Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
compartment rug |
فرش با طرح خشتی یا بندی لوزی که به خانه شطرنجی و کندوی عسل نیز خوانده می شود |
|
|
Other Matches |
|
Honey comb design |
طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.] |
Joshegan |
جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.] |
rhomb design |
طرح قاب لوزی [این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.] |
pine design |
طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.] |
chess board rug |
قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است |
checker |
بشکل شطرنجی ساختن یاعلامت گذاردن شطرنجی کردن |
holographic image |
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.] |
diamond formation |
ارایش لوزی شکل گسترش لوزی |
Herati pattern |
طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.] |
alveary |
کندوی عسل |
beehive |
کندوی عسل |
beehives |
کندوی عسل |
apiary |
کندوی عسل |
bikes |
کندوی زنبو عسل |
bike |
کندوی زنبو عسل |
Mina-khani design |
طرح میناخانی [این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.] |
curse of scotlaned |
نه خشتی |
diamond |
خال خشتی |
minor suit |
خال خشتی |
earth-work architecture |
معماری خشتی |
earth architecture |
معماری خشتی |
earth arch |
طاق قوسی خشتی |
clochan |
[ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.] |
tessellated |
شطرنجی |
chequered |
شطرنجی |
graticule |
شطرنجی |
tersellated |
شطرنجی |
checker |
شطرنجی |
cross bar |
شطرنجی |
plaids |
شطرنجی |
staggered |
شطرنجی |
plaid |
شطرنجی |
checkered |
شطرنجی |
chessic |
شطرنجی |
graticule |
شطرنجی کردن |
counter-change |
نقش شطرنجی |
cross bar switch |
گزینه شطرنجی |
bit mapped font |
قلم شطرنجی |
bit mapped font |
فونت شطرنجی |
cross bar system |
سیستم شطرنجی |
crosshatch pattern |
طرح شطرنجی |
quadrille ruling |
خطکشی شطرنجی |
amaurosis scacchistica |
کوری شطرنجی |
graph paper |
کاغذ شطرنجی |
chess blindness |
کوری شطرنجی |
lady help |
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن |
pigenhole |
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن |
knife boy |
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد |
rhomb |
لوزی |
diamond |
لوزی |
amygdalate |
لوزی |
rhombuses |
لوزی |
lozenges |
لوزی |
rhombus |
لوزی |
lozenge |
لوزی |
rhombic |
لوزی |
rhomboid |
لوزی |
it is but a step to my house |
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما |
quadrille |
شطرنجی چهار گوش |
quadrilles |
شطرنجی چهار گوش |
chess board illusion |
خطای ادراکی شطرنجی |
chessboard |
صفحه شطرنج شطرنجی |
bit map |
طرح شطرنجی بیت مپ |
chessboards |
صفحه شطرنج شطرنجی |
reticules |
شبکه شطرنجی و امثال ان |
reticule |
شبکه شطرنجی و امثال ان |
mansion house |
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن |
diamond formation |
ارایش لوزی |
lozenges |
شکل لوزی |
foursquare |
لوزی چهارگوش |
rhombus |
لوزی شکل |
lozenge |
شکل لوزی |
diamond-fret |
ابزار لوزی |
rhombuses |
لوزی شکل |
equilateral quadrilateral |
لوزی [ریاضی] |
rhomboidal |
لوزی وار |
rhombus |
لوزی [ریاضی] |
lozenges |
قرص لوزی شکل |
lozenge |
قرص لوزی شکل |
almond shape |
نگاره لوزی شکل |
rhombic antenna |
انتن لوزی شکل |
diamond antenna |
انتن لوزی شکل |
draught board |
تخته شطرنجی برای بازی چکرز |
column |
ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی |
basket weave pattern |
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود |
magic square |
چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد |
homebody |
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه |
our neighbour door |
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست |
toft |
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی |
honeycombs |
ارایش شش گوش خانه خانه کردن |
houndstooth check |
طرح خانه خانه مورب پارچه |
tricotine |
پارچه زبر لباسی خانه خانه |
hound's tooth check |
طرح خانه خانه مورب پارچه |
honeycomb |
ارایش شش گوش خانه خانه کردن |
rhomboid |
متوازی الاضلاع شبیه لوزی |
cone mosaic |
[موزائیک با نقش های زیگزاگ و لوزی] |
gobang |
یکجوربازی ژاپنی که روی صفحه شطرنجی بازی میشود |
checkered flag |
پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی |
box |
شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی |
boxes |
شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی |
garde manger |
سرد خانه اشپز خانه |
cellular |
لانه زنبوری خانه خانه |
weigh house |
قپاندار خانه ترازودار خانه |
bagnio |
فاحشه خانه جنده خانه |
cartoon design |
نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن |
loom drawing |
[نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.] |
evaluation rating |
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت |
cell |
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص |
cells |
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص |
i do not know your house |
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست |
respondents |
خوانده |
defendant |
خوانده |
respondent |
خوانده |
defendants |
خوانده |
square design |
طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.] |
formulas |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
formulae |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
formula |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
Sarouk |
ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.] |
deep read |
بسیار خوانده |
foster parents |
والدین خوانده |
foster child |
فرزند خوانده |
respondent |
فرجام خوانده |
unsung |
خوانده نشده |
blood brother |
برادر خوانده |
called |
فرا خوانده |
nurse child |
فرزند خوانده |
respondents |
فرجام خوانده |
foster son |
پسر خوانده |
illegibility |
خوانده نشدنی |
appellee |
فرجام خوانده |
appellee |
پژوهش خوانده |
adopted son |
پسر خوانده |
stepson |
فرزند خوانده |
stepsons |
فرزند خوانده |
respondent in court of cassation |
فرجام خوانده |
bidden guest |
مهمان خوانده |
stepdaughter |
دختر خوانده |
stepdaughters |
دختر خوانده |
stepchild |
فرزند خوانده |
stepchildren |
فرزند خوانده |
godchild |
فرزند خوانده |
godchildren |
فرزند خوانده |
adopted child |
فرزند خوانده |
blood brothers |
برادر خوانده |
unread |
خوانده نشده |
mercury delay line |
داده خوانده می شد |
jewelled |
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل] |
word warp |
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی |
carpet classification |
طبقه بندی [درجه بندی] فرش |
rating |
طبقه بندی کردن درجه بندی |
ratings |
طبقه بندی کردن درجه بندی |
to be called |
به نامی خوانده شدن |
called program |
برنامه فرا خوانده |
invitee |
مدعو شحص خوانده |
parmakli |
لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.] |
self-educated |
پیش خود درس خوانده |
The people have got wise to him. |
مردم دستش را خوانده اند |
fosterling |
طفل شیرخوار فرزند خوانده |
self educated |
پیش خود درس خوانده |
ranges |
یک خانه یا تعدادی خانه |
range |
یک خانه یا تعدادی خانه |
ranged |
یک خانه یا تعدادی خانه |
honey comb |
خانه خانه کردن |
Ertman gul |
[نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.] |
diamond design |
طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.] |
delays |
خیر داده کاملاگ خوانده میشود |
delay |
خیر داده کاملاگ خوانده میشود |
relicta verificatione |
تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان |
delaying |
خیر داده کاملاگ خوانده میشود |
loard of creation |
بشر که اشرف المخلوقات خوانده میشود |
pleas |
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان |
omnim gatherum |
مهمانی که همه کس بدان خوانده شود |
particulars |
دادخواست خواهان و لایحه جوابیه خوانده |
plea |
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان |
tartan |
یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی |
cottage contract |
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود |
telescopic |
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی |
lozenge design |
طرح لوزی شکل [که به حالت های مختلف در طرح ها از آن استفاده می شود.] |
cantatas |
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود |
cantata |
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود |
scans |
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود |
godmother |
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی |
He has read the book from cover to cover . |
کتاب رااز اول تا آخر خوانده است |
scan |
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود |
scanned |
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود |
godmothers |
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی |
packaging |
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها |
defense classification |
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع |
classification |
طبقه بندی رده بندی |
classifications |
طبقه بندی رده بندی |
laggin |
اب بندی کردن اب بندی ناوها |
wording |
جمله بندی کلمه بندی |
lineament |
طرح بندی صورت بندی |
lineaments |
طرح بندی صورت بندی |
the house is in my possession |
خانه در تصرف من است خانه در دست من است |
downgrade |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
regrade |
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت |
downgraded |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
downgrades |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |