Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
sentry go
فرمان نگهبانی را عوض کنیدنگهبانان عوض کنید
Other Matches
sound off
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
guide on me
فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
rig the ship
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
sentinels
دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
sentinel
دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
repeat
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
hold fire
اتش را قطع کنید فرمان اتش قطع
adds
اضافه کنید زیاد کنید
add
اضافه کنید زیاد کنید
adding
اضافه کنید زیاد کنید
ctrl break
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
prescan
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
stand fast
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering
فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march
فرمان قدم رو فرمان پیش
watching
نگهبانی
trick
نگهبانی
out post
نگهبانی
tricked
نگهبانی
watched
نگهبانی
protectorship
نگهبانی
wardenship
نگهبانی
tricking
نگهبانی
watch
نگهبانی
watches
نگهبانی
middle watch
نگهبانی نیمه شب
sentinel
نگهبانی کردن
sentinels
نگهبانی کردن
on sentry
مامور نگهبانی
orderly officen
افسر نگهبانی
chaperons
نگهبانی کردن
second dog watch
نگهبانی دوم
roster
صورت نگهبانی
rosters
صورت نگهبانی
radar quardship
نگهبانی رادار
stand guard
نگهبانی دادن
to nount guard
به نگهبانی رفتن
to stand sentinel
نگهبانی کردن
set the watch
تنظیم نگهبانی
sentries
قراول نگهبانی
sentry
قراول نگهبانی
guard
نگهبانی دادن
sentry boxes
اتاقک نگهبانی
sentry box
اتاقک نگهبانی
off duty
خارج از نگهبانی
tricking
نوبت نگهبانی
tricked
نوبت نگهبانی
trick
نوبت نگهبانی
watching
نگهبانی دادن
watching
پاس نگهبانی
watches
نگهبانی دادن
watches
پاس نگهبانی
watched
نگهبانی دادن
watched
پاس نگهبانی
watchtower
برج نگهبانی
watchtowers
برج نگهبانی
relieving
تعویض نگهبانی
guarding
نگهبانی دادن
guards
نگهبانی دادن
first watch
نگهبانی شامگاه
first dog watch
نگهبانی اول
escort
نگهبانی کردن
duty roster
لوحه نگهبانی
chaperon
نگهبانی کردن
escorted
نگهبانی کردن
escorting
نگهبانی کردن
escorts
نگهبانی کردن
relieve
تعویض نگهبانی
relieves
تعویض نگهبانی
watch
نگهبانی دادن
chaperones
نگهبانی کردن
chaperone
نگهبانی کردن
watch
پاس نگهبانی
cavalier
سکوی نگهبانی
close ranks
فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
close interval
فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
watch and ward
حق نگهبانی روزانه و شبانه
first dogwatch
نوبت نگهبانی عصر
duty
ماموریت خدمت نگهبانی
watch bill
لوحه نگهبانی ناو
main guard
پست نگهبانی اصلی
port watch
پست نگهبانی بندر
off duty
مرخصی راحتی نگهبانی
watchdogs
نگهبانی دادن نگهبان بودن
watchdog
نگهبانی دادن نگهبان بودن
tricked
مدت زمان پست نگهبانی
fixed post system
سیستم پستهای نگهبانی ثابت
look out
نگهبانی کردن موافب بودن
tricking
مدت زمان پست نگهبانی
trick
مدت زمان پست نگهبانی
guide left
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
relief
مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
sentry boxes
سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
sentry box
سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
scout
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
scouted
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
call book
دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
point duty
نگهبانی مامور راهنمایی عبورومرورکه درنقطهای می ایستد
scouts
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
cancel check firing
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
ease off
شل کنید
say no more
بس کنید
push the door to
در راپیش کنید
move out
حرکت کنید
repeat
تکرار کنید
make a hurry
عجله کنید
keep at it
مداومت کنید
dele
پاک کنید
repeats
تکرار کنید
leontief table
نگاه کنید به :
have patience with me
با من حوصله کنید
into a ball
نخ راگلوله کنید
hold hard
صبر کنید
oyez
گوش کنید
i say
نگاه کنید
hurry up
عجله کنید
oyez
توجه کنید
give it a wipe
انراخشک کنید
supposes
فرض کنید
wait a second
تامل کنید
Turn (let) the dog loose.
سگ راباز کنید
accelerando
کم کم تند کنید
cautioning
توجه کنید
supposing
فرض کنید
recive
مصرف کنید
cautioned
توجه کنید
deleting
حذف کنید
deletes
حذف کنید
vide infara
را نگاه کنید
cautions
توجه کنید
attention to orders
توجه کنید
suppose
فرض کنید
delete
حذف کنید
deleted
حذف کنید
caution
توجه کنید
chain
مراجعه کنید به CATENA
chains
مراجعه کنید به CATENA
observe silence
سکوت را رعایت کنید
try and came
کوشش کنید که بیائید
mayday
خطر کمک کنید
KEEP LEFT
از سمت چپ حرکت کنید.
I won't be talked into it!
من را نمیتوانید متقاعد کنید!
infile
به ستون دو حرکت کنید
When will you depart?
کی شما حرکت می کنید؟
Refer (turn over) to page 110.
به صفحه 110مراجعه کنید
continue your studies
تحصیلات خودرادنبال کنید
do good to others
بدیگران نیکی کنید
drop track
تعقیب را قطع کنید
Notice the details!
توجه کنید به جزییات !
check firing
عناصرتیر را بررسی کنید
opens
مروحه را باز کنید
opened
مروحه را باز کنید
open
مروحه را باز کنید
cease engagement
درگیری را قطع کنید
avast
ایست توقف کنید
wait a minute
اندکی صبر کنید
sus.per coll
حلق اویزش کنید
supra
ببالا نگاه کنید
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
Do you agree that …
آیا تصدیق می کنید که …
record as target
اماج را ثبت کنید
Cash is in short supply these days .
از حقوق ماهانه ام کم کنید
you do me injustice
در باره من بی عدالتی می کنید
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
NB
خوب دقت کنید
Full tank, please.
لطفا باک را پر کنید.
stack arms
تفنگها راچاتمه کنید
Turn the water tap on .
شیر آب را باز کنید
Please behave yourself . Please be courteous.
ادب را رعایت کنید
she your profit with him
سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors
پرچم را تعویض کنید
maydays
خطر کمک کنید
trail
هدف را تعقیب کنید
single file
به ستون یک حرکت کنید
trailing
هدف را تعقیب کنید
off with his head
سرش را از تن جدا کنید
wait a second
یک خرده صبر کنید
trailed
هدف را تعقیب کنید
wait a little
کمی صبر کنید
out with him
اورا بیرون کنید
wait a minute
یک دقیقه صبر کنید
wait a second
اندکی صبر کنید
trails
هدف را تعقیب کنید
out post
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Enter it in the books .
آنرا دردفاتر وارد کنید
strangle
یاد شده را خاموش کنید
associated file
وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document
وقتی فایل را انتخاب می کنید
Please get it off !
[Please clean it up !]
لطفا این را پاک کنید !
Can you find your way out?
راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
He helped me for my fathers sake.
بخاطر پدرم به من کمک کنید
Please heat up my food.
لطفا" غذایم را داغ کنید
drops
قطره سقوط کردن کم کنید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com