English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
normal interval فاصله معمولی صف
Search result with all words
fencing measure فاصله معمولی دو شمشیرباز
Other Matches
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
space فاصله دادن فاصله داشتن
spaces فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
hole فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
wonted معمولی
ferial معمولی
run-of-the-mill <idiom> معمولی
longhand خط معمولی
faceless معمولی
open cheque چک معمولی
usu معمولی
received معمولی
normal معمولی
copybook معمولی
light water اب معمولی
standard معمولی
conventional معمولی
standards معمولی
ordinary معمولی
routine معمولی
routinely معمولی
routines معمولی
common معمولی متعارفی
ethyl alcohol الکل معمولی
procedure message پیام معمولی
mulberry توت معمولی
mulberries توت معمولی
civil time ساعت معمولی
common link حلقه معمولی
single precision با دقت معمولی
common whipping بست معمولی
plain concrete بتن معمولی
piper nigrum فلفل معمولی
commoners معمولی متعارفی
commonest معمولی متعارفی
general کلی معمولی
rudas پست معمولی
irregular غیر معمولی
standard motor موتور معمولی
standard gauge اندازه معمولی
ranko سرباز معمولی
standard brick اجر معمولی
charge hand کارگر معمولی
ap seogi ایستادن معمولی
standard bar میله معمولی
ethanol الکل معمولی
typical <adj.> بافت معمولی
American bond آجرچینی معمولی
generals معمولی و نه مخصوص
generals کلی معمولی
general معمولی و نه مخصوص
rock brake بسفایج معمولی
undresses جامه معمولی
normal permeability نفوذپذیری معمولی
white mulatto توت معمولی
normal عادی معمولی
onery عادی معمولی
ordinal type نوع معمولی
ordinary clay خاک رس معمولی
unselected clay خاک رس معمولی
the a merchant سوداگر معمولی
meanest پست معمولی
meaner پست معمولی
man in the street فرد معمولی
standards طبیعی یا معمولی
standard طبیعی یا معمولی
mass concrete بتن معمولی
medium lampholder سرپیچ معمولی
nonstandard غیر معمولی
normal good کالای معمولی
workaday معمولی عادی
mean پست معمولی
complement تعارفات معمولی
complemented تعارفات معمولی
undressing جامه معمولی
commonplace معمولی مبتذل
banal مبتذل معمولی
undress جامه معمولی
everyday معمولی مبتذل
street virus ویروس معمولی
ornery عادی معمولی
ambient پس زمینه معمولی
standard trench سنگر معمولی
ordinary share سهام معمولی
general cargo کالای معمولی
complementing تعارفات معمولی
ornary عادی معمولی
complements تعارفات معمولی
wrought iron اهن معمولی
hepatica غافث معمولی
admedium lampholder سرپیچ بزرگتر از معمولی
stake driver بوتیمار معمولی امریکایی
routes راه جریان معمولی
combination grasp گرفتن معمولی و برعکس
route راه جریان معمولی
standard lamp holder سرپیچ معمولی لامپ
standard size whole brick اجر فشاری معمولی
standard rain gage باران سنج معمولی
week day روز معمولی هفته
well worn پیش پا افتاده معمولی
well-worn پیش پا افتاده معمولی
stand سطح معمولی اب دریا
undersized کوچکتر ازاندازه معمولی
chamomile بابونه معمولی یامعطر
bracket حالت معمولی کروشه
conventional جنگ افزارهای معمولی
common stock سهام معمولی شرکت
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
normal magnetization curve خم مغناطیس پذیری معمولی
walks گام معمولی اسب
head cold سرماخوردگی معمولی زکام
outre خارج از حدود معمولی
normal charge خرج معمولی توپ
regular weave [plain] بافت معمولی و ساده
martlet پرستوی معمولی اروپایی
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
milkwort پلی گالای معمولی
conventional milling machine دستگاه فرز معمولی
walked گام معمولی اسب
walk گام معمولی اسب
joiner door درب معمولی ناو
l antenna انتن معمولی رادیو
inverted l antenna انتن معمولی رادیو
normal sulphation of battery سولفاتی شدن معمولی
in normal situations on public roads در ترافیک معمولی خیابان
light hydrogen هیدروژن سبک یا معمولی
ordinary grasp گرفتن میله معمولی
normalizes بصورت عادی و معمولی دراوردن
ordinary least square method روش حداقل مربعات معمولی
guttersnipe نوک دراز یا پاشله معمولی
horseweed خزه معمولی امریکای شمالی
deffered maintenance تعمیر ونگهداری غیر معمولی
fair wear and tear خسارت در حد معمولی فرسودگی در حد معمول
ordinary پیام معمولی از نظر ارجحیت
conventional take off and landing هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
It was the usual scene. صحنه [موقعیت] معمولی بود.
ordinary differential equation [ODE] معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
normalize بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalising بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalises بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalised بصورت عادی و معمولی دراوردن
air hardening سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
snail mail اصط لاح عامیه به پست معمولی
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
entremets غذای لذید اضافه بر برنامه معمولی
service ceiling سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
it is of a normal size دارای اندازه عادی یا معمولی است
I'd like a shampoo for normal hair. من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
Can't you just say hello like a normal person? نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟
prepare تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
preparing تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
shock wave موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
mufti جامه معمولی برتن کسی که حق داردجامه رسمی بپوشد
name کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
zero stage طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
names کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
fosse commune [قبر معمولی در گورستان که هر هفت سال یا بیشتر استفاده می شود.]
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
advertorial تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
offices استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
quad چهار بیت داده ذخیره شده در محل معمولی یکی
superspeedway مسیر مسابقه معمولی 2 در5/2 مایل با کنارههای باشیب تند
quads چهار بیت داده ذخیره شده در محل معمولی یکی
kilderkin چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
man down بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
gyroplane نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
VBScript مجموعه دستورات برنامه نویسی که در یکک صفحه وب معمولی فاهر می شوند,
lumen واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
holds گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
dial up line خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
alley حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
hold گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
squawk در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
gaps فاصله
blank character فاصله
space bar فاصله زن
single space تک فاصله تو هم
interregnum فاصله
spacing فاصله
interregna فاصله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com