Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
buffer capacity
فرفیت بافر
Other Matches
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
berthing capacity
فرفیت تخلیه بار لنگرگاه فرفیت اسکله
valence
واحد فرفیت فرفیت شیمیایی
carload shipment
حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
buffer
بافر
disk buffer
بافر دیسک
buffer solution
محلول بافر
keyboard buffer
بافر صفحه کلید
units
بافر با طول یک حرف .
unit
بافر با طول یک حرف .
flush
پاک کردن هر دادهای در بافر
flushing
پاک کردن هر دادهای در بافر
flushes
پاک کردن هر دادهای در بافر
opportune lift
فرفیت حمل اضافی یا فرفیت حمل باقیمانده
buffer
کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
elastic buffer
اندازه بافر که طبق نیاز تغییر میکند
qisam
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به بافر می خواند
spillage
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
spillages
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
parallelled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallels
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
MBR
ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
buffering
استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع
grid anode capacity
فرفیت بین شبکه و اند فرفیت بین شبکه و پلاک
lengths
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
length
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
scratchpad
حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
overrun
دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overrunning
دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
pre imaging
تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
overruns
دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
sequential access
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
draw direct
مستقیماگ روی صحنه ونه روی بافر حافظه
local
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
locals
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
rollover
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
spans
فرفیت
spanned
فرفیت
capacitance
فرفیت
capacities
فرفیت
equipotential
هم فرفیت
spanning
فرفیت
span
فرفیت
capacity
فرفیت
lifts
فرفیت
volume
فرفیت
loading
فرفیت
lifted
فرفیت
tankage
فرفیت
lift
فرفیت
volume capacity
فرفیت
line capacitance
فرفیت خط
throughput
فرفیت
valence
فرفیت
load
فرفیت
loads
فرفیت
contenting
فرفیت
content
فرفیت
incapacious
بی فرفیت
loading capacity
فرفیت
volumes
فرفیت
lifting
فرفیت
net tonnage
فرفیت خالص به تن
loadability
فرفیت بار
circuit capacity
فرفیت مدار
injection capacity
فرفیت تزریق
coil capacity
فرفیت بوبین
information capacity
فرفیت خبری
maximum capacity
فرفیت حداکثر
measure of capacity
پیمانه فرفیت
current capacity
فرفیت جریان
current capacity
فرفیت بار
milling capacity
فرفیت فرزکاری
covalent bond
قید هم فرفیت
coupling capacity
فرفیت اتصالی
natural capacity
فرفیت طبیعی
capacity ground
اتصال به فرفیت
output capacitance
فرفیت خروجی
capacity of condenser
فرفیت خازن
condenser capacity
فرفیت خازن
permittance
فرفیت خازن
capacity of coil
فرفیت پیچک
internal capacitance
فرفیت الکترودها
input capacitance
فرفیت اولیه
input capacitance
فرفیت ورودی
capacity range
حیطه فرفیت
injection capacity
فرفیت پاشش
carrying capacity
فرفیت برد
channel capacity
فرفیت کانال
charge cavity
فرفیت بار
inductive capacity
فرفیت القائی
deadweight
فرفیت کششی
gross tonnage
فرفیت ناخالص به تن
gross capacity
فرفیت ناویژه
localized capacity
فرفیت متمرکز
line charging capacity
فرفیت بارگیری خط
general heat capacity
فرفیت گرمایی کل
load capacity
فرفیت باربری
load capacity
فرفیت بار
load carring capacity
فرفیت باربری
full load
فرفیت کامل
full load
فرفیت تکمیل
full container load
فرفیت پر کانتینر
low capacitance cable
کابل با فرفیت کم
field capacity
فرفیت نگهداری
fcl
فرفیت پر کانتینر
expanded , capacity
توسعه فرفیت
energy content
فرفیت انرژی
heat capacity
فرفیت حرارتی
heat capacity
فرفیت گرمایی
deck load
فرفیت عرشه
design capacity
فرفیت طرح
idle capacity
فرفیت بیکار
idle capacity
فرفیت بلااستفاده
distributed capacity
فرفیت منتشر
holding capacity
فرفیت نگهداری
drilling capacity
فرفیت حفاری
effective capacity
فرفیت موثر
machine capacity
فرفیت ماشین
heating capacity
فرفیت گرمایش
electrostatic capacitive
فرفیت الکتروستاتیکی
electrostatic capacity
فرفیت الکترواستاتیک
electrovalence
فرفیت الکتریکی
electrovalency
فرفیت الکتریکی
excess capacity
فرفیت اضافی
quality
نوع فرفیت
univalent
دارای یک فرفیت
output
کارکرد فرفیت
outputs
کارکرد فرفیت
tonnage
فرفیت کشتی
productive capacity
فرفیت تولیدی
unused capacity
فرفیت بی کار
productive capacity
فرفیت تولید
production capacity
فرفیت تولید
refrigerant capacity
فرفیت سرمایی
overloading
اضافه فرفیت
absorption capacity
فرفیت جذب
absorptive capacity
فرفیت جذب
administrative capacity
فرفیت اداری
thermal capacity
فرفیت گرمایی
road capacity
فرفیت جاده
storage capacity
فرفیت انباره
loading
فرفیت بارگیری
qualities
نوع فرفیت
tax capacity
فرفیت مالیاتی
specific capacity
ضریب فرفیت
load
فرفیت بارگیری
transformer capacity
فرفیت ترانسفورماتور
loads
فرفیت بارگیری
specific capacity
فرفیت مخصوص
useful capacity
فرفیت مفید
overload
اضافه فرفیت
overloaded
اضافه فرفیت
overloads
اضافه فرفیت
ampere hour capacity
فرفیت باطری
antenna capacity
فرفیت انتن
capacitance of a conductor
فرفیت سیم
capacitance
فرفیت الکتریکی
work load
فرفیت کار
body capacitance
فرفیت بدن
breaking capacity
فرفیت قطع
below capacity
زیر فرفیت
breaking capacity
فرفیت شکست
working capacity
فرفیت کار
zero capacitance
فرفیت صفر
capacitance
فرفیت خازنی
pay load
فرفیت ترابری
capacitance meter
فرفیت سنج
capacitance of a capacitor
فرفیت خازن
capacitance of a conducting body
فرفیت رسانا
bearing capacity
فرفیت تحمل
beach capacity
فرفیت باراندازساحلی
atomicity
فرفیت اتمی
useful load
فرفیت مفید
valence electron
الکترون فرفیت
battery capacity
فرفیت باتری
vital capacity
فرفیت حیاتی
beach capacity
فرفیت اسکله
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
stroked
راندن کمتر از فرفیت
less than container load
زیر فرفیت کانتینر
internal capacitance
فرفیت سیم پیچی
total electrode capacitance
فرفیت کلی الکترد
less than container load
کمتر از فرفیت کانتینر
lattice heat capacity
فرفیت گرمایی شبکه
large minded
ادم فرفیت دار
taxpaying capacity
فرفیت پرداخت مالیات
inductance
فرفیت القاء مغناطیسی
stroke
راندن کمتر از فرفیت
inter electrode capacity
فرفیت میان الکتردها
strokes
راندن کمتر از فرفیت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com