English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
English Persian
problem child فرزند مسئله دار
Other Matches
sonship فرزند
progency فرزند
progeniture فرزند
sonless بی فرزند
frying فرزند
fry فرزند
offspring فرزند
fries فرزند
sons فرزند
son فرزند
progeny فرزند
bairns فرزند
bairn فرزند
child فرزند
filicide فرزند کش
getting فرزند
gets فرزند
get فرزند
scion فرزند
scions فرزند
breed فرزند
breeds فرزند
impignorate فرزند
only child تک فرزند
theorems مسئله
catechist مسئله گو
problem solving حل مسئله
problem مسئله
example مسئله
examples مسئله
resolvent حل حل مسئله
solution of a problem حل یک مسئله
theorem مسئله
problems مسئله
case مسئله
issued مسئله
cases مسئله
issue مسئله
issues مسئله
Paris فرزند " پریام "
adopted child فرزند خوانده
child adoption فرزند خواندگی
polynices فرزند ادیپوس
firstborn فرزند ارشد
filicide فرزند کشی
hagseed فرزند زن ساحره
foster child فرزند خوانده
nurse child فرزند رضائی
nurse child فرزند خوانده
orestes فرزند اگاممنون
stepsons فرزند خوانده
stepson فرزند خوانده
to berave of ason بی فرزند کردن
stepchild فرزند خوانده
stepchildren فرزند خوانده
godchild فرزند خوانده
whoreson فرزند فاحشه
sonnish فرزند وار
adoption فرزند خواندگی
fosterling فرزند رضاعی
godchildren فرزند خوانده
sonny فرزند جان
the eastern question مسئله خاور
test problem مسئله ازمابنده
toss up مسئله مشکوک
toughy مسئله بغرنج
toughie مسئله بغرنج
problem definition تعریف مسئله
solution to a problem راه حل یک مسئله
problematic <adj.> مسئله آفرین
troublemaker مسئله آفرین
problem state وضعیت مسئله
problem oriented مسئله گرا
problem identification شناسایی مسئله
problem description شرح مسئله
problem description تشریح مسئله
identification problem مسئله شناسائی
questions استفهام مسئله
jeopardy مسئله بغرنج
questioned استفهام مسئله
solves حل کردن مسئله
solving حل کردن مسئله
benchmark problebm مسئله محک
question استفهام مسئله
chess problem مسئله شطرنج
check problem مسئله ازمایشی
check problem مسئله مقابلهای
side issue مسئله فرعی
side issues مسئله فرعی
benchmark problem مسئله محک
solved حل کردن مسئله
solve حل کردن مسئله
dilemmas مسئله غامض
crux مسئله دشوار
dilemma مسئله غامض
toss-up مسئله مشکوک
medea complex عقده فرزند کشی
he is my only child فرزند یگانه من است
fruit فرزند میوه دادن
judah یهودا فرزند یعقوب
freeborn فرزند ازاد مرد
mac پیشوندی بمعنی " فرزند"
the losser of a child فقدان یا داغ فرزند
fruits فرزند میوه دادن
sole offspring فرزند منحصر بفرد
macs پیشوندی بمعنی " فرزند"
conundrums مسئله بغرنج وپیچیده
question in dispute مسئله متنازع فیه
conundrum مسئله بغرنج وپیچیده
problem oriented language زبان باگرایش مسئله
problem oriented language زبان مسئله گرا
three mover مسئله مات با سه حرکت
to revisit an issue مسئله ای را بازدید کردن
buring question مسئله هیجان اور
identification problem مسئله تعیین هویت
two mover مسئله مات در دو حرکت
problem analysis تجزیه و تحلیل مسئله
abel فرزند ادم ابوالبشر که برادرش
japheth یافث فرزند نوح پیامبر
parenting پس انداختن و بار آوردن فرزند
adoptionist معتقد به فرزند خواندگی عیسی
hagborn شیطان زاده فرزند ساحره
thyestes فرزند پلوپس وبرادر اتریوس
ancestral file که فرزند فایل جاری است
levi لاوی فرزند یعقوب پیغمبر
ishmael اسمعیل فرزند ابراهیم وهاجر
isaac اسحق فرزند حضرت ابراهیم
fosterling طفل شیرخوار فرزند خوانده
issues مسئله قضیه تحویل جنس
to crack a problem مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
on line problem solving حل مسئله بطور درون خطی
issue مسئله قضیه تحویل جنس
eight queens problem مسئله هشت وزیر شطرنج
primary cognizance تحقیقات اولیه روی یک مسئله
that is not the proposition مسئله چیز دیگر است
issued مسئله قضیه تحویل جنس
shem سام فرزند بزرگ نوح پیغمبر
determinate problem مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
combinatorial explosion موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
More money is not the answer to this problem. پول بیشتر حل این مسئله نیست.
aegisthus فرزند Thyestes قاتل Atreus و عاشق کلیتمنسترا
jonathan یوناتان فرزند شائول و دوست داود پیغمبر
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
ultimogeniture اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
imbroglio قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
cogo یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
stress یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
porism قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
stressing یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
catechetics فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
imbroglios قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
context sensitive help key کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
stresses یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
demarche عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
rhetorical question مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
the German question مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German issue مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
problem program برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
assistance کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
gpss زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
collectivism اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
design heuristics راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
jus sanguinis قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
grandfather file سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
parent program در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
recaption مقابله به مثل کردن در مورد ضبط اموال یازندانی کردن زن و فرزند وخدمه شخص
background noise در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
race condition حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
approval by acclamation تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
tenant by curtesy عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
notification عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
bolshevism مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com