Dictiornary-Farsi | غیر قابل چرخش مارپیچی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
acyclic	غیر قابل چرخش مارپیچی


Other Matches

pivoting	قابل چرخش
swivel gun	توپ قابل چرخش روی جک تیر
swivel gun	توپ قابل چرخش روی پایه نصب
knob	که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
knobs	که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
barred spiral galaxy	کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
waltz three	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
spiraled	مارپیچی
anfractuous	مارپیچی
spiral	مارپیچی
helical	مارپیچی
gyroidal	مارپیچی
spiraling	مارپیچی
spiralled	مارپیچی
spirals	مارپیچی
sinuous	مارپیچی
chochleate	مارپیچی
pinwheel	مارپیچی
spiralling	مارپیچی
toroid	مارپیچی
annular	مارپیچی
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
spiral galaxy	کهکشان مارپیچی
drilled	مته مارپیچی
spiral beater	همزن مارپیچی
worm gear	دنده مارپیچی
labyrinths	پلکان مارپیچی
drill	مته مارپیچی
drills	مته مارپیچی
spiral drill	مته مارپیچی
spiral agitator	همزن مارپیچی
vortiginous	پیچاپیچ مارپیچی
snake dance	رقص مارپیچی
snaking columns	ستونهای مارپیچی
helicon	شیپوربرنجی مارپیچی
helical structure	ساختار مارپیچی
helical spring	فنر مارپیچی
helical scanning	مراقبت مارپیچی
spindle stairs	پلکان مارپیچی
labyrinth	پلکان مارپیچی
snaked	مارپیچی بودن
spiral arms	بازوهای مارپیچی
snake	مارپیچی بودن
zigzags	حرکت مارپیچی
zigzagging	حرکت مارپیچی
zigzagged	حرکت مارپیچی
barley-sugar	ستون مارپیچی
snakes	مارپیچی بودن
zigzag	حرکت مارپیچی
rivulose	دارای خطوط مارپیچی
winding	مارپیچی رود پیچ
weaving	حرکت مارپیچی ناو
spindle stairs	راه پله مارپیچی
helicoidal motion	حرکت پیچی یا مارپیچی
wreaths	نرده پلکان مارپیچی
helical	حلزونی شکل مارپیچی
wreath	نرده پلکان مارپیچی
coil spring	فنر مارپیچی شکل
toroid	سطح ایجادشده از خط مارپیچی
whorl	مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
snake	دارای حرکت مارپیچی بودن
double helical gear	چرخ دندانه مارپیچی دوبل
whorls	مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
snakes	دارای حرکت مارپیچی بودن
snaked	دارای حرکت مارپیچی بودن
helical scanning	بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
hyperbolic navigation	ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
spiral scanning	مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
the smoke culs	درد بصورت مارپیچی بالا می رود
hob	فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
automatic hobbing machine	ماشین فرز چرخ دنده مارپیچی خودکار
hobs	فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
newels	تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newel	تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
castle style	[نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
friendly front end	طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item	وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
nautilus	حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
snake mode	روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
archival quality	مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow	سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
rotational	چرخش
spins	چرخش
whirl	چرخش
revolution	چرخش
troll	چرخش
spin	چرخش
whirled	چرخش
whirls	چرخش
whirling	چرخش
swirls	چرخش
swirling	چرخش
trolls	چرخش
swirl	چرخش
revolutions	چرخش
twirl	چرخش
swirled	چرخش
twirling	چرخش
twirls	چرخش
twirled	چرخش
wrenched	چرخش
gyration	چرخش
whirlpool	چرخش اب
circulations	چرخش
wheel	چرخش
wheeling	چرخش
wheels	چرخش
head rolling	سر چرخش
whirlpools	چرخش اب
turns	چرخش
turn	چرخش
circulation	چرخش
volte face	چرخش
wrench	چرخش
gyrations	چرخش
levorotation	چرخش به چپ
volte-face	چرخش
rotation	چرخش
wrenches	چرخش
trepan	چرخش انحراف
turning points	نقطه چرخش
turning point	نقطه چرخش
turn-off	محل چرخش
turn off	محل چرخش
turnabouts	چرخش به یک طرف
revolution	چرخش دوران
topspin	چرخش توپ
turnabout	چرخش به یک طرف
revolutions	چرخش دوران
universal	با چرخش ازاد
turn-offs	محل چرخش
rotatable	چرخش پذیر
sidespin	چرخش انحرافی
sidespin	چرخش توپ
vertical scrolling	چرخش عمودی
varimax rotation	چرخش واریماکس
upright spin	چرخش ایستاده
wrest	چرخش پیچش
wrested	چرخش پیچش
wresting	چرخش پیچش
wrests	چرخش پیچش
sidespin	چرخش بیک سو
rotational speed	سرعت چرخش
spins	چرخش به سرعت
spins	چرخش توپ
upward rotation	چرخش رو به بالا
spin	چرخش به سرعت
spin	چرخش توپ
turn table	میز چرخش
williamson turn	چرخش ویلیامسون
rotational post	شغل در چرخش
specific rotation	چرخش ویژه
rolled	چرخش گردش
rotation	چرخش دوران
rotation	مقدار چرخش یک شی
magnetic ritation	چرخش مغناطیسی
upturn	چرخش ببالا
kick turn	نیم چرخش
revolutions per minute	چرخش بر دقیقه
revs per minute	چرخش بر دقیقه
molecular rotation	چرخش مولکولی
stuffs	چرخش توپ
stuffed	چرخش توپ
rolls	چرخش گردش
twist	چرخش بدن
twisting	چرخش بدن
twists	چرخش بدن
orthogonal rotation	چرخش عمودی
optical rotation	چرخش نوری
oblique rotation	چرخش مایل
stuff	چرخش توپ
rpm	چرخش بر دقیقه
rev	چرخش بر دقیقه
free rotation	چرخش ازاد
fractional turn	چرخش کسری
forward dive	شیرجه رو به اب با چرخش
body english	چرخش بی اختیار
compass swing	چرخش خط محوری
concentricity	دقت چرخش
conrotatory motion	چرخش همسو
axis of rotation	محور چرخش
gyoradius	شعاع چرخش
number of revolutions	چرخش بر دقیقه
rotational speed	چرخش بر دقیقه
speed of rotation	چرخش بر دقیقه
improper rotation	چرخش نامتعارف
high spin	چرخش زیاد
angle of rotation	زاویه چرخش
disrotatory motion	چرخش ناهمسو
radius of gyration	شعاع چرخش
cyclostat	دستگاه چرخش
roll	چرخش گردش
radius of giration	شعاع چرخش
chasing	پایه چرخش
pick and roll	ایجاد سد و چرخش
chases	پایه چرخش
pivot point	مرکز چرخش
chased	پایه چرخش
quartimax rotation	چرخش کوارتیماکس
helicopter	چرخش در هوا