English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (9 milliseconds)
English Persian
decay فرآیند سیگنال
decayed فرآیند سیگنال
decaying فرآیند سیگنال
decays فرآیند سیگنال
Search result with all words
quiescent وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
scan فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scans فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
asynchronous 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
Other Matches
real time مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
times روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
tdm روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
background فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exits در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backgrounds فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
dynamically توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
composite video سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
DSR سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
auctioneering device وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
modulator مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
ADPCM استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
DCD سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
noise سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noises سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
adaptive channel allocation استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
sample size بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
coincidence circuit یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carriers سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
asynchronous ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
sensitivity کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivities کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
codec وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
regulate کنترل فرآیند
flow diagram شرح فرآیند
regulating کنترل فرآیند
regulated کنترل فرآیند
regulates کنترل فرآیند
flowchart شرح فرآیند
depositions فرآیند پوشاندن
deposition فرآیند پوشاندن
phases بخشی از فرآیند بزرگتر
halts فرآیند را متوقف میکند.
initialization فرآیند مقداردهی اولیه
halted فرآیند را متوقف میکند.
halt فرآیند را متوقف میکند.
finish انتهای فرآیند یا تابع
finishes انتهای فرآیند یا تابع
document نوشتن شرح یک فرآیند
documented نوشتن شرح یک فرآیند
selection عمل یا فرآیند انتخاب
selections عمل یا فرآیند انتخاب
phase بخشی از فرآیند بزرگتر
normalization فرآیند یا داده نرمال
phased بخشی از فرآیند بزرگتر
documenting نوشتن شرح یک فرآیند
stages یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
check خطا یا توقف کوچک در فرآیند
execution اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
stage یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
execute اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
masters آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
mastered آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
master آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
pagination فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
executing اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
checks خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checked خطا یا توقف کوچک در فرآیند
executes اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
inherited error خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
technical مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
simultaneous دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
processes کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
jams توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
hunting فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
jam توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jammed توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
static چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
process کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
microinstruction که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
flag فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
flags فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
recognition فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
cancellation عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
indexing فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
process که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
c استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
failure شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
failures شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
product محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
products محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
coordination سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
deterministic نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
flowchart نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
cancel متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
mastering فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی
cancelling متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancels متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
enhancer وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
leveled استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
propagated خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
indicator چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
propagates خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagating خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirect فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirects فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
propagate خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
congestion وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
redirecting فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirected فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
levels استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
levelled استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
cycled تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycles تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
stops دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopping دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopped دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stop دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
event driven برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
cam استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
inhibits توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibit توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
cycle تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
analysis بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
session 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
searchingly فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
operators مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
operator مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
sessions 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
maintenance فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
enabling استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabled استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enable استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
fixes 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
deallocate آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
fix 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
enables استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
advisory lock قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
sequences کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sensor وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
sequence کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
cycle 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycled 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycles 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
conversion tables جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
relevance 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
initialize تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
line signal سیگنال خط
signalled سیگنال
signaled سیگنال
signal سیگنال
operating signal سیگنال دستگاه
picture signal سیگنال تصویر
reference signal سیگنال مرجع
signal generator سیگنال ژنراتور
video signal سیگنال ویدئویی
signal voltage ولتاژ سیگنال
signal generator سیگنال مولد
signal lamp لامپ سیگنال
signal level سطح سیگنال
digital signal سیگنال دیجیتالی
lsi مدارهای با سیگنال IC
morse signal سیگنال مورس
inputted سیگنال اولیه
indicator light لامپ سیگنال
implusing signal سیگنال ضربهای
hooting signal سیگنال اتومبیل
high level signal سیگنال بزرگ
grid strength سیگنال شبکه
error signal سیگنال خطا
flash signal سیگنال فلاش
input signal سیگنال ورودی
free line signal سیگنال خط ازاد
indicator tube لامپ سیگنال
interference اختلال در سیگنال
main signal سیگنال اصلی
input سیگنال اولیه
acoustic signal سیگنال صوتی
input signal سیگنال اولیه
low level signal سیگنال ضعیف
analog سیگنال ممتد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com