Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (12 milliseconds)
English	Persian
cannikin	فرف حلبی کوچک ابخوری
Other Matches
canikin	فرف حلبی کوچک
drinking cup	ابخوری
mug	ابخوری
mugged	ابخوری
mugs	ابخوری
drinking vessel	ابخوری
canikin	ابخوری
mugging	ابخوری
tankard	ابخوری بزرگ
tankards	ابخوری بزرگ
halter break	به ابخوری خودادن
jorum	کوزه ابخوری
scyphus	قدح یا ابخوری دودسته
drinking vessel	فرف ابخوری کاسه
ewer	کوزه تنگ ابخوری اطاق خواب
ewers	کوزه تنگ ابخوری اطاق خواب
cylix	ابخوری پایه دار ودسته که درقدیم معمول بوده است
sheet metal	حلبی
tinner's snip	حلبی بر
tin plate	حلبی
cans	: حلبی
canning	: حلبی
tin	حلبی
tins	حلبی
can	: حلبی
tinware	فروف حلبی
cans	قوطی حلبی
tinman	حلبی ساز
canning	قوطی حلبی
tinware	حلبی الات
tinny	حلبی ساز
swaging machine	حلبی خمکن
metal worker	حلبی ساز
tins	با حلبی پوشاندن
tin	با حلبی پوشاندن
tinner	حلبی ساز
sheet metal worker	حلبی ساز
tinplate	ورق حلبی
sheet metal work	حلبی سازی
tinsmith	حلبی ساز
tin smith	حلبی ساز
tincan	قوطی حلبی
can	قوطی حلبی
tole	حلبی منقوش وجلادار
tinkerer	وصله زن حلبی ساز
tins	باقلع یا حلبی پوشاندن
automatic flanging machine	ماشین خم حلبی سازی
tin	باقلع یا حلبی پوشاندن
tin-plated tails	سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
tinfoil	حلبی ورقه نازک قلعی
tinplate	با قلع پوشاندن حلبی کردن
the ridge of a roof	حلبی که دوشیب شیروانی بهم برمیخورند
the fish smacks of the tin	ماهی بوی حلبی را برداشته است
springer	قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
that fruit packs easily	ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increment	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board	تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble	برامدگی کوچک گره کوچک
applet	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit	جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
pillule	حب کوچک
pipsqueak	کوچک
tiddlier	کوچک
puny	کوچک
pilule	حب کوچک
little	کوچک
bantam	کوچک
minute	کوچک
minuscule	کوچک
bantams	کوچک
minus cule	کوچک
culvert	پل کوچک
culverts	پل کوچک
minor	کوچک
smallest	کوچک
petit	کوچک
petty	کوچک
whiffet	سگ کوچک
pint-size	کوچک
pint size	کوچک
thumbnail	کوچک
weensy	کوچک
venule	رگ کوچک
smaller	کوچک
pipsqueaks	کوچک
tiddly	کوچک
tiddliest	کوچک
fractional	کوچک
dimmers	کوچک
diminutive	کوچک
small fry	کوچک
small	کوچک
thumbnails	کوچک
weenier	کوچک
micros	کوچک
gracile	کوچک
micro	کوچک
plumule	پر کوچک
dinky	کوچک
half pint	کوچک
seed bud	پر کوچک
weeniest	کوچک
weeny	کوچک
floret	گل کوچک
canis minor	سگ کوچک
canis minoris	سگ کوچک
fortalice	دژ کوچک
exiguousness	کوچک
cerebellum	مخ کوچک
runty	کوچک
ickle	کوچک
plumelet	پر کوچک
ponceau	پل کوچک
short ton	تن کوچک
imminution	کوچک
minimises	کوچک شمردن
minimising	کوچک شمردن
prickle	خراش کوچک
minimised	کوچک شمردن
roughed slab	بلوک کوچک
pinpoint	چیز کوچک
pinpointed	چیز کوچک
pinpointing	چیز کوچک
minus cule	حرف کوچک
minimize	کوچک شمردن
minimizing	کوچک شمردن
minor diameter	قطر کوچک
minor exchange	تفاوت کوچک
minim	هرچیز کوچک
minor port	بندر کوچک
minor repair	تعمیرات کوچک
minimizes	کوچک شمردن
small gross	قراص کوچک
minimized	کوچک شمردن
minims	هرچیز کوچک
small detail	جزء کوچک
rundlet	بشکه کوچک
pinpoints	چیز کوچک
nutlet	هسته کوچک
short castling	قلعه کوچک
oliver	چکش کوچک
onager	گورخر کوچک
pouch	کیسه کوچک
negrillo	زنگی کوچک
saucer	بشقاب کوچک
miniaturization	کوچک سازی
nutlet	فندق کوچک
notelet	یادداشت کوچک
runlet	بشکه کوچک
tip	سر صفحه کوچک
tipping	سر صفحه کوچک
inlet	خلیج کوچک
runnel	نهر کوچک
saucers	بشقاب کوچک
inlets	خلیج کوچک
scatter rug	قالیچه کوچک
splint	برامدگی کوچک
prickled	خراش کوچک
atrophying	کوچک شدن
pinkie	انگشت کوچک
cracker	کلوچه کوچک
isles	جزیره کوچک
crackers	کلوچه کوچک
isle	جزیره کوچک
jaunts	مسافرت کوچک
jaunt	مسافرت کوچک
pilot motor	موتور کوچک
pocket lamp	لامپ کوچک
point target	هدف کوچک
shrunken	کوچک شدن
pickaninny	بچه کوچک
trap	محوطه کوچک
pinky	انگشت کوچک
pint sized	ناچیز کوچک
twigs	: شاخه کوچک
atrophy	کوچک شدن
atrophies	کوچک شدن
atrophied	کوچک شدن
abject	کوچک کردن
squirt	فواره کوچک
pipkin	کماجدان کوچک
squirted	فواره کوچک
planchette	تخته کوچک
planetesimal	کوچک ستاره
squirting	فواره کوچک
squirts	فواره کوچک
twig	: شاخه کوچک
platelet	صفحه کوچک
circlet	دایره کوچک
circlets	دایره کوچک
picaninny	بچه کوچک

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com