English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (7 milliseconds)
English Persian
nonexpendable غیر مصرفی
Search result with all words
name کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
names کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
algorithm قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithms قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
auto توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
autos توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
input مصرفی
inputted مصرفی
commodities کالای مصرفی
commodity کالای مصرفی
consumer goods اشیاء مصرفی
consumer goods کالاهای مصرفی
consumer goods کالای مصرفی
affluent society جامعه مصرفی
autoconsumption خود مصرفی
bar stock ماده اولیه مصرفی
coloring agent رنگ مصرفی
commodity command یکان امادکالاهای مصرفی
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
commodity market بازار کالای مصرفی
conspicuious consumption مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
consumable ماده مصرفی
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
consumable stock موجودی مصرفی
consumables کالاهای مصرفی
consumer capital سرمایه مصرفی
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
consumer industries صنایع مصرفی
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer's goods کالای مصرفی
consumption credit اعتبار مصرفی
consumption diseconomies زیانهای مصرفی
consumption economies صرفه جوئیهای مصرفی
consumption expenditures هزینههای مصرفی
consumption goods کالاهای مصرفی
consumption lending وام مصرفی
disposability مصرفی
disutility بی مصرفی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
expendable items اقلام مصرفی
expendable items اقلام مصرفی شدنی
expendable property کالای مصرفی اماد مصرفی
expendable supplies کالاهای مصرفی
exposure dose مقدار دوز مصرفی
make up feed اب مصرفی دیگ بخار ناو
maximal aerobic power بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption per minute حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
maxvo حداکثر اکسیژن مصرفی
maxvo بیشینه اکسیژن مصرفی
needlessness بی مصرفی
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
real balance effect اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
sumptuary law قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
transubstantiation اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
unit mill سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
There is no market for it in Iran . درایران مصرفی ندارد
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com