English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (3 milliseconds)
English Persian
distance between two points فاصله دو نقطه [ریاضی] [فیزیک]
Search result with all words
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
absolute address مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
lunitidal interval فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
plan range در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
staging area فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
Other Matches
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
point blank range فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
interval فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spaces فاصله دادن فاصله داشتن
space فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
holing فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
close march راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
pointillism نقاشی نقطه نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot طرح نقطه نقطه خال خال
speckle نقطه نقطه یا خال خال کردن
unremittingly بی فاصله
gap فاصله
hiatus فاصله
lengths فاصله
length فاصله
tele فاصله
equidistant هم فاصله
interregnums فاصله
interregnum فاصله
interregna فاصله
per saltum بی فاصله
gaps فاصله
distance فاصله
blank character فاصله
intermittence فاصله
range فاصله
space bar فاصله زن
interval فاصله
intermezzo فاصله
ranges فاصله
ranged فاصله
spacing فاصله
head space فاصله سر
distances فاصله
single space تک فاصله تو هم
blank فاصله
em dash خط فاصله ام
spaces فاصله
space جا فاصله
space فاصله
discontinuance فاصله
blankest فاصله
clearance فاصله
spaces جا فاصله
diastema فاصله
en dash خط فاصله ان
clearance فاصله باز
soft carriage return خط فاصله خالی
signal distance فاصله علامتی
distance meter فاصله سنج
light gap فاصله روشنایی
interval فاصله تاکتیکی
interval فاصله زمانی
rivers فاصله سفید
river فاصله سفید
removed فاصله خانوادگی
sight distance فاصله دید
shouting distance فاصله صدا رس
input gap فاصله اولیه
infighting نبرد در فاصله کم
space bar فاصله گذار
diatessaron فاصله یک چهارم
spaced فاصله دار
telemeter فاصله سنج
haul distance فاصله حمل
class interval فاصله طبقه
terraces spacing فاصله تراسها
hard space فاصله واصل
deflationary gap فاصله تنزلی
time interval فاصله زمانی
head space فاصله سر تیربار
space condition شرط فاصله
space condition حالت فاصله
spacing bias پیشقدر فاصله
center distance فاصله مرکزی
center distance فاصله ازمرکز
ignition spark gap فاصله جرقه
stadimeter فاصله یاب
ignition gap فاصله جرقه
subinterval فاصله فرعی
social distance فاصله اجتماعی
track pitch فاصله شیار
time out وقفه فاصله
focuses فاصله کانونی
focussed فاصله کانونی
interval فاصله [ریاضی]
focusses فاصله کانونی
focussing فاصله کانونی
spans فاصله معین
spacing فاصله گذاری
spanning فاصله معین
spanned فاصله معین
spacing فاصله بندی
span فاصله معین
focused فاصله کانونی
focus فاصله کانونی
time lags فاصله زمانی
time lag فاصله زمانی
normal interval فاصله معمولی صف
interludes بادخور فاصله
interlude بادخور فاصله
interim فیمابین فاصله
elongation فاصله زاویهای
dutter فاصله ستونها
gulf فاصله زدوری
gulfs فاصله زدوری
piston clearnce فاصله پیستون
mode interval فاصله نما
interstice ترک فاصله
tooth gap فاصله دندانه
light gap فاصله نور
lattice spacing فاصله شبکه
known distance فاصله معلوم
keyspace فاصله کلیدی
intervalometer فاصله سنج
range meter فاصله سنج
interval confidence فاصله اطمینان
respite _ فاصله استراحت
interspace فاصله مدت
blank character دخشه فاصله
safe distance فاصله بی خطر
angular distance فاصله زاویهای
line spacing فاصله سطرها
magnet gap فاصله هوایی
interrupted فاصله دار
lapsing فاصله زمانی
lapses فاصله زمانی
lapse فاصله زمانی
line to line spacing فاصله سطور
line spacing فاصله خطوط
line spacing فاصله سطر
leading فاصله خطوط
polar distance فاصله قطبی
shim فاصله پرکن
focal length فاصله کانونی
space فاصله گذاشتن
period فاصله زمان
white space فاصله سفید
confidence interval فاصله اعتماد
confidence interval فاصله اطمینان
frequency distance فاصله فرکانس
frequency spacing فاصله فرکانس
time span فاصله زمان
vacation فاصله دو اجلاس
vacations فاصله دو اجلاس
vertical interval فاصله عمودی
space جا فاصله مدت
intermission فاصله عود
intermissions فاصله عود
focal distance فاصله کانونی
fiducial interval فاصله اطمینان
distant فاصله دار
spaces فاصله مدت
spaces جا فاصله مدت
spaces فاصله گذاشتن
period/stretch/lapse of time فاصله زمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com