Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 184 (9 milliseconds)
English	Persian
rakish	فاجر جلف و زننده
Other Matches
rakes	فاجر
dissolute	فاجر
rake	فاجر
raking	فاجر
debauchee	عیاش فاجر
concussive	ضربت زننده صدمه زننده
vilest	زننده
bitten	زننده
wetter	نم زننده
loathful	زننده
viler	زننده
vile	زننده
tarts	زننده
tart	زننده
nasty	زننده
knockers	زننده
repellent	زننده
repellents	زننده
acrimonious	زننده
staring	زننده
starring	زننده
mordant	زننده
nastier	زننده
nasties	زننده
nastiest	زننده
loathsome	زننده
forbidding	زننده
shuffler	زننده
water repellent	پس زننده اب
unlovely	زننده
nauseam	زننده
scabrous	زننده
repercussive	پس زننده
hideous	زننده
applauder	کف زننده
beater	زننده
odoriferous	زننده
percutient	زننده
pit a pat	زننده
repeller	زننده
pungent	زننده
squalid	زننده
knocker	زننده
pinching	زننده
stinking	زننده
poignant	زننده
striking	زننده
prickling	زننده
garish	زننده
acrid	زننده
strikingly	زننده
biting	زننده
clappers	کف زننده
clapper	کف زننده
nippy	زننده
striker	زننده
strikers	زننده
flagellator	شلاق زننده
knotter	گره زننده
lasher n	سد شلاق زننده
libelant	تهمت زننده
germinant	جوانه زننده
howler	جیغ زننده
libellant	تهمت زننده
caller	صدا زننده
flagellator	تازیانه زننده
flogger	تازیانه زننده
kicker	زننده ضربه با پا
howlers	جیغ زننده
gasper	نفس زننده
garishly	بطور زننده
galssy	بی نور زننده
ad nauseam	بسیار زننده
harsh	ناگوار زننده
flogger	زننده شلاق
inveigler	گول زننده
trudger	قدم زننده
beater	کتک زننده
malodor	بوی زننده
scarifier	تیغ زننده
scintillant	جرقه زننده
scintillator	جرقه زننده
seasoner	چاشنی زننده
seasoner	ادویه زننده
staring red	قرمز زننده
shouter	فریاد زننده
harsher	ناگوار زننده
slumberer	چرت زننده
shackler	بخو زننده
harshest	ناگوار زننده
sharp	زننده زیرک
napper	چرت زننده
tacker	میخ زننده
pacer	گام زننده
pricker	سیخ زننده
pertubative	برهم زننده
sharps	زننده زیرک
strider	گام زننده
puddler	بهم زننده
sharpest	زننده زیرک
spicily	بطور زننده
estimator	تخمین زننده
crying	جار زننده
bubbliest	جوش زننده
glares	روشنایی زننده
glared	روشنایی زننده
glare	روشنایی زننده
repugnant	تنفرانگیز زننده
bubbly	جوش زننده
accuser	تهمت زننده
accusers	تهمت زننده
bubblier	جوش زننده
scintillating	جرقه زننده
tacker	کوک زننده
sourish	به ترشی زننده
repulsive	زننده تنفراور
gaunt	زننده بی ثمر
gaunt	زننده ساختن
pickier	ضربه زننده
pickiest	ضربه زننده
picky	ضربه زننده
revolting	بهم زننده
fizzy	جوش زننده
cornerman	زننده کرنر
catterer	چهچه زننده
calumniator	افترا زننده
appellant	تهمت زننده
coruscant	برق زننده
calumnious	تهمت زننده
callers	صدا زننده
disturber	برهم زننده
acrimoniousness	سخن زننده
accusant	تهمت زننده
dozer	چرت زننده
sewers	اگو بخیه زننده
repulsively	بطور زننده یا دافع
poignantly	بطور تیزیا زننده
greeny	بسبزی زننده سبزفام
stench	بوی زننده تعفن
boiling	جوش زننده خشمناک
fetid	دارای بوی زننده
rankly	بطور زننده یابدبو
pungently	بطور زننده یا تند
mawkish	بطور زننده احساساتی
luridly	کم رنگ وپریده زننده
lurid	کم رنگ وپریده زننده
invection	سخن سخت زننده
sewer	اگو بخیه زننده
trusser	چوب بست زننده
swatter	ضربت سخت زننده
inoffensively	بی انکه زننده باشد
indign	زننده بدون استحقاق
fulsome	زننده اغراق امیز
reddish	مایل بسرخی زننده
incisive speech	سخن تند یا زننده
hydromancer	تفال زننده بوسیله اب
stenches	بوی زننده تعفن
harsh color	رنگ تند و ناملایم و زننده
wheeler	دور زننده چرخ دار
prankster	کسیکه شوخی زننده کند
smacker	سیلی زننده خوش طعم
prank	شوخی زننده تزئین کردن
pranks	شوخی زننده تزئین کردن
smacking	سیلی زننده خوش طعم
deceptive	گول زننده فریب امیز
pranksters	کسیکه شوخی زننده کند
compound riposte	ضد حمله با یک یا دو حرکت گول زننده
inside of the foot kick	بغل پای ضربه زننده
loathly	زننده بطور نفرت انگیز
stirring	بهم زننده هیجان اور
sharp tongued	بکار برنده سخنان زننده
lunger	ضربت زننده جهش کننده
nippingly	بطور زننده یا طعنه امیز
out flanking	دور زننده احاطه کننده جناح
broiler	بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
fanner	قرقی یا باز کوچک باد زننده
tickler	بهم زننده تحریک کننده قمقمه کوچک
volleyer	زننده توپ در هوا قبل ازبرخورد با زمین
typeball	یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
lusciously	بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly	بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
incisively	بطور نافذ بطور زننده
pit a pat	بال بال زننده تپیدن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com