English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
Other Matches
Achaemenid دوره سلطنت هخامنشیان
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
interdental space فاصله میان دو دندان
interblock gap فاصله میان بلوکی
iteract فاصله میان دو پرده
entracte فاصله میان دو پرده
interstellar space فاصله میان ستارگان
dashes فاصله میان دو حرف خط تیره
dashed فاصله میان دو حرف خط تیره
diastema شکاف یا فاصله میان دندانها
dash فاصله میان دو حرف خط تیره
eras دوره
circuits دوره
period دوره
periphery دوره
border دوره
Ice Age دوره یخ
career دوره
contemporaries هم دوره
stadia دوره
bordered دوره
bordering دوره
era دوره
phases دوره
cycled دوره
cycles دوره
rims دوره
one's d. دوره
careered دوره
pooled دوره
pools دوره
careering دوره
to have ones fling دوره
phase دوره
periods دوره
periodicity دوره
phased دوره
circuit دوره
peripheries دوره
rimless بی دوره
perimeters دوره
terming دوره
rhythm دوره
compass دوره
rhythms دوره
pool دوره
perimeter دوره
rim دوره
instar دوره
contemporary هم دوره
he has run his race دوره
reviewal دوره
term دوره
outline دوره
outlined دوره
outlines دوره
outlining دوره
careers دوره
termed دوره
sessions دوره
cycle دوره
set دوره
edge دوره
edges دوره
sets دوره
stadiums دوره
felly دوره
felloe دوره
session دوره
setting up دوره
stadium دوره
epochs دوره
courses : دوره
coursed : دوره
course : دوره
epoch دوره
interfenestration فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
recurrence interval دوره تناوب
maintenance period دوره نگهداری
slumps دوره رخوت
puerperium دوره نفاس
adolescence دوره جوانی
slump دوره رخوت
quadrennium دوره چهارساله
slumping دوره رخوت
slumped دوره رخوت
processes دوره عمل
process دوره عمل
quadrentnium دوره چهارساله
production period دوره تولید
probation دوره ازمایشی
cooling-off period دوره ملایمت
house-party دوره خانگی
cooling off period دوره ملایمت
refractory period دوره بی پاسخی
curricula دوره تحصیلات
house-parties دوره خانگی
house party دوره خانگی
refreshing course دوره بازاموزی
tempering cycle دوره بازپخت
schooltime دوره تحصیلی
rest period دوره استراحت
retention period دوره ابقا
tournaments یک دوره مسابقه
retrace interval دوره بازگشت
retrace period دوره بازگشت
tournament یک دوره مسابقه
career دوره زندگی
cooling-off periods دوره ملایمت
refersher course دوره استثنایی
return perion دوره تناوب
convalescence دوره نقاهت
fiscal years دوره مالی
fiscal year دوره مالی
careers دوره رسمی
careers دوره زندگی
careering دوره رسمی
careering دوره زندگی
careered دوره رسمی
stretch خط ممتد دوره
stretched خط ممتد دوره
stretches خط ممتد دوره
careered دوره زندگی
career دوره رسمی
refersher course دوره توجیهی
retrace time دوره بازگشت
return interval دوره بازگشت
neonatal period دوره نوزادی
limitation period دوره محدودیت
life cycle دوره عمر
life cycle دوره زندگی
rimmed دوره دار
fellyfelloe دوره درندگی
financial period دوره مالی
flux linking a turn شاره دوره
latency period دوره نهفتگی
latency دوره کمون
magnetic cycle دوره مغناطیسی
estrous cycle دوره فحلی
cycle time زمان دوره
duty cycle دوره کار
duty factor دوره کار
electoral legislative term دوره انتخابیه
elimination heat دوره مقدماتی
perlim دوره مقدماتی
melting period دوره ذوب
measuring period دوره سنجش
maintenance period دوره تعمیرات
foreperiod پیش دوره
itinerant دوره گرد
terming دوره انتصاب
idle time دوره عطالت
idle period دوره استراحت
hucksterer دوره گرد
termed دوره انتصاب
term دوره انتصاب
game cycle دوره بازی
germinal period دوره نوجنینی
grace period دوره مهلت
pedlars دوره گرد
pedlar دوره گرد
strolling دوره گرد
course دوره مسیرتیراندازی
coursed دوره مسیرتیراندازی
courses دوره مسیرتیراندازی
internship دوره انترنی
inning یک دوره بازی
period of incubation دوره نهفتگی
infection period دوره نهفتگی
incunabula نخستین دوره
guarantee period دوره ضمانت
critical period دوره شاخص
procurement cycle دوره خرید
budget period دوره بودجه
caird دوره گرد
practice period دوره تمرین
cheap jack دوره گرد
colportage دوره گردی
peripheral دوره امادگی
pliocene دوره پلیوسن
conducting period دوره رسانایی
period of vibratio دوره ارتعاش
blocking period دوره وقفه
biennium دوره دوساله
probationary period دوره ازمایشی
preparatory interval دوره امادگی
action period دوره کنش
advance course دوره عالی
advanced course دوره عالی
set دوره مجموعه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com