English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English Persian
divisional officer فرمانده یگان
Other Matches
skippering فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skipper فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
section chief فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
unitage یگان
commander فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commanders فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
designator code کد معرف یگان
task unit یگان ماموریت
Free of charge Gratis . Gratuitously . مفت ( را یگان )
unit یگان شمار
units یگان شمار
vessels یگان شناور
vessel یگان شناور
bel یگان سنجش صوت
power driven vessel یگان شناور موتوری
port auxiliary service یگان خدمات بندری
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
ecological unit یگان بوم شناختی
units and tens یگان ودهگان احادوعشرات
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
generalissimos فرمانده کل
commanders فرمانده
commander فرمانده
commander in chief فرمانده کل
commander of d. فرمانده
chief فرمانده
chiefs فرمانده
generalissimo فرمانده کل
commander in chief فرمانده کل
commanders-in-chief فرمانده کل
commandants فرمانده
commandant فرمانده
imperator فرمانده
oldman فرمانده کل
commander-in-chief فرمانده کل
division commander فرمانده لشگر
sector commander فرمانده ناحیه
chevroner فرمانده گروه
regiment commander فرمانده هنگ
territorial commander فرمانده سرزمینی
brigade commander فرمانده تیپ
penteconter فرمانده پنجاه تن
pendragon فرمانده کل قوا
hetman فرمانده لهستانی
corps commander فرمانده سپاه
company commander فرمانده گروهان
exercise commander فرمانده مانور
fleet commander فرمانده ناوگان
commander's concept تدبیر فرمانده
flight leader فرمانده پرواز
platoon leader فرمانده دسته
officer in tactical command فرمانده تاکتیکی
chief of boat فرمانده قایق
captained فرمانده ناو
leaders راهنما فرمانده
leaders فرمانده دسته
skippering فرمانده ناو
skippered فرمانده ناو
skipper فرمانده ناو
governor حکمران فرمانده
brigadier فرمانده تیپ
governors حکمران فرمانده
captained فرمانده هواپیما
leader فرمانده دسته
captain فرمانده هواپیما
captain فرمانده ناو
captaining فرمانده ناو
captaining فرمانده هواپیما
captains فرمانده ناو
skippers فرمانده ناو
captains فرمانده هواپیما
leader راهنما فرمانده
drum majors فرمانده طبالان
drum major فرمانده طبالان
commanding officers افسر فرمانده
commandants افسر فرمانده
commandant افسر فرمانده
prefects رئیس فرمانده
prefect رئیس فرمانده
army commander فرمانده ارتش
battery commander فرمانده اتشبار
brigadiers فرمانده تیپ
battalion commander فرمانده گردان
commanding officer افسر فرمانده
admirals امیرالبحر فرمانده
admiral امیرالبحر فرمانده
warlord فرمانده ارتشی فرمانروا
privateer فرمانده کشتی بازرسی
sea captain فرمانده نیروی دریایی
commodore افسر فرمانده دریایی
commodore فرمانده پایگاه هوایی
commodores افسر فرمانده دریایی
commission pennant پرچم فرمانده ناو
commander's concept تدبیر عملیاتی فرمانده
commodores فرمانده یکان هوایی
commodores فرمانده پایگاه هوایی
commander in chief فرمانده کل قوا سر فرماندهی
alternate command authority افسر جانشین فرمانده
executive order فرمانده دوم ناو
flag captain فرمانده ناو سرفرماندهی
official visit بازدید رسمی فرمانده
chief of naval operations فرمانده عملیات دریایی
personal staff ستاد خصوصی فرمانده
phylarch فرمانده سواره نظام
section leader فرمانده رسد یا جوخه
commodore فرمانده یکان هوایی
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
tactical air commander فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
drillmaster فرمانده تمرین نظامی سردسته
division officer فرمانده قسمت افسر رسته
constable of france فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
leader هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
leaders هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
budget item اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
warlock جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
visit of courtesy بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
support command فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
planning guidance راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com