English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
overtaking sight distance فاصله دیدبرای پیشدستی
Other Matches
overtaking lane خط پیشدستی
circumvention پیشدستی
side plate پیشدستی
preemption پیشدستی
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
outsmart پیشدستی کردن
outsmarted پیشدستی کردن
outsmarts پیشدستی کردن
outsmarting پیشدستی کردن
preemptive وابسته به پیشدستی
to be beforehand with پیشدستی کردن بر
to gain a over پیشدستی کردن بر
preemptor پیشدستی کننده
point blank range فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
anticipate پیشدستی کردن جلوانداختن
anticipated پیشدستی کردن جلوانداختن
to get round باحیله پیشدستی کردن بر
anticipating پیشدستی کردن جلوانداختن
overtaking پیشدستی پیش افتی
anticipates پیشدستی کردن جلوانداختن
interval فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
to steal a march on any one بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
anticipation سبقت وقوع قبل از موعد مقرر پیشدستی
spaces فاصله دادن فاصله داشتن
space فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holing فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
preempt پیشدستی کردن قبضه کردن
distance فاصله
distances فاصله
unremittingly بی فاصله
length فاصله
lengths فاصله
hiatus فاصله
gaps فاصله
space bar فاصله زن
gap فاصله
single space تک فاصله تو هم
spacing فاصله
range فاصله
ranged فاصله
ranges فاصله
interval فاصله
equidistant هم فاصله
interregnums فاصله
tele فاصله
interregnum فاصله
interregna فاصله
space جا فاصله
blank فاصله
clearance فاصله
em dash خط فاصله ام
spaces فاصله
spaces جا فاصله
en dash خط فاصله ان
blankest فاصله
head space فاصله سر
blank character فاصله
space فاصله
per saltum بی فاصله
discontinuance فاصله
intermezzo فاصله
intermittence فاصله
diastema فاصله
fiducial interval فاصله اطمینان
f. distance or length فاصله کانونی
elongation فاصله زاویهای
interim فیمابین فاصله
dutter فاصله ستونها
keyspace فاصله کلیدی
interlude بادخور فاصله
interludes بادخور فاصله
known distance فاصله معلوم
distance meter فاصله سنج
time lag فاصله زمانی
intervalometer فاصله سنج
focal distance فاصله کانونی
soft carriage return خط فاصله خالی
interspace فاصله مدت
hard space فاصله واصل
haul distance فاصله حمل
head space فاصله سر تیربار
ignition gap فاصله جرقه
infighting نبرد در فاصله کم
input gap فاصله اولیه
frequency spacing فاصله فرکانس
frequency distance فاصله فرکانس
focal length فاصله کانونی
signal distance فاصله علامتی
interval confidence فاصله اطمینان
ignition spark gap فاصله جرقه
social distance فاصله اجتماعی
space bar فاصله گذار
polar distance فاصله قطبی
magnet gap فاصله هوایی
line to line spacing فاصله سطور
angular distance فاصله زاویهای
range meter فاصله سنج
respite _ فاصله استراحت
confidence interval فاصله اعتماد
confidence interval فاصله اطمینان
coherence distance فاصله همدوسی
blank character دخشه فاصله
piston clearnce فاصله پیستون
center distance فاصله مرکزی
center distance فاصله ازمرکز
class interval فاصله طبقه
normal interval فاصله معمولی صف
close range فاصله نزدیک
mode interval فاصله نما
interstice ترک فاصله
line spacing فاصله خطوط
gulfs فاصله زدوری
gulf فاصله زدوری
shouting distance فاصله صدا رس
sight distance فاصله دید
lattice spacing فاصله شبکه
diatessaron فاصله یک چهارم
time out وقفه فاصله
safe distance فاصله بی خطر
deflationary gap فاصله تنزلی
code distance فاصله رمز
line spacing فاصله سطر
line spacing فاصله سطرها
spacing فاصله بندی
spacing فاصله گذاری
dead rise فاصله مرده
light gap فاصله روشنایی
light gap فاصله نور
time lags فاصله زمانی
space condition شرط فاصله
space فاصله مدت
clearance فاصله باز
white space فاصله سفید
vertical interval فاصله عمودی
time period فاصله زمان
spaced فاصله دار
unspaced practice تمرین بی فاصله
unit distance با فاصله واحد
tritone فاصله سه گام
leading فاصله خطوط
tritone فاصله سه اهنگ
interrupted فاصله دار
interval فاصله [ریاضی]
track pitch فاصله شیار
vacations فاصله دو اجلاس
spaces فاصله گذاشتن
space فاصله گذاشتن
spaces جا فاصله مدت
spaces فاصله مدت
time span فاصله زمان
period فاصله زمان
period/stretch/lapse of time فاصله زمان
space جا فاصله مدت
intermission فاصله عود
intermissions فاصله عود
distant فاصله دار
vacation فاصله دو اجلاس
tooth gap فاصله دندانه
focussing فاصله کانونی
lapses فاصله زمانی
telemeter فاصله سنج
focus فاصله کانونی
focussed فاصله کانونی
focuses فاصله کانونی
focused فاصله کانونی
spacing bias پیشقدر فاصله
stadimeter فاصله یاب
span فاصله معین
spanned فاصله معین
lapsing فاصله زمانی
subinterval فاصله فرعی
lapse فاصله زمانی
terraces spacing فاصله تراسها
time interval فاصله زمانی
removed فاصله خانوادگی
river فاصله سفید
spans فاصله معین
rivers فاصله سفید
space condition حالت فاصله
shim فاصله پرکن
interval فاصله زمانی
interval فاصله تاکتیکی
focusses فاصله کانونی
spanning فاصله معین
distributed lag توزیع فاصله زمانی
distributed learning یادگیری فاصله دار
paragraphs فاصله گذاری کردن
distributed practice تمرین فاصله دار
lacuna فاصله جای خالی
light gap testing ازمایش فاصله نور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com