Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (4 milliseconds)
English
Persian
swift
فرز باسرعت
swifter
فرز باسرعت
swiftest
فرز باسرعت
swifts
فرز باسرعت
Search result with all words
zip
باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
zipped
باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
zipping
باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
zips
باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
apace
باسرعت زیاد
speed
باسرعت راندن
speeding
باسرعت راندن
speeds
باسرعت راندن
cursory
باسرعت وبیدقتی
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
liner
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liners
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
amain
باسرعت کامل
full tilt
باسرعت زیاد
hightail
باسرعت عقب نشینی کردن
klystron
لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
lickety split
باسرعت وتعجیل
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
remote data concentrator
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
skeet
باسرعت حرکت کردن
in two shakes of a lamb's tail
<idiom>
باسرعت
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com