Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English
Persian
exchange zone
فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
Other Matches
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
york round
مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
windsor round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
western round
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
chain
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
turn up one's nose at
<idiom>
ردکردن خوب بودن برای کسی
national round
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
men's national round
مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
island pullout
مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
stopping sight distance
فاصله دید برای ایست
near collision
فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
burdended
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
arresting gear
قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
aligns
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
align
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
spans
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanning
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanned
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
span
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
perspectives
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspective
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
vacation sittings
جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
MIP mapping
روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
bend allowance
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
stand off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-offs
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
front de liberation national
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
interval
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spacer
امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
metric spark plug
شمع متری
metric waves
موجهای متری
rials 0 the metre
متری 04 ریال
telemetry
تله متری
metric system
سیستم متری
bathymetry
باتی متری
space
فاصله دادن فاصله داشتن
spaces
فاصله دادن فاصله داشتن
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
low board
سکوی یک متری شیرجه
prefixes used in the metric system
پیشوندهای دستگاه متری
metric space
فضای متری
[ریاضی]
high board
سکوی شیرجه 3 متری
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
balked
ردکردن
baulks
ردکردن
disproved
ردکردن
to clear off
ردکردن
disproves
ردکردن
balk
ردکردن
gainsaying
ردکردن
gainsays
ردکردن
discommend
ردکردن
denies
ردکردن
gainsay
ردکردن
gainsaid
ردکردن
to put back
ردکردن
disprove
ردکردن
declined
ردکردن
spurns
ردکردن
spurning
ردکردن
spurned
ردکردن
denied
ردکردن
denying
ردکردن
decline
ردکردن
disavow
ردکردن
declines
ردکردن
declining
ردکردن
spurn
ردکردن
rejcet
ردکردن
disproving
ردکردن
disavowed
ردکردن
let off
ردکردن
deny
ردکردن
baulked
ردکردن
pass on
ردکردن
rule out
ردکردن
disavows
ردکردن
confute
ردکردن
disavowing
ردکردن
balks
ردکردن
balking
ردکردن
baulking
ردکردن
controvert
ردکردن
metric system
دستگاه اندازه گیری متری
kick circle
دایره 8/81 متری وسط میدان
metric
اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
bridge
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
mammock
از دم قیچی ردکردن
to throw out
دورانداختن ردکردن
baulk
ردکردن طفره
disorintate
ردکردن ازخودندانستن
end zone
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
exception of judgl
ردکردن داوریا دادرس
to let off
معاف کردن ردکردن
first down
اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
battle clout
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
ontos
تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
high pheasant
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
howtar
خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
disowns
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowning
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disown
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
popping crease
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
SI
Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
heads
تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
veronica
ایستادن و ردکردن گاو از کناربا حرکت شنل
gales
باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
gale
باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
clout shooting
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
punter
دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
punters
دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
cirro cumulus
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
cirro status
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
thin Ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
pope young round
مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
men's western round
مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
dusters
توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
duster
توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
spaces
جا فاصله
space
فاصله
single space
تک فاصله تو هم
space
جا فاصله
intermittence
فاصله
distance
فاصله
spaces
فاصله
intermezzo
فاصله
head space
فاصله سر
interval
فاصله
spacing
فاصله
range
فاصله
en dash
خط فاصله ان
ranges
فاصله
hiatus
فاصله
blankest
فاصله
blank character
فاصله
ranged
فاصله
em dash
خط فاصله ام
distances
فاصله
blank
فاصله
interregna
فاصله
discontinuance
فاصله
clearance
فاصله
gaps
فاصله
length
فاصله
lengths
فاصله
gap
فاصله
interregnum
فاصله
interregnums
فاصله
per saltum
بی فاصله
tele
فاصله
space bar
فاصله زن
unremittingly
بی فاصله
diastema
فاصله
equidistant
هم فاصله
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
keyspace
فاصله کلیدی
lapsing
فاصله زمانی
lapse
فاصله زمانی
known distance
فاصله معلوم
lapses
فاصله زمانی
gulfs
فاصله زدوری
dead rise
فاصله مرده
time lags
فاصله زمانی
vacation
فاصله دو اجلاس
time out
وقفه فاصله
vacations
فاصله دو اجلاس
polar distance
فاصله قطبی
gulf
فاصله زدوری
confidence interval
فاصله اطمینان
time span
فاصله زمان
period
فاصله زمان
terraces spacing
فاصله تراسها
time period
فاصله زمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com