی
Other Matches
laymen
عامی
laywoman
زن عامی
laic
عامی
layman
عامی
secular
عامی
illiterate
عامی
layman
شخص عامی
granny knot
گره عامی
laymen
شخص عامی
vulgarian
ادم عامی و پست
groundling
ماهی ته دریا خواننده یاتماشاچی بی ذوق عامی
parish clerk
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
lay rezder
عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
smalltalk
یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
pro
حرفهای
pro-
حرفهای
lifetimes
حرفهای
lifetime
حرفهای
occupational
حرفهای
professional
حرفهای
professionals
حرفهای
hit men
آدم کش حرفهای
pillow talk
حرفهای خصوصی
hoofer
رقاص حرفهای
professional status
پایگاه حرفهای
big words
حرفهای گنده
extra professional
خارج حرفهای
gladiator
بوکسور حرفهای
hit man
آدم کش حرفهای
semipro
نیمه حرفهای
professional misconduct
اشتباه حرفهای
professional code
ضوابط حرفهای
vocational education
اموزش حرفهای
prizefighter
بوکسور حرفهای
training school
اموزشگاه حرفهای
occupation disease
امراض حرفهای
vocational school
اموزشگاه حرفهای
sweet nothings
حرفهای عاشقانه
bailsman
ضامن حرفهای
jargon
زبان حرفهای
malpractices
کژکاری حرفهای
gladiators
بوکسور حرفهای
technologically
حرفهای صنعتی
technological
حرفهای صنعتی
trade school
مدرسه حرفهای
trade schools
مدرسه حرفهای
malpractice
کژکاری حرفهای
vocations
پیشهای حرفهای
professionalism
ورزش حرفهای
vocation
پیشهای حرفهای
professional workstation
ایستگاه کار حرفهای
old wives' tale
حرفهای خاله زنکی
pro shop
فروشگاه باشگاه حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) .
حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
old wives' tales
حرفهای خاله زنکی
miliaman
سرباز حرفهای یاپیمانی
jockey
اسب سوار حرفهای
jockeys
اسب سوار حرفهای
association for women in computing
سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
division
اتحادیه باشگاههای حرفهای
all pro
تیم ستارههای حرفهای
laymen
شخص غیر حرفهای
layman
شخص غیر حرفهای
jar ram molding machine
دستگاه قالبریزی حرفهای
divisions
اتحادیه باشگاههای حرفهای
to i. from somebodies words
از حرفهای کسی استنباط کردن
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
taxi squad
گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
ranker
افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
That is unmitigated nonsense.
این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
peizefight
مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
pro am
مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
dilettantism
اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
vanishes
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanished
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanish
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
toured
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tour
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
Eavesdrop
فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
association for computing machinery
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
practitioners
وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioner
وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
afcet
la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
polytechnic
چند رشتهای چند حرفهای
polytechnics
چند رشتهای چند حرفهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com