Dictiornary-Farsi | فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 219 (43 milliseconds)

English	Persian
port arms	فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن


Search result with all words

scramble	فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled	فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambles	فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambling	فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
control	کنترل کردن فرمان
controlling	کنترل کردن فرمان
controls	کنترل کردن فرمان
new	فرمان پاک کردن حافظه وتایپ یک برنامه جدید
new-	فرمان پاک کردن حافظه وتایپ یک برنامه جدید
newer	فرمان پاک کردن حافظه وتایپ یک برنامه جدید
newest	فرمان پاک کردن حافظه وتایپ یک برنامه جدید
zap	حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped	حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping	حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps	حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
dosmount command	فرمان پیاده کردن
rig the ship	فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
soft return	فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
Other Matches

ctrl break	در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna carta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off	فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering	دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
stand fast	فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering	فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march	فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me	فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
close ranks	فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
close interval	فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
computer controlled machine	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
guide left	فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing	فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
insubordinate	نا فرمان
controls	فرمان
precept	فرمان
rescript	فرمان
ship will adjust	فرمان
pipes	فرمان
mark time	فرمان در جا
institutes	فرمان
instituting	فرمان
instituted	فرمان
indocile	نا فرمان
ordinances	فرمان
ordinance	فرمان
institute	فرمان
handlebar	فرمان
drive	فرمان
MDs	فرمان D
control	فرمان
Rd	فرمان RD
decreeing	فرمان
decrees	فرمان
decreed	فرمان
decree	فرمان
ordinace	فرمان
edicts	فرمان
edict	فرمان
precepts	فرمان
chdir	فرمان CD
commandments	فرمان
commandment	فرمان
controlling	فرمان
MD	فرمان D
command	فرمان
handle bar	فرمان
mkdir	فرمان D
commanded	فرمان
hest	فرمان
bugle call	فرمان
by order of	فرمان
rudder bar	فرمان
commands	فرمان
if	فرمان IF
steering	فرمان
for	فرمان FOR
sanctioned	فرمان
commissions	فرمان
sanctioning	فرمان
assize	فرمان
commission	فرمان
at my command	به فرمان من
commissioning	فرمان
sanctions	فرمان
charter	فرمان
worded	فرمان
sanction	فرمان
chartered	فرمان
firman	فرمان
word	فرمان
chartering	فرمان
charters	فرمان
drives	فرمان
order arms	فرمان پافنگ
left hand drive	فرمان به سمت چپ
at call	اماده فرمان
xcopy	فرمان XCOPY
left-hand drive	فرمان به سمت چپ
channel command	فرمان کانال
ordain	فرمان دادن
paddle	دسته فرمان
buffers	فرمان BUFFERS
electronic control	فرمان الکترونیکی
operator command	فرمان متصدی
ordains	فرمان دادن
left oblique march	فرمان میل به چپ رو
remote control	فرمان از دور
type	فرمان TYPE
typed	فرمان TYPE
types	فرمان TYPE
ordaining	فرمان دادن
steering worm sector	تاج فرمان
controller	دستگاه فرمان
ordained	فرمان دادن
find	فرمان FIND
pause	فرمان writePAUSE
drum controller	غلطک فرمان
vol	فرمان VOL
verifying	فرمان VERIFY
transient command	فرمان ناپایدار
at or within call	اماده فرمان
attrib	فرمان اتریب
channel changer [rare for: remote control]	فرمان از دور
clicker [coll.]	فرمان از دور
remote control	فرمان از دور
remote control unit	فرمان از دور
teleguidance	فرمان از دور
zapper [coll.]	فرمان از دور
chkdsk	فرمان CHKDSK
verify	فرمان VERIFY
steering axle	میل فرمان
steering axle	میله فرمان
controllers	دستگاه فرمان
steering column tube	لوله فرمان
steering gear	دنده فرمان
more	فرمان ORE
preparatory command	فرمان حاضرباش
cease fire	فرمان اتش بس
steering swivel	مفصل فرمان
steering shaft	محور فرمان
preparatory command	فرمان خبر
mode	فرمان ODE
modes	فرمان ODE
at ease	فرمان ازاد
on the double	فرمان بدو رو
steering mechanism	مکانیزم فرمان
appends	فرمان APPEND
appending	فرمان APPEND
chcp	فرمان CHCP
appended	فرمان APPEND
append	فرمان APPEND
steering gear	جعبه فرمان
left flank march	فرمان سمت چپ رو
paused	فرمان writePAUSE
joysticks	دسته فرمان
filter command	فرمان FILTER
regeneration control	فرمان واکنشی
echo	فرمان ECHO
echoed	فرمان ECHO
prescriptions	صدور فرمان
echoes	فرمان ECHO
prescription	صدور فرمان
advance march	فرمان پیش
date	فرمان DATE
dates	فرمان DATE
god's ordinace	فرمان خدا
echoing	فرمان ECHO
pulpit	میز فرمان
pulpits	میز فرمان
attentions	فرمان خبردار
nerve centre	مرکز فرمان
tent striking	فرمان ضد استقرار
repeat range	فرمان برد از نو
external command	فرمان خارجی
external command	فرمان برونی
ren	فرمان REN
give way	فرمان پاروها با هم
joystick	دسته فرمان
ten commandments	ده فرمان موسی
ver	فرمان VER
nerve centres	مرکز فرمان
motor vehicle tax	فرمان اتومبیل
rite	فرمان اساسی
tatoo	فرمان خاموشی
paddles	دسته فرمان
sorts	فرمان SORT
rudder bar	فرمان هواپیما
streeing column	میل فرمان
word of command	فرمان نظامی
word of command	فرمان انتصاب
replacing	فرمان REPLACE
streeing column	ستون فرمان
restoring	فرمان RESTORE
restores	فرمان RESTORE
restored	فرمان RESTORE
paddled	دسته فرمان
restore	فرمان RESTORE
backup	فرمان BACKUP
pausing	فرمان writePAUSE
paddling	دسته فرمان
battalia	فرمان جنگ
subordination	فرمان برداری
attention	فرمان خبردار
fire order	فرمان اتش
automatic controller	دستگاه فرمان
tree	فرمان TREE
rise and shine	فرمان برپا
handle bar arm	دسته فرمان
handle escutcheon	روقفلی فرمان
radio control	فرمان رادیویی
replaces	فرمان REPLACE
replaced	فرمان REPLACE
sort	فرمان SORT
replace	فرمان REPLACE
sorted	فرمان SORT
pauses	فرمان writePAUSE
parade rest	فرمان ازاد
acted	فرمان قانون