Dictiornary-Farsi | غیر وابسته بحزب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
unaligned	غیر وابسته بحزب


Other Matches

sidings	بستگی بحزب
siding	بستگی بحزب
free lance	کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
sexual organs	وابسته به
pyrexic	وابسته به تب
subordinates	وابسته
subordinated	وابسته
akin	وابسته
subordinate	وابسته
attendant	وابسته
attendants	وابسته
adjectives	وابسته
hanger on	وابسته
pyretic	وابسته به تب
interdependent	وابسته
dependants	وابسته
dependant	وابسته
febile	وابسته به تب
israelitish	وابسته به
levitical	وابسته به
pyrexial	وابسته به تب
adjective	وابسته
riverrine	وابسته به
affiliates	وابسته
cantabrigian	وابسته به
pertaining	وابسته
attache	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
elfin	وابسته به جن
appurtenant	وابسته
dependent	وابسته
belonging	وابسته ها
syncop	وابسته به غش
germane	وابسته
attached	وابسته
carpal	وابسته به مچ
cephalic	وابسته به سر
elysian	وابسته به
diphtheric	وابسته به
federate	وابسته
federated	وابسته
federates	وابسته
federating	وابسته
thereof	وابسته به ان
congenerous	وابسته
pertinent	وابسته
comprador	وابسته
related	وابسته
affiliate	وابسته
affiliated	وابسته
affiliating	وابسته
commissarial	وابسته به
aquatic	وابسته به اب
tuitionary	وابسته به
correspondent	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
of kin	وابسته
subordinating	وابسته
pertianing	وابسته
contingents	وابسته
contingent	وابسته
relevant	وابسته
correspondents	وابسته
attributable	وابسته به
monitorial	وابسته به
wedded	وابسته
messianic	وابسته به
relative	وابسته
ogygian	وابسته بروزگار
cephalalgic	وابسته بسردرد
tenruial	وابسته بتصدی
onomastic	وابسته به اسم
tarsal	وابسته بقوزک پا
olfactive	وابسته به بویایی
cellulosic	وابسته بسلولز
oleic	وابسته بروغن
pessimistic	وابسته به بدبینی
syncretic	وابسته به همتایی
synesthetic	وابسته به همرنجی
catabolic	وابسته به فروساخت
terpsichorean	وابسته به رقص
balsamic	وابسته به بلسان
outer directed	برون وابسته
ovular	وابسته به تخمک
palatal	وابسته به کام
palatal	وابسته سق دهانی
attache	وابسته نظامی
palating	وابسته بسق
photic	وابسته به تولیدنور
photic	وابسته به نوروروشنایی
orthopedic	وابسته به استخوانپزشکی
associated company	شرکت وابسته
ornithic	وابسته به مرغان
tetanal	وابسته به کزاز
bacterial	وابسته به باکتری
texas	وابسته به تکزاس
bacchanal	وابسته به باکوس
avian	وابسته به مرغان
theosophical	وابسته به عرفان
auricular	وابسته بشنوایی
auditive	وابسته به شنوایی
astronautical	وابسته به فضانوردان
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
stomatic	وابسته بدهان
congestive	وابسته به تراکم
numbered fleet	ناوگان وابسته
numerary	وابسته به اعداد
compunctious	وابسته به پشیمانی
nunnish	وابسته به راهبات
pistillary	وابسته به مادگی گل
piscatory	وابسته به صیدماهی
corneal	وابسته به قرنیه
stomatal	وابسته به دهان
stimulus bound	محرک- وابسته
dependant variable	متغیر وابسته
deltaic	وابسته به دلتا
deathy	وابسته بمردن
darky	وابسته به نژادسیاه
cycloidal	وابسته به دایره
cuttural attache	وابسته فرهنگی
cuticular	وابسته به پوست
cufic	وابسته به کوفه
piscatory	وابسته به ماهیگیری
piscatorial	وابسته به صیدماهی
clitoral	وابسته به چوچوله
supererogatory	وابسته به بس پردازی
oesophageal	وابسته به مری
clerkly	وابسته به کشیش
swinish	وابسته به خوک
chlorotic	وابسته به یرقان
sympathetics	پی یا عصب که وابسته به
chaldaic	وابسته بکلده
clitoric	وابسته به چوچوله
cloistral	وابسته به صومعه
sudanese	وابسته به سودان
piscatorial	وابسته به ماهیگیری
communistic	وابسته بکمونیسم
odontic	وابسته به دندان
commercial attache	وابسته تجاری
commercial attache	وابسته تجارتی
commercial attache	وابسته بازرگانی
subordinate class	طبقه وابسته
subunits	یکانهای وابسته
symphyseal	وابسته به همرویش
army attache	وابسته زمینی
naval	وابسته به کشتی
oratorical	وابسته به سخنرانی
perlitic	وابسته به مروارید
troy	وابسته به تروا
penological	وابسته به کیفرشناسی
focal	وابسته بکانون
planetary	وابسته به سیاره
social	وابسته بجامعه
subversion	وابسته به خرابکاری
trophic	وابسته بتغذیه
trigonometric	وابسته به مثلثات
pediculate	وابسته به خفاش
trachean	وابسته به نای
passerine	وابسته به گنجشک
patrimonial	وابسته میراث
missions	وابسته به ماموریت
mission	وابسته به ماموریت
peruvian	وابسته به پرو
nasal	وابسته به منخرین