English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
English Persian
officer in tactical command فرمانده تاکتیکی
Search result with all words
tactical air commander فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
Other Matches
tactical formation یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
tactical air نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
skippering فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skipper فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
section chief فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
commanders فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commander فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
tactically تاکتیکی
tactical تاکتیکی
action information center مرکزاطلاعات تاکتیکی
Canberra هواپیمای تاکتیکی ب- 75
deception فریب تاکتیکی
tactical troops یکانهای تاکتیکی
tactical range recorder رادارصوتی تاکتیکی
tactical command فرماندهی تاکتیکی
tactical diameter قطر تاکتیکی
tactical element عنصر تاکتیکی
deceptions فریب تاکتیکی
tactical formation ارایش تاکتیکی
tactical intelligence اطلاعات تاکتیکی
tactical movement حرکات تاکتیکی
tactical reserve احتیاط تاکتیکی
tactical troops عدههای تاکتیکی
tactical control کنترل تاکتیکی
tactical complication بغرنجی تاکتیکی
tactical complication پیچیدگی تاکتیکی
tactical command یکان تاکتیکی
interval فاصله تاکتیکی
tactical control کنترل و هدایت تاکتیکی
tactical range recorder سونار تاکتیکی ناو
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
action information center مرکز اخبار تاکتیکی
terrain corridor دالان تاکتیکی زمین
tactical plan طرح عملیات تاکتیکی
tactical operation center مرکز عملیات تاکتیکی
basic tactical unit یکان مبنای تاکتیکی
tactical airlift ترابری تاکتیکی هوایی
tactical minning مین گذاری تاکتیکی
tactical air operation عملیات تاکتیکی هوایی
tactical air observer دیدبان تاکتیکی هوایی
tactical air force نیروی هوایی تاکتیکی
tactical concept تدبیر عملیات تاکتیکی
tactical call sign معرف رادیویی تاکتیکی
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
tactical airlift حمل و نقل تاکتیکی هوایی
air tropping ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
super sabre نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی
troop test ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
vigilantes نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
vigilante نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
voodoo نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
air frieghting بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
spoofer در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
commander in chief فرمانده کل
commander in chief فرمانده کل
commander of d. فرمانده
commandants فرمانده
commandant فرمانده
imperator فرمانده
oldman فرمانده کل
commanders فرمانده
chiefs فرمانده
chief فرمانده
commanders-in-chief فرمانده کل
commander-in-chief فرمانده کل
commander فرمانده
generalissimos فرمانده کل
generalissimo فرمانده کل
penteconter فرمانده پنجاه تن
captains فرمانده ناو
prefects رئیس فرمانده
commandants افسر فرمانده
drum majors فرمانده طبالان
pendragon فرمانده کل قوا
drum major فرمانده طبالان
platoon leader فرمانده دسته
regiment commander فرمانده هنگ
captaining فرمانده هواپیما
skippered فرمانده ناو
skippering فرمانده ناو
skippers فرمانده ناو
captain فرمانده ناو
admiral امیرالبحر فرمانده
captained فرمانده ناو
captaining فرمانده ناو
captained فرمانده هواپیما
admirals امیرالبحر فرمانده
skipper فرمانده ناو
sector commander فرمانده ناحیه
commandant افسر فرمانده
hetman فرمانده لهستانی
leader فرمانده دسته
chief of boat فرمانده قایق
leaders راهنما فرمانده
brigade commander فرمانده تیپ
leaders فرمانده دسته
battalion commander فرمانده گردان
battery commander فرمانده اتشبار
governor حکمران فرمانده
army commander فرمانده ارتش
governors حکمران فرمانده
chevroner فرمانده گروه
commanding officers افسر فرمانده
commander's concept تدبیر فرمانده
leader راهنما فرمانده
commanding officer افسر فرمانده
divisional officer فرمانده یگان
captain فرمانده هواپیما
brigadiers فرمانده تیپ
exercise commander فرمانده مانور
prefect رئیس فرمانده
fleet commander فرمانده ناوگان
flight leader فرمانده پرواز
division commander فرمانده لشگر
corps commander فرمانده سپاه
captains فرمانده هواپیما
territorial commander فرمانده سرزمینی
brigadier فرمانده تیپ
company commander فرمانده گروهان
warlord فرمانده ارتشی فرمانروا
commodore افسر فرمانده دریایی
commander's concept تدبیر عملیاتی فرمانده
commodores فرمانده پایگاه هوایی
official visit بازدید رسمی فرمانده
flag captain فرمانده ناو سرفرماندهی
executive order فرمانده دوم ناو
commission pennant پرچم فرمانده ناو
commodores افسر فرمانده دریایی
commander in chief فرمانده کل قوا سر فرماندهی
chief of naval operations فرمانده عملیات دریایی
alternate command authority افسر جانشین فرمانده
commodore فرمانده یکان هوایی
commodore فرمانده پایگاه هوایی
personal staff ستاد خصوصی فرمانده
phylarch فرمانده سواره نظام
privateer فرمانده کشتی بازرسی
section leader فرمانده رسد یا جوخه
commodores فرمانده یکان هوایی
sea captain فرمانده نیروی دریایی
drillmaster فرمانده تمرین نظامی سردسته
division officer فرمانده قسمت افسر رسته
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
constable of france فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
leader هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
leaders هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
tacan نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
reference position محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
budget item اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
tactical element یکان رزمی یکان تاکتیکی
visit of courtesy بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
warlock جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
support command فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
planning guidance راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com