Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English
Persian
external
فاهری پدیدار
externals
فاهری پدیدار
Other Matches
volt ampere meter
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
phenomenon
پدیدار
conspicuous
پدیدار
visible
پدیدار
extant
پدیدار
phenomenology
پدیدار شناسی
emerge
پدیدار شدن
appeared
پدیدار شدن
appearing
پدیدار شدن
phenomenalism
پدیدار نگری
phenomenological
پدیدار شناختی
appears
پدیدار شدن
emerging
پدیدار شدن
emerged
پدیدار شدن
emerges
پدیدار شدن
to crop out fotth
پدیدار شدن
appear
پدیدار شدن
apparent recession
انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
phenomenological psychology
روانشناسی پدیدار نگر
caulescent
دارای ساقه پدیدار
superficially
فاهری
apparent
فاهری
formfitting
فاهری
seeming
فاهری
outward
فاهری
self-styled
فاهری
self styled
فاهری
outwards
فاهری
surface
فاهری
surfaced
فاهری
surfaces
فاهری
skin deep
فاهری
nominal
فاهری
assentation
رضایت فاهری
prime facie evidence
قرائن فاهری
apparent wind
باد فاهری
artificial daylight
فلق فاهری
bulk gravity
چگالی فاهری
apparent horizon
افق فاهری
engineering stress
تنش فاهری
exteriorize
فاهری دانستن
externality
احوال فاهری
glitz
گیرایی فاهری
false horizon
افق فاهری
indicated horsepower
توان فاهری
impedance
مقاومت فاهری
pepper corn rent
اجاره فاهری
false parallax
پارالاکس فاهری
apparent velocity
سرعت فاهری
externalised
فاهری ساختن
apparent magnitude
قدر فاهری
externalize
فاهری ساختن
apparent luminosity
درخشندگی فاهری
apparent error
خطای فاهری
apparent diameter
قطر فاهری
apparent density
تکاتف فاهری
superficial
سرسری فاهری
admittance
هدایت فاهری
externalizing
فاهری ساختن
apparent motion
حرکت فاهری
externalises
فاهری ساختن
apparent power
توان فاهری
externalized
فاهری ساختن
externalising
فاهری ساختن
externalizes
فاهری ساختن
apparent resistivity
مقاومت فاهری
masquerades
قیافه فاهری بخوددادن
masquerading
قیافه فاهری بخوددادن
terrain relief
شکل فاهری زمین
on the surface
فاهری نمادادن رودادن
of the surface
فاهری نمادادن رودادن
input impedance
مقاومت فاهری اولیه
masqueraded
قیافه فاهری بخوددادن
masquerade
قیافه فاهری بخوددادن
impedance matrix
ماتریس مقاومت فاهری
pro forma
منباب فاهر فاهری
reactance
مقاومت فاهری خازنها
redesign
سر وصورت فاهری دادن به
soil morphology
شکل فاهری خاک
simulative
دارای شباهت فاهری
volt ampere hour meter
کنتور مصرف فاهری
inductive resistance
مقاومت فاهری القایی
inductive impedance
مقاومت فاهری القائی
impedance ratio
نسبت مقاومت فاهری
apparent solar year
سال فاهری شمسی
capacitive resistance
مقاومت فاهری خازن
coupling impedance
مقاومت فاهری پیوست
extern
فاهری واقع در خارج
apparent solar
روز شمسی فاهری روزشمسی
exteriors
فاهری واقع در سطح خارجی
exterior
فاهری واقع در سطح خارجی
relief
شکل فاهری و پست و بلندی
impedance compensator
متعادل کننده مقاومت فاهری
inductive impedance
مقاومت فاهری با جزء القائی
indicated airspeed
سرعت فاهری نسبت به هوا
mechanical move
حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
apparent precession
انحراف فاهری محور ژایرو
feints
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinted
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feint
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment
تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
formalization
انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
false parallax
تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
limiting speed
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
parallax
اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
stroboscope
وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
radio bearing
زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
external good order
اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zinky
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
high oblique
عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
editing run
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
pseudo random
قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
smiley
فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
virtual mass
مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
pin money
وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
ostensible
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com