Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
sealift command
فرماندهی حمل و نقل دریایی
Search result with all words
deputy chief of naval operation
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
reference position
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
sea frontiers
مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
Other Matches
supreme commander
فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
assumes
در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
assume
در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
command axis
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
resume command
به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
island
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
second in command
معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
islands
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
direct command
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
specified command
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bridge
پل فرماندهی
strategies
فن فرماندهی
wheelhouses
پل فرماندهی
bridged
پل فرماندهی
executive branch
فرماندهی
commandantship
فرماندهی
centre castle
پل فرماندهی
conning tower
پل فرماندهی
leadership
فرماندهی
bridges
پل فرماندهی
pilot house
پل فرماندهی
strategy
فن فرماندهی
commandership
فرماندهی
commands
فرماندهی
command
فرماندهی
wheelhouse
پل فرماندهی
commanded
فرماندهی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
command report
گزارش فرماندهی
command net
شبکه فرماندهی
commander's call
در اختیار فرماندهی
commander's estimate
براورد فرماندهی
command posts
پست فرماندهی
commandery
محل فرماندهی
commodity command
فرماندهی اماد
lead a unit
فرماندهی کردن
continuity of command
مداومت فرماندهی
high command
فرماندهی عالی
command posts
پاسگاه فرماندهی
command post
پاسگاه فرماندهی
command post
پست فرماندهی
air command
فرماندهی هوایی
base command
فرماندهی پایگاه
supreme
فرماندهی عالی
headquarters
مرکز فرماندهی
combined command
فرماندهی مرکب
administrative command
فرماندهی اداری
area command
فرماندهی منطقه
command and control
کنترل و فرماندهی
headquarters
قرارگاه فرماندهی
command channels
ردههای فرماندهی
command group
گروه فرماندهی
command language
زبان فرماندهی
command mode
حالت فرماندهی
flagship
ناو فرماندهی
flagships
ناو فرماندهی
commandery
مقام فرماندهی
scheme of command
طرح فرماندهی
tactical command ship
ناو فرماندهی
joint command
فرماندهی مشترک
tactical command
فرماندهی تاکتیکی
support command
فرماندهی پشتیبانی
command
سرکردگی فرماندهی
logistical command
فرماندهی لجستیکی
commanded
سرکردگی فرماندهی
master's certificate
گواهینامه فرماندهی
commands
سرکردگی فرماندهی
oldman
مقام فرماندهی
bridge
پل فرماندهی کشتی
head quarters
مرکز فرماندهی
bridges
پل فرماندهی کشتی
emergency conning position
پل فرماندهی اضطراری
flag ship
ناو سر فرماندهی
enclosed bridge
پل فرماندهی سر پوشیده
bridged
پل فرماندهی کشتی
unified command
فرماندهی متحد
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
guides
کشتی فرماندهی عملیات
air defense command
فرماندهی پدافند هوایی
advance command post
پاسگاه فرماندهی جلو
guide
کشتی فرماندهی عملیات
air command
فرماندهی نیروی هوایی
area support command
فرماندهی پشتیبانی منطقه
operational command
فرماندهی از نظر عملیاتی
air strategical command
فرماندهی استراتژیکی هوایی
alternate command authority
مقام جانشین فرماندهی
guided
کشتی فرماندهی عملیات
chain of command
سلسله مراتب فرماندهی
island
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
unified
یکپارچه فرماندهی متحد
commander's call
ساعات در اختیار فرماندهی
forward command post
پست فرماندهی جلو
commander in chief
فرمانده کل قوا سر فرماندهی
islands
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
establishing authority
فرماندهی نیروهای اب خاکی
command post exercise
تمرین پاسگاه فرماندهی
kommandatura
مرکز فرماندهی نظامی
command liaison
افسر رابط فرماندهی
type command
فرماندهی ناو گروه
cupola
برجک فرماندهی تانک
aiming circle
زاویه یاب فرماندهی
cupolas
برجک فرماندهی تانک
division support command
فرماندهی پشتیبانی لشگر
army material command
فرماندهی اماد نیروی زمینی
amphibious command ship
ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
agc
ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
combat commander's insignia
علامت فرماندهی بر یکان رزمی
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
flag officer
افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
army airdefense command post
پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
general staff college
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
command and general staff college
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
tactical air command center
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
oversea command
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
base logistical command
یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
splinter screen
پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
crash locator beacon
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
commanded
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
chief army censor
افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
commands
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
tactics
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
cross tell
پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
unified command
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
army reserve command
فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
officers
افسر معین کردن فرماندهی کردن
officer
افسر معین کردن فرماندهی کردن
major command
فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
spotting board
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
combatcommand
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
sea born
دریایی
nautical
دریایی
saltier
دریایی
saltiest
دریایی
salty
دریایی
sea pier
سد دریایی
marines
دریایی
pelagian
دریایی
benthic
ته دریایی
naval
دریایی
maritime
دریایی
marine
دریایی
thalaesic
دریایی
thalassic
دریایی
dogfish
سگ دریایی
shark
سگ دریایی
seas
دریایی
sharks
سگ دریایی
sea
دریایی
sea frontiers
مرزهای دریایی
reef
تپه دریایی
creeping attack
تک غافلگیرانه دریایی
navy time
ساعت دریایی
d.j.'s locker
گودی دریایی
rear admirals
سرتیپ دریایی
sea flower
شقایق دریایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com