Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (9 milliseconds)
English
Persian
impermissibility
غیر مجازی ممنوعیت
Other Matches
restrictions
ممنوعیت
restriction
ممنوعیت
illicitness
ممنوعیت
embargo
ممنوعیت
interdict
ممنوعیت
embargoes
ممنوعیت
prohibition
ممنوعیت
left the ban
رفع ممنوعیت
exchange restricition
ممنوعیت ارزی
embargoes
تحریم ممنوعیت
principle of exclusion
اصل ممنوعیت
embargo
تحریم ممنوعیت
interdict
جلوگیری ممنوعیت
bank restriction
ممنوعیت تعویض پول با طلا
figurative
مجازی
metaphorical
مجازی
dummies
مجازی
tropologic
مجازی
implicit
مجازی
allegoric
مجازی
translative
مجازی
optional contract
مجازی
allegorical
مجازی
dummy
مجازی
virtual
مجازی
virtual cathode
کاتد مجازی
torpe
معنی مجازی
virtual stress
تنش مجازی
virtual entropy
انتروپی مجازی
parctical entropy
انتروپی مجازی
virtual particle
ذره مجازی
virtual quantum
کوانتوم مجازی
virtual storage
انباره مجازی
virtual storage
حافظه مجازی
virtual table
جدول مجازی
virtual memory
حافظه مجازی
trope
معنی مجازی
virtual computer
کامپیوتر مجازی
virtual address
آدرس مجازی
virtual focus
کانون مجازی
virtual image
تصویر مجازی
virtual address
نشانی مجازی
virtual machine
ماشین مجازی
troplogy
تعبیر مجازی
virtual machine
دستگاه مجازی
troplogy
تفسیر مجازی
mean sun
افتان مجازی
artificial horizon
افق مجازی
image well
چاه مجازی
idiographic
مجازی مادی
figurative sense
معنی مجازی
transitive
رابطه مجازی
to unfold
از آب در آمدن
[اصطلاح مجازی]
behind the stage
<adj.>
<adv.>
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
behind the stage
<adj.>
<adv.>
محرمانه
[اصطلاح مجازی]
smooth
<adj.>
روان
[اصطلاح مجازی]
virtual work method
روش کار مجازی
figural
مجازی صورت وار
house of cards
طرح پوشالی
[اصطلاح مجازی ]
to refresh something
چیزی را نو کردن
[اصطلاح مجازی]
whirligig of something
دوران دایمی
[اصطلاح مجازی]
to revisit something
بازدید کردن چیزی
[مجازی]
grapevine
سخن چینی
[اصطلاح مجازی]
haircut
بخشش بدهکای
[اصطلاح مجازی]
to smack of something
<idiom>
ضمنا فهماندن
[اصطلاح مجازی]
tropology
ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
to float with the current
<idiom>
با جریان آب رفتن
[اصطلاح مجازی]
the virtual work method
روش اصل مجازی کار
to smack of something
<idiom>
مطلبی را رساندن
[اصطلاح مجازی]
shadow ROM
حافظه مجازی فقط خواندنی
to be on the same page
<idiom>
همدیگر را فهمیدن
[اصطلاح مجازی]
virtual storage operating system
سیستم عامل حافظه مجازی
to talk the same language
<idiom>
همدیگر را فهمیدن
[اصطلاح مجازی]
virtual storage access method
روش دستیابی انباره مجازی
to smack of something
<idiom>
اشاره کردن
[اصطلاح مجازی]
to refresh something
چیزی را باز نوساختن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to lie dormant
غیر فعال بودن
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to approach one another
به هم نزدیک شدن
[همچنین اصطلاح مجازی]
house of cards
ساختمان سست بنیاد
[اصطلاح مجازی]
to create a sensation
<idiom>
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
to rock the boat
<idiom>
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
to be in tune with somebody
هم آهنگ بودن با کسی
[اصطلاح مجازی]
to talk the same language
<idiom>
به یک سبک فکر کردن
[اصطلاح مجازی]
to be on the same page
<idiom>
به یک سبک فکر کردن
[اصطلاح مجازی]
against the tide
<adv.>
مخالف نظام عمومی
[اصطلاح مجازی]
to sweeten something
چیزی را دلپسند کردن
[اصطلاح مجازی]
When in Rome, do as the Romans do!
<idiom>
در رم مثل رمی ها باش .
[اصطلاح مجازی]
to stir something up
<idiom>
چیزی را تحریک کردن
[اصطلاح مجازی]
to be in the same boat
<idiom>
درشرایطی مشابه بودن
[اصطلاح مجازی]
to turn one's back on somebody
از کسی دوری کردن
[اصطلاح مجازی]
to raise a stink
<idiom>
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
crusade
[against somebody or something]
مبارزه
[با کسی یا چیزی]
[اصطلاح مجازی]
to bleed somebody
خون کسی را مکیدن
[اصطلاح مجازی]
I'm starving
[to death]
.
از گرسنگی دارم میمیرم.
[اصطلاح مجازی]
to put the blame on somebody
تقصیر را سر کسی گذاشتن
[اصطلاح مجازی]
He stands there like a duck in a thunder storm.
<idiom>
مانند خر در گل گیر کرده.
[اصطلاح مجازی]
haircut
صرف نظر از بدهکاری
[اصطلاح مجازی]
to make somebody's blood boil
<idiom>
خون کسی را به جوش آوردن
[اصطلاح مجازی]
stacks
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stack
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
to speak volumes
[for]
کاملأ واضح بیان کردن
[اصطلاح مجازی]
someone's hands are tied
<idiom>
دستهای کسی بسته بودن
[اصطلاح مجازی]
to have the pout
در گوشه ای نشستن و قهر کردن
[اصطلاح مجازی]
virtual
آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
to go with the flow
<idiom>
در مسیر نظام عمومی رفتن
[اصطلاح مجازی]
to be in the pouts
در گوشه ای نشستن و قهر کردن
[اصطلاح مجازی]
to swim against the tide
<idiom>
بر خلاف جریان آب شنا کردن
[اصطلاح مجازی]
to strive against the stream
<idiom>
بر خلاف جریان آب شنا کردن
[اصطلاح مجازی]
to buck the trend
<idiom>
بر خلاف جریان آب شنا کردن
[اصطلاح مجازی]
smell danger
<idiom>
از خطری پیش آگاه شدن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to abscond
[from]
<idiom>
ناگهان ترک کردن
[در رفتن ]
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to kindle
با آتش بازی کردن
[همچنین اصطلاح مجازی]
to play with fire
با آتش بازی کردن
[همچنین اصطلاح مجازی]
to push your luck
[British English]
to press your luck
[American English]
زیاده روی کردن
[شورکاری را در آوردن]
[اصطلاح مجازی]
vsos
System StorageOperating Virtual سیستم عامل حافظه مجازی
to put somebody in a backwater
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to goad somebody doing something
کسی را به انجام کاری سیخک زدن
[اصطلاح مجازی]
to goad somebody into something
کسی را به انجام کاری سیخک زدن
[اصطلاح مجازی]
to drown in paperwork
<idiom>
در کار کاغذ بازی غرق شدن
[اصطلاح مجازی]
rabble-rouser
نی نواز
[با نوازش مردم را تلسم می کند]
[اصطلاح مجازی]
Pied Piper
نی نواز
[با نوازش مردم را تلسم می کند]
[اصطلاح مجازی]
to roll one's eyes
<idiom>
نشان دادن بی میلی
[بی علاقگی]
به انجام کاری
[اصطلاح مجازی]
to turn somebody's head
<idiom>
کسی را دیوانه وار عاشق خود کردن
[اصطلاح مجازی]
how much does a vacation cost?
[American E]
[when amount is indeterminate]
<idiom>
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
vsam
Access Storage Virtual روش دستیابی انباره مجازی ethod
how much does a vacation cost?
[American E]
[when amount is indeterminate]
<idiom>
من هم نمی دانم
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
من هم نمی دانم
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
fetched
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetches
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetch
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
protecting
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
to upset the applecart
<idiom>
مشکل ایجاد کردن بویژه با بهم زدن برنامه کسی
[اصطلاح مجازی]
to sugar-coat the pill
[American E]
<idiom>
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sugar the pill
<idiom>
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
protects
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
to sweeten the pill
<idiom>
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to open a can of worms
<idiom>
چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود
[اصطلاح مجازی]
to stir up a hornet's nest
<idiom>
چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود
[اصطلاح مجازی]
to poke one's head into a hornets' nest
<idiom>
چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود
[اصطلاح مجازی]
paging
روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
to get one's comeuppance
<idiom>
مزد عمل بد خود را گرفتن
[اصطلاح مجازی]
[اصطلاح روزمره]
shadow page
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
to get caught up in something
در چیزی گیر کردن
[افتادن]
[گرفتار شدن]
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح مجازی]
shadow memory
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
demand paging
در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
thrashing
سربار مربوط به تعویض حافظه در سیستم حافظه مجازی
best fit
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
granularity
بخشی از حافظه در سیستم حافظه مجازی
permanent
تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
thrashing
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
temporary storage
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
swap
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
MMU
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com