English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
phrase فراز عبارت سازی
phrased فراز عبارت سازی
phrases فراز عبارت سازی
Other Matches
wording عبارت سازی
ascendant فراز جو فراز گرای
tokens کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
token کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
phraseologically ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
high فراز
upgrading فراز
highest فراز
highs فراز
ascent فراز
ascents فراز
lofts فراز
acclivity فراز
loft فراز
modulusp فراز خط
upgraded فراز
upgrades فراز
ascendancy فراز
upgrade فراز
ascendency فراز
accolades فراز
accolade فراز
high water فراز اب
headwater فراز اب
up and down فراز ونشیب
arrogant گردن فراز
hanging valley فراز دره
elevation زاویه فراز
modulus قدرمطلق فراز خط
elevations زاویه فراز
arrogantly گردن فراز
high-pitched میان فراز
hypsometer فراز سنج
altitude فراز منتها درجه
altitudes فراز منتها درجه
vicissitude فراز ونشیب زندگی
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
hectored ادم گردن فراز خودنما
hectors ادم گردن فراز خودنما
hector ادم گردن فراز خودنما
hectoring ادم گردن فراز خودنما
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
rugby point 3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
phrases عبارت
terming عبارت
phrased عبارت
phrase عبارت
statement عبارت
statements عبارت
clauses عبارت
word عبارت
expression عبارت
worded عبارت
experssion عبارت
clause عبارت
wordage عبارت
cl عبارت
expressions عبارت
termed عبارت
term عبارت
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
relational expression عبارت رابطهای
put into words به عبارت دراوردن
range expression عبارت دامنه
trinomial دارای سه عبارت
affirmative عبارت مثبت
Namely …viz …it consists of… عبارت است از ...
Verbosity. Rhetoric. عبارت پردازی
namely <adv.> به عبارت دیگر
to wit <adv.> به عبارت دیگر
videlicet به عبارت دیگر
context style of a expression سیاق عبارت
colloquialisms عبارت مصطلح
colloquialism عبارت مصطلح
phraseologist عبارت پرداز
term جمله عبارت
termed جمله عبارت
protext عبارت پیشین
paragrapher عبارت نویس
terming جمله عبارت
in fact به عبارت دیگر
prolixity عبارت زاید
the letter of the law عبارت قانون
doxology عبارت تسبیحی
involution پیچدارکردن عبارت
expression افهار عبارت
passage عبارت فقره
passages عبارت فقره
an exclamatory phrase عبارت تعجبی
assignment statement عبارت گمارشی
an idiomatic experssion عبارت اصطلاحی
phraseology عبارت پردازی
quotation اقتباس عبارت
quotations اقتباس عبارت
expressions افهار عبارت
term عبارت [ریاضی]
To phrase. به عبارت در آوردن
mathematical term عبارت [ریاضی]
in other words <adv.> به عبارت دیگر
escalation ماده یا عبارت تعدیل
to express in worde به سخن یا عبارت دراوردن)
anastrophe تعویض کلمات یک عبارت
it consists mainly بیشتر عبارت است از
locution سبک عبارت پردازی
locutions سبک عبارت پردازی
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
metaphraze به عبارت دیگر در آوردن
limitation clause عبارت تعیین حدود
i.e مخفف به عبارت دیگر
landed a که عبارت از زمین است
verbalism عبارت بی معنی پرحرفی
passage عبارت منتخبه از یک کتاب
locus classicus عبارت نمونه ادبی
qualificative کلمه یا عبارت توصیفی
facies عبارت مشخص یک طبقه
pull out quote عبارت استخراج شده
passages عبارت منتخبه از یک کتاب
anaphora تکرار یک یا چند عبارت متوالی
phraseography نشان گذاری بجای عبارت
fisher equation این رابطه عبارت است از :
anastrophe قلب عبارت کلمات مقلوب
restrictive جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
B.Sc مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
b. and b مخفف عبارت 'breakfast and bed'
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
lambs wool که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration خنثی سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
invert قلب عبارت معکوس کردن نسبت
well turned خوب ادا شده خوش عبارت
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
C.A.B مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
inverts قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverting قلب عبارت معکوس کردن نسبت
word order ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
C.A.B.s مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
irishism عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
worid عبارت پیغام خبر قول عهد
florulent خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
tongue twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twisters کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
functional shift تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
parachronism اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
C.I.A مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
diction عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
to knock head چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
statement خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
machine address مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
vigmette ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
kowtow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
statements خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
kotow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
branch یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
branches یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
haplography اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
legal عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
ramps سینه کش اتصال فراز اتصال
ascendible تفوق پذیر فراز پذیر
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
ascendable تفوق پذیر فراز پذیر
ramp سینه کش اتصال فراز اتصال
end عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
paragram جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
gongs زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
ended عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ends عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
demurrer عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
hatched moulding گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
gong زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
object داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objected داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
ignoratio elenchi سفسطه منطقی که عبارت است از رد بیان یا افهار مخالف بابیان خود
objecting داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
direct objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com