Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (11 milliseconds)
English
Persian
out of stock
<adj.>
غیر موجودی کالا
[در انبار]
Search result with all words
stock
موجودی موجودی کالا
stock
موجودی کالا ذخیره
stocked
موجودی موجودی کالا
stocked
موجودی کالا ذخیره
inventories
موجودی کالا
inventory
موجودی کالا
danger warning level
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
stock certificate
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
warehouse refusal
اعلام عدم موجودی کالا درانبار
Other Matches
perpetual inventory
فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stock evaluation
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
earmarked stock
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
stockade
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockades
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
repertoire
موجودی
balance in hand
موجودی
supplies
موجودی
stocked
موجودی
store
موجودی
minimum stock level
موجودی
stock
موجودی
assets
موجودی
holding
موجودی
storing
موجودی
active stock
موجودی فعال
exhaust bin level
اتمام موجودی
business inventories
موجودی تجاری
inventory discrepancy
اختلاف موجودی
excess stock
موجودی مازاد
exhaust bin level
فاقد موجودی
fund
موجودی سرمایه
financial assets
موجودی مالی
danger warning level
حداقل موجودی
buffer stock
موجودی ذخیره
continuous inventory
موجودی مستمر
consumable stock
موجودی مصرفی
complete inventory
موجودی کامل
stock account
حساب موجودی
capital stock
موجودی سرمایه
buffer stock
موجودی احتیاطی
inventory
لیست موجودی
inventory
فهرست موجودی
cycle stock
موجودی فعال
stock
به موجودی افزودن
stock
موجودی ذخیره
stock
موجودی انبار
funded
موجودی سرمایه
stocked
به موجودی افزودن
funded
موجودی دارائی
fund
موجودی دارائی
stocked
موجودی ذخیره
stocked
موجودی انبار
supplied
موجودی جایگیرموقتی
supplied
موجودی لزوم
stock adjustment
تطبیق موجودی
surplus stock
موجودی مازاد
stock audit
حسابرسی موجودی
out of stock;ex stock
از موجودی یاذخیره
stock check
کنترل موجودی
stock control
کنترل موجودی
quick assets
موجودی نقدشو
stock adjustment
تعدیل موجودی
supply
موجودی لزوم
supply
موجودی جایگیرموقتی
supplying
موجودی لزوم
safety stock
موجودی تضمینی
supplying
موجودی جایگیرموقتی
stock accounting
حسابداری موجودی
reserve stock
موجودی ذخیره
stock record
سابقه موجودی
idle stock
موجودی بی مصرف
valuation of stock
ارزیابی موجودی
instruction repertoire
موجودی دستورالعمل
surplus stock
موجودی اضافی
inventory control
کنترل موجودی
warehouse stock
موجودی انبار
stock valuation
ارزیابی موجودی
inventory management
مدیریت موجودی
stock taking
رسیدگی به موجودی
continuous stock control
کنترل مستمر موجودی
liabilities
تعهد موجودی بانکی
wardrobe
اشکاف موجودی لباس
spares stock
موجودی لوازم یدکی
to lay in a stock
موجودی تهیه کردن
safety stock
موجودی ذخیره انبار
wardrobes
اشکاف موجودی لباس
inventory
صورت دارایی موجودی
inventory
ذخیره موجودی اماد
continuous stock taking
رسیدگی مستمر موجودی
cyclical stock check
کنترل موجودی دورهای
assets
موجودی شخص ورشکسته
portfolios
موجودی اوراق بهادار
portfolio
موجودی اوراق بهادار
stock in trade
موجودی کالای مغازه
inventory reconciliation
تطبیق اسناد موجودی
maximum stock
حداکثر موجودی انبار
liability
تعهد موجودی بانکی
stock control
کنترل موجودی انبار
base stock control
کنترل موجودی مبنا
raw stock
موجودی مواد خام
raw material stock
موجودی مواد اولیه
stock handling cost
هزینه جابجایی موجودی
stock talking
سیاهه برداری از موجودی
stockage
وسایل موجودی در انبار
appreciations
افزایش ارزش دارایی و موجودی
stock control
کنترل وسفارش موجودی انبار
stockholders
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
appreciation
افزایش ارزش دارایی و موجودی
inventory reconciliation
تطابق موجودی با دارایی یکان
transfer of portfolio
انتقال موجودی اوراق بهادار
intermediate stock
موجودی کالاهای درحال ساخت
stockholder
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
fast moving stock
موجودی که به سرعت کاهش می یابد
finished goods stock
موجودی کالاهای تمام شده
perpetual stock record
سابقه دائمی موجودی انبار
dead stock
موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
finish stock
موجودی کالای ساخته شده
supplying
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying
تامین موجودی عرضه نمودن
supply
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply
تامین موجودی عرضه نمودن
supplied
تامین موجودی عرضه نمودن
supplied
تکمیل کردن موجودی ذخیره
active stock
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
yields
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yielded
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
portfolio entry
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
To take an invevtory.
صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
demand accommodation
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
to take inventory
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
amphibious vehicle availability table
جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
yield
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
storewide
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
cycle stock
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
deficit
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
dead stock
موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
deficits
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
eurytherm
موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
overstock
زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
turnover
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
we underwrite the company
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
abc analysis
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
stuffs
کالا
stuffed
کالا
stuff
کالا
traffick
کالا
mercery
کالا
object of sale
کالا
trafficking
کالا
good
کالا
matters
کالا
mattering
کالا
mattered
کالا
matter
کالا
products
کالا
product
کالا
chattel
کالا
articles
کالا
traffic
کالا
trafficked
کالا
cargo
کالا
cargoes
کالا
article
کالا
goods
کالا
wares
کالا
produce
کالا
produced
کالا
produces
کالا
ware
کالا
traffics
کالا
commodities
کالا
commodity
کالا
material
کالا
materials
کالا
merchandise
کالا
backlog
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
commodity code
علامت کالا
commodity broker
واسطه کالا
consignor
فرستنده کالا
interchanges
مبادله کالا
commodity broker
دلال کالا
drafts
بسته کالا
commodity agreement
موافقتنامه کالا
commodity catalogue
کاتالوگ کالا
commodity code
رمز کالا
commodity exchange
مبادله کالا
commodity exchange
بورس کالا
lien on goods
حق حبس کالا
commodity code
شماره کالا
commodity flow
جریان کالا
commodity market
بازار کالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com