Total search result: 302 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
crucible |
فرف مخصوص ذوب فلز |
crucibles |
فرف مخصوص ذوب فلز |
|
|
Search result with all words |
|
retriever |
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین |
retrievers |
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین |
write |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
writes |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
exception |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
exceptions |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
party |
گروه مخصوص انجام یک ماموریت |
yacht |
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج |
yachts |
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج |
specially |
مخصوص خاص |
sou'wester |
کلاه مخصوص مواقع توفانی دریا |
rougher |
دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا |
scoop |
اسباب مخصوص دراوردن چیزی |
scooped |
اسباب مخصوص دراوردن چیزی |
scooping |
اسباب مخصوص دراوردن چیزی |
scoops |
اسباب مخصوص دراوردن چیزی |
region |
فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش |
regions |
فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش |
basic |
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص |
basics |
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص |
desktop |
نمایش و چاپ متن با استفاده ازنرم افزار مخصوص |
profile |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
profiled |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
profiles |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
profiling |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
test |
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند |
tested |
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند |
tests |
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند |
plotter |
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند |
plotters |
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند |
bundle |
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود |
bundle |
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص |
bundles |
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود |
bundles |
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص |
bundling |
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود |
bundling |
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص |
graphics |
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |
graphics |
ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی |
slave |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaved |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaves |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaving |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
palette |
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی |
palettes |
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی |
map |
روش انتساب آدرس مخصوص به هر پورت |
maps |
روش انتساب آدرس مخصوص به هر پورت |
circuit |
اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص |
circuits |
اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص |
play |
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص |
played |
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص |
playing |
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص |
plays |
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص |
signature |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
signatures |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
math |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
maths |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
fire escape |
پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق |
fire escapes |
پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق |
particulars |
مخصوص |
quintet |
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری |
quintets |
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری |
custom-built |
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است |
probation |
کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت |
thatch |
کاه وپیزر مخصوص اندودوپوشش بام |
thatches |
کاه وپیزر مخصوص اندودوپوشش بام |
thatching |
کاه وپیزر مخصوص اندودوپوشش بام |
pagoda |
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا |
pagodas |
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا |
spud |
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه |
spud |
تیشه مخصوص کندن یخ |
spuds |
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه |
spuds |
تیشه مخصوص کندن یخ |
cash dispenser |
ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم |
cash dispensers |
ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم |
snorkel |
لوله مخصوص تنفس در زیر اب |
snorkels |
لوله مخصوص تنفس در زیر اب |
universal |
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است |
reference |
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره |
references |
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره |
register |
1-محل مخصوص درCPU |
register |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
registering |
1-محل مخصوص درCPU |
registering |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
registers |
1-محل مخصوص درCPU |
registers |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
general |
معمولی و نه مخصوص |
generals |
معمولی و نه مخصوص |
zone |
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است |
zones |
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است |
flag |
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی |
flags |
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی |
putter |
چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ |
puttered |
چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ |
puttering |
چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ |
putters |
چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ |
glove compartment |
جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل |
glove compartments |
جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل |
significance |
معنای مخصوص دارد |
salad dressing |
چاشنی وادویه مخصوص سالاد |
salad dressings |
چاشنی وادویه مخصوص سالاد |
Other Matches |
|
lute |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
lutes |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
fog oil |
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی |
typefaces |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
typeface |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
deleting |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
delete |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deleted |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deletes |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
aerospace projection operations |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
particular |
مخصوص |
extra special |
مخصوص |
specifics |
مخصوص |
specific |
مخصوص |
franchises |
حق مخصوص |
especial |
مخصوص |
francs |
حق مخصوص |
franc |
حق مخصوص |
favourite |
مخصوص |
favourites |
مخصوص |
vest pocket |
مخصوص |
special |
مخصوص |
favorites |
مخصوص |
franchise |
حق مخصوص |
aide de camp |
اجودان مخصوص |
deffered maintenance |
نگهداری مخصوص |
unit weight |
وزن مخصوص |
special session |
جلسه مخصوص |
special sheaf |
مروحه مخصوص |
densities |
جرم مخصوص |
proper |
مخصوص مقتضی |
specific search |
شناسایی مخصوص |
game |
کامپیوتر مخصوص |
specific resistivity |
مقاومت مخصوص |
specific energy |
انرژی مخصوص |
dry gap bridge |
پل مخصوص اب بریدگی |
specific weight |
وزن مخصوص |
specific capacity |
فرفیت مخصوص |
special troops |
یکانهای مخصوص |
special services |
خدمات مخصوص |
special passport |
پاسپورت مخصوص |
special drawing right |
حق برداشت مخصوص |
bolt |
پیچ مخصوص قفل کردن در |
habiliments |
لباس مخصوص |
idiosyncrasy |
حال مخصوص |
idiosyncrasies |
حال مخصوص |
parts peculiar |
قطعات مخصوص |
heavy-duty |
مخصوص کارسنگین |
heavy duty |
مخصوص کارسنگین |
special |
مخصوص خاص |
idiocrasy |
حالت مخصوص |
idoneous |
مختص مخصوص |
marque |
مدل مخصوص |
marque |
علامت مخصوص |
g man |
بازرس مخصوص |
resistivity |
مقاومت مخصوص |
favourite or vor |
ویژه مخصوص |
special damage |
خسارت مخصوص |
special corrections |
تصحیحات مخصوص |
terminologies |
اصطلاح مخصوص |
terminology |
اصطلاح مخصوص |
aide-de-camp |
اجودان مخصوص |
aides-de-camp |
اجودان مخصوص |
low resistivity |
مقاومت مخصوص کم |
specific |
مخصوص معین |
specifics |
مخصوص معین |
exempted station |
یکان مخصوص |
selective signalling |
ارتباط مخصوص |
favorite |
مخصوص سوگلی |
maid in waiting |
پیشخدمت مخصوص |
specific gravities |
وزن مخصوص |
valetdechambre |
پیشخدمت مخصوص |
chorea |
تشنج مخصوص |
built in jack |
جک مخصوص نصب |
bluck density |
وزن مخصوص |
density |
جرم مخصوص |
specific gravity |
وزن مخصوص |
specific gravity |
ورن مخصوص |
specific gravities |
ورن مخصوص |
Afro pick |
شانه مخصوص فر |
lady-in-waiting |
مستخدمه مخصوص ملکه |
built up edge |
لبه مخصوص نصب |
lady in waiting |
مستخدمه مخصوص ملکه |
ladies-in-waiting |
مستخدمه مخصوص ملکه |
kitchen gardens |
باغ مخصوص سبزیکاری |
freestone |
سنگ مخصوص تراش |
fisherman's bend |
گره مخصوص قایقرانی |
finishing limes |
اهک مخصوص اندود |
kitchen garden |
باغ مخصوص سبزیکاری |
alemannic |
لهجهء مخصوص المانی |
ducked |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
canalboat |
قایق مخصوص کانال |
cargo liners |
خط کشتیرانی مخصوص بار |
roughshod |
دارای میخ مخصوص |
catcher's box |
محوطه مخصوص توپگیر |
exception reporting |
گزارش گیری مخصوص |
respective |
بترتیب مخصوص خود |
podium |
بالکن جایگاه مخصوص |
sla |
انجمن کتابخانههای مخصوص |
skeeter |
قایق مخصوص روی یخ |
slang |
بزبان یا لهجه مخصوص |
acetarious |
سبزیهای مخصوص سالاد |
commandos |
افراد نیروی مخصوص |
commando |
افراد نیروی مخصوص |
podiums |
بالکن جایگاه مخصوص |
holler |
صدای مخصوص هر حیوان |
hollered |
صدای مخصوص هر حیوان |
hollering |
صدای مخصوص هر حیوان |
hollers |
صدای مخصوص هر حیوان |
armlet |
زرهء مخصوص دست |
anvil block |
سندان مخصوص اهنگری |
opera glass |
دوربین مخصوص اپرا |
one horse |
مخصوص یک اسب بی مایه |
oil color |
روغن مخصوص نقاشی |
jemmy |
دیلم مخصوص دزدان |
jemmies |
دیلم مخصوص دزدان |
insulativity |
مقاومت ایزولاسیون مخصوص |
jacklight |
نورافکن مخصوص ماهیگیری |
melinite |
مخصوص تهیه چاشنی |
klister |
واکس مخصوص کف اسکی |
all weather hood |
کلاهک مخصوص هوا |
lectern |
میز مخصوص قرائت |
opiumden |
محل مخصوص تریاکها |
ashpit |
چاله مخصوص خاکستر |
attack cargo ship |
ناوحمل و نقل مخصوص تک |
prerogatives |
امتیاز مخصوص حق ارثی |
prerogative |
امتیاز مخصوص حق ارثی |
poolroom |
اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی |
g suit |
لباس مخصوص هوانوردی |
blower |
ماشین مخصوص دمیدن |
weightless |
دارای وزن مخصوص کم |
processor |
پردازنده جانبی مخصوص |
pricket |
شمع مخصوص شمعدان |
boot band |
کش مخصوص گتر شلوارنظامی |
phonograph connection |
پریز مخصوص پیکاپ |
harrier |
تازی مخصوص شکارخرگوش |
nursery rhyme |
اشعار مخصوص کودکان |
nursery rhymes |
اشعار مخصوص کودکان |
handrail |
نرده مخصوص دستگیره |
handrails |
نرده مخصوص دستگیره |
particle density |
وزن مخصوص حقیقی |
pack saddle |
زین مخصوص بار |
lecterns |
میز مخصوص قرائت |
boudoir |
اطاق کوچک مخصوص زن |
target arrow |
تیر مخصوص تیراندازی |
silk |
نخ ابریشم مخصوص طراحی |
chancel |
جای مخصوص کشیش |
chancels |
جای مخصوص کشیش |
tacamahaca |
بلسان مخصوص بخورمعطر |
tacamahac |
بلسان مخصوص بخورمعطر |
boudoirs |
اطاق کوچک مخصوص زن |
subcaliber range |
میدان تیر مخصوص |
dry density |
وزن مخصوص خشک |
spitton |
فرف مخصوص تف کردن |
duckings |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
specific permeability |
قابلیت نفوذ مخصوص |
a special menu |
صورت غذای مخصوص |
specific electrical conductivity |
هدایت الکتریکی مخصوص |
ducks |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
duck |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
columbia round |
تیراندازی مخصوص زنان |
conductibility |
ضریب هدایت مخصوص |
gaskets |
نوعی ابزار مخصوص |
gasket |
نوعی ابزار مخصوص |
tramlines |
خط مخصوص واگن برقی |
tramline |
خط مخصوص واگن برقی |
jargon |
اصطلاحات مخصوص یک صنف |
towline |
طناب مخصوص صیدبالن |
crewel |
نخ تابیده مخصوص قلابدوزی |
cuish |
زره مخصوص ران |
teleplay |
نمایشنامه مخصوص تلویزیون |
cuisse |
زره مخصوص ران |
cycle spanner |
اچار مخصوص تعمیردوچرخه |
valet |
پیشخدمت مخصوص ملازم |
valeted |
پیشخدمت مخصوص ملازم |
special weapons |
جنگ افزار مخصوص |
special operations |
عملیات مخصوص یا ویژه |
special libraries association |
انجمن کتابخانههای مخصوص |
harpoon |
زوبین مخصوص صیدنهنگ |
dump box |
فرف مخصوص زباله |
nipples |
پستانک مخصوص شیربچه |
effective unit weight |
وزن مخصوص موثر |
nipple |
پستانک مخصوص شیربچه |
bird cage |
ماسک مخصوص خط نگهدار |
red carpet |
علامت پذیرایی مخصوص |
harpoons |
زوبین مخصوص صیدنهنگ |
special ammunition |
مهمات مخصوص یا ویژه |
sign languages |
زبان مخصوص کرها |
special area |
منطقه پرواز مخصوص |
valets |
پیشخدمت مخصوص ملازم |
sign language |
زبان مخصوص کرها |
special jury |
هیئت منصفه مخصوص |
valeting |
پیشخدمت مخصوص ملازم |
ideograph |
امضاء یا علامت مخصوص شخص |
cant |
اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته |
lorgnette |
عینک مخصوص روی بینی |
incinerator |
کوره مخصوص سوزاندن اشغال |
hood |
باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان |