English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (11 milliseconds)
English Persian
brothel فاحشه خانه
brothels فاحشه خانه
call house فاحشه خانه
whorehouse فاحشه خانه
bawdy house فاحشه خانه
bordel فاحشه خانه
disorderly house فاحشه خانه
lupanar فاحشه خانه
bordello [American E] فاحشه خانه
house of ill repute فاحشه خانه
Search result with all words
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
pot boy پادو فاحشه خانه
Other Matches
whores فاحشه بازی کردن فاحشه کردن
whore فاحشه بازی کردن فاحشه کردن
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
rakehelly فاحشه
strumpet فاحشه
drabbest فاحشه
hetaira فاحشه
streetwalker فاحشه
prostitute فاحشه
courtezan فاحشه
trull فاحشه
hetaera فاحشه
grass widow فاحشه
prostitutes فاحشه
drab فاحشه
drabber فاحشه
cockatrice فاحشه
moll فاحشه
callet فاحشه
molls فاحشه
ribald فاحشه
nightwalker فاحشه
mademe فاحشه
madem فاحشه
tramps فاحشه
besom فاحشه
tramped فاحشه
tramp فاحشه
loon فاحشه
lighto'love فاحشه
geishas فاحشه
geisha فاحشه
harlots فاحشه
rakehell فاحشه
harlot فاحشه
whore فاحشه
whores فاحشه
fancy woman فاحشه
courtesans فاحشه
scarlet woman فاحشه
courtesan فاحشه
quean فاحشه
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
fancy women جنده فاحشه
magdalen فاحشه تائب
stallion معشوقه فاحشه
harridan فاحشه از کارافتاده
hackster جنده فاحشه
whoredom فاحشه بازی
whoremaster فاحشه باز
meretriciously فاحشه وار
whoreson فرزند فاحشه
stallions معشوقه فاحشه
hackney فعله فاحشه
fancy men جنده فاحشه
call girls فاحشه تلفنی
call girl فاحشه تلفنی
John [American E] [prostitute's client] مشتری [فاحشه ای]
fancy man جنده فاحشه
meretricious وابسته به فاحشه
prostitutes فاحشه شدن
to go to the streets فاحشه شدن
meretricious فاحشه وار
prostitute فاحشه شدن
slattern فاحشه وار
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
fornicating : فاحشه بازی کردن
townswoman دختر شهری فاحشه
nag فاحشه عیبجویی کردن
pugs ادم محبوب فاحشه
pug ادم محبوب فاحشه
nagged فاحشه عیبجویی کردن
whoremonger جاکش فاحشه باز
fornicates : فاحشه بازی کردن
fornicated : فاحشه بازی کردن
magdalen or lene فاحشه توبه کرده
fornicate : فاحشه بازی کردن
nags فاحشه عیبجویی کردن
wenches فاحشه دختر بازی کردن
wench فاحشه دختر بازی کردن
honey comb خانه خانه کردن
range یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
bimbo زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
grunter [Australian E] زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
tootsie زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
chippy زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
goer زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
bimbo فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
tootsie فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
goer فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
grunter [Australian E] فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
chippy فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
door-to-door خانه به خانه
housed خانه
quarterage خانه
door to door خانه به خانه
sockets خانه
pigeon hole خانه
houses خانه
checkered خانه خانه
alveolate خانه خانه
lares خانه
pigeon-hole خانه
roommates هم خانه
roommate هم خانه
materfamilias زن خانه
i was under his roof در خانه
housing خانه ها
socket خانه
honeycomb خانه خانه
cellular خانه خانه
unsheltered <adj.> بی خانه
homes خانه
lar خانه
cellulated خانه خانه
houseless بی خانه
house خانه
home خانه
honeycombs خانه خانه
cloisonne خانه خانه
tersellated خانه خانه
her house خانه اش
lodge خانه
domicile خانه
pieds-a-terre خانه
lodged خانه
cells خانه
room خانه
her house خانه ان زن
lodges خانه
rooms خانه
cell خانه
within doors در خانه
furnace house خانه
double-fronted خانه دو در
domiciles خانه
pigeon-holes خانه
houseroom جا در خانه
dwellings خانه
dwelling خانه
shacks خانه
pied-a-terre خانه
shack خانه
gaming house قمار خانه
gambling house قمار خانه
i wrote home برای خانه
insectarium حشره خانه
insectary حشره خانه
keep house در خانه ماندن
fuse block خانه فیوز
dishouse بی خانه کردن
disorderly house خانه بدنام
domatophobia خانه هراسی
domicil مقر خانه
kibitka خانه تاتار
domiciliary مربوط به خانه
domiciliate خانه مسکن
door lock کلید خانه
dwelling construction خانه سازی
keep in در خانه ماندن
dwelling house خانه مسکونی
earth house خانه زیرزمینی
bookbindery صحاف خانه
frater سفره خانه
freemasons hall فراموش خانه
bindery صحاف خانه
delivery to the home تحویل در خانه
husbandman سرپرست خانه
house agent دلال خانه
homebred خانه پرورده
homemaker خانه دار
dacha خانه ییلاقی
coffee house قهوه خانه
custom house گمرک خانه
convalescent home نقاهت خانه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com