English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
video فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoed فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videos فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
Other Matches
lightest چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lighted چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
light چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
electronic transfer of data انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic modulation مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
Videotex تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
technologies فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
technology فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
fingers برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
finger برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
transmission فرافرستی
transmissions فرافرستی
transmission limit محدوده فرافرستی
transmissivity نسبت فرافرستی
transnission coefficient ضریب فرافرستی
solid-state وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
electronic element بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
visible مرئی
tangible assets دارائیهای مرئی
sight glass شیشه مرئی
visible light نور مرئی
visible مرئی اشکار
visibles کالاهای مرئی
visible horizon افق مرئی
visible balance تراز مرئی
visible radiation تابش مرئی
tangible benefits منافع مرئی
visible spectrum طیف مرئی
contour محیط مرئی
visible setting غروب مرئی
visible rising طلوع مرئی
visible radiation طیف مرئی
tangible assets دارائی مرئی
spectral characteristic مشخصه مرئی
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
selenocentric مرئی از مرکز ماه
invisible ناپدید غیر مرئی
visibles اقلام مرئی تجارت
spectral sensitivity characteristic مشخصه حساسیت مرئی
visualization مرئی ساختن سیال
on screen formating قالب بندی مرئی
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
formwork exposed قالب بندی سطوح مرئی
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
white پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
electrosensitive printer چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
e mail علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
vortex trail دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
photovoltaic cell مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
electronic الکترونیکی
tangible costs هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
electronic security تامین الکترونیکی
snail mail و نه پست الکترونیکی
electronic publishing انتشارات الکترونیکی
electronic printer چاپگر الکترونیکی
elctron tube لامپ الکترونیکی
electronic pen قلم الکترونیکی
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
electronic control کنترل الکترونیکی
electronic deception فریب الکترونیکی
electrical interception رهگیری الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] پست الکترونیکی
strobe ا ز یک مدار الکترونیکی
electronic counter measure جنگهای الکترونیکی
email [short for electronic mail] پست الکترونیکی
electronic calculator حسابگر الکترونیکی
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
electronic counter counter measures اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic control تنظیم الکترونیکی
electronic brain مغز الکترونیکی
electronic control فرمان الکترونیکی
electronic computer کامپیوتر الکترونیکی
electronic components اجزاء الکترونیکی
electronic element عنصر الکترونیکی
electrical communications ارتباطات الکترونیکی
graphics وسیله الکترونیکی
adapter وسیله الکترونیکی
computer ماشین الکترونیکی
computers ماشین الکترونیکی
electronic music موسیقی الکترونیکی
electronic mail پست الکترونیکی
electronic magazine مجله الکترونیکی
electronic interfrence تداخل الکترونیکی
electronic filling پر کردن الکترونیکی
electronic countermea sures اقدامات ضد الکترونیکی
pos قط ه فروش الکترونیکی
eft انتقال الکترونیکی دارائی
electronic voltmeter ولت سنج الکترونیکی
edp manager مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic camputer ماشین حساب الکترونیکی
electronic warfare میدان جنگ الکترونیکی
electrosensitive paper کاغذ حساس الکترونیکی
eft انتقال الکترونیکی سرمایه
integrate electronic component قطعه الکترونیکی مجتمع
bin بلوک سه بعدی الکترونیکی
bins بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic spreadsheet صفحه گسترده الکترونیکی
electronic الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic countermea sures پیش گیریهای ضد الکترونیکی
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
amusement arcade سالن بازیهای الکترونیکی
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
trunk exchange مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
microsoft برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
industrial electronic computer ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
OR function پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
electronic security رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
EXOR پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
electronically programmable برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
electronically مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
electronic navigation هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
non equivalence function پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
responsor دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
gate مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
exclusive پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
NEQ پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
gates پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
replying پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
balloon reflector بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
gates پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replied پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gates پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
EXNOR پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replies پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
sense آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gates مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
facsimile transceiver واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
sensed آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
senses آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gates مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
motorola سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
calculator ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
NOR function = مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
electronic داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
electronic پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
peripheral و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
calculators ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
NAND function مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است
NOT function مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
prom حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
electroluminescing که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
newest وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
equipment bay محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
shout نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouted نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouting نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouts نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
prom وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com