English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
boon فرمان یادستوری بصورت استدعا
boons فرمان یادستوری بصورت استدعا
Other Matches
supplication استدعا
boon استدعا
entreaties استدعا
boons استدعا
entreaty استدعا
pleas تقاضا استدعا
plea تقاضا استدعا
supplicate استدعا کردن
suppliant استدعا کننده
invocate استدعا کردن
ctrl break در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
stand fast فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march فرمان قدم رو فرمان پیش
picker دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
guide on me فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
close interval فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
close ranks فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
guide left فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
beseeched تقاضا کردن استدعا کردن
beg استدعا کردن درخواست کردن
begged استدعا کردن درخواست کردن
beseeches تقاضا کردن استدعا کردن
beseech تقاضا کردن استدعا کردن
begs استدعا کردن درخواست کردن
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
cancel check firing فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
pomegrenate design طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
pipes فرمان
commandments فرمان
commandment فرمان
decree فرمان
hest فرمان
indocile نا فرمان
edicts فرمان
rescript فرمان
if فرمان IF
firman فرمان
ship will adjust فرمان
by order of فرمان
bugle call فرمان
commissions فرمان
insubordinate نا فرمان
commissioning فرمان
commission فرمان
drives فرمان
drive فرمان
edict فرمان
ordinace فرمان
precept فرمان
precepts فرمان
at my command به فرمان من
assize فرمان
control فرمان
controlling فرمان
decreed فرمان
charters فرمان
chartering فرمان
chartered فرمان
charter فرمان
controls فرمان
decreeing فرمان
decrees فرمان
mark time فرمان در جا
mkdir فرمان D
rudder bar فرمان
handlebar فرمان
sanctioned فرمان
ordinances فرمان
commanded فرمان
ordinance فرمان
instituting فرمان
MD فرمان D
commands فرمان
institute فرمان
instituted فرمان
institutes فرمان
word فرمان
for فرمان FOR
sanctioning فرمان
steering فرمان
Rd فرمان RD
handle bar فرمان
chdir فرمان CD
MDs فرمان D
sanction فرمان
sanctions فرمان
worded فرمان
command فرمان
repeat range فرمان برد از نو
servo فرمان یار
paddle دسته فرمان
radio control فرمان رادیویی
ren فرمان REN
steering lever اهرم فرمان
xcopy فرمان XCOPY
steering swivel مفصل فرمان
joystick دسته فرمان
paddles دسته فرمان
regeneration control فرمان واکنشی
nerve centres مرکز فرمان
nerve centre مرکز فرمان
prescription صدور فرمان
word of command فرمان انتصاب
subordination فرمان برداری
streeing column میل فرمان
streeing column ستون فرمان
steering worm sector تاج فرمان
word of command فرمان نظامی
steering axle میله فرمان
steering mechanism مکانیزم فرمان
steering gear جعبه فرمان
steering gear دنده فرمان
steering axle میل فرمان
paddling دسته فرمان
paddled دسته فرمان
tatoo فرمان خاموشی
ver فرمان VER
prescriptions صدور فرمان
transient command فرمان ناپایدار
ten commandments ده فرمان موسی
joysticks دسته فرمان
type فرمان TYPE
rise and shine فرمان برپا
typed فرمان TYPE
types فرمان TYPE
rudder bar فرمان هواپیما
tent striking فرمان ضد استقرار
steering shaft محور فرمان
steering column tube لوله فرمان
diskcomp فرمان DISKCOPY
control electrode الکترود فرمان
control cubicle ایستگاه فرمان
control circuit مدار فرمان
control characteristic مشخصه فرمان
command unit واحد فرمان
command signal علامت فرمان
command language زبان فرمان
command key کلید فرمان
control grid شبکه فرمان
control lever اهرم فرمان
control panel تابلوی فرمان
tree فرمان TREE
del فرمان DEL
decretal فرمان پاپ
control system سیستم فرمان
control switch کلید فرمان
control surface سطح فرمان
control ratio نسبت فرمان
control pannel تابلوی فرمان
cls فرمان CLS
chkdsk فرمان CHKDSK
modes فرمان ODE
battalia فرمان جنگ
backup فرمان BACKUP
automatic controller دستگاه فرمان
attrib فرمان اتریب
at or within call اماده فرمان
commanding فرمان دهنده
at ease فرمان ازاد
mode فرمان ODE
cease fire فرمان اتش بس
channel command فرمان کانال
officer فرمان دادن
officers فرمان دادن
verified فرمان VERIFY
verifies فرمان VERIFY
verify فرمان VERIFY
verifying فرمان VERIFY
vol فرمان VOL
chcp فرمان CHCP
at call اماده فرمان
preparatory command فرمان حاضرباش
ordain فرمان دادن
ordained فرمان دادن
ordaining فرمان دادن
ordains فرمان دادن
instrument board تخته فرمان
handle escutcheon روقفلی فرمان
handle bar arm دسته فرمان
god's ordinace فرمان خدا
internal command فرمان درونی
irade حکم فرمان
left flank march فرمان سمت چپ رو
preparatory command فرمان خبر
power steering فرمان خودکار
parade rest فرمان ازاد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com