English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English Persian
armenian فرهنگ ارمنی
Other Matches
onomasticon فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
armenian ارمنی
bole armeniac گل ارمنی
lapis lazuli سنگ ارمنی
armenian زبان ارمنی
lexicons فرهنگ
culture فرهنگ
cultures فرهنگ
culturing فرهنگ
kultur فرهنگ
lexicon فرهنگ
dictionary فرهنگ
dictionaries فرهنگ
lowbrow بی فرهنگ
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
graecism فرهنگ یونانی
gazetteer فرهنگ جغرافیایی
etymologicon فرهنگ مشتقات
gradus فرهنگ عروضی
encyclopaedia فرهنگ جامع
enculturation فرهنگ اموزی
deculturation فرهنگ باختگی
deculturation فرهنگ زدایی
data dictionary فرهنگ داده ها
class culture فرهنگ طبقهای
dictionary فرهنگ لغات
ministry education وزارت فرهنگ
glossary فرهنگ لغات
lexicon [dictionary] فرهنگ لغات
walking dictionary فرهنگ متحرک
urbiculture شهر فرهنگ
word book فرهنگ لغات
wordbook فرهنگ لغات
rhyming dictionary فرهنگ قوافی
national culture فرهنگ ملی
ministry of education وزارت فرهنگ
iranism فرهنگ ایرانی
subculture خرده فرهنگ
abclution فرهنگ ناپذیری
thesauruses فرهنگ جامع
Arabic فرهنگ عربی
folklore فرهنگ قومی
lexicography فرهنگ نویسی
vocabularies فرهنگ لغات
vocabulary فرهنگ لغات
dictionary فرهنگ لغات
educative فرهنگ بخش
dictionaries فرهنگ لغات
an a to a dictionary ضمیمه فرهنگ
subculture فرهنگ فرعی
subcultures خرده فرهنگ
subcultures فرهنگ فرعی
thesaurus فرهنگ جامع
acculturation فرهنگ پذیری
acculturate فرهنگ پذیرفتن
glossaries فرهنگ لغات دشوار
lexical وابسته به فرهنگ نویسی
glossary فرهنگ لغات دشوار
lexical وابسته به فرهنگ لغات
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
dictionary program برنامه فرهنگ لغات
culture free tests ازمونهای فرهنگ- نابسته
culture fair tests ازمونهای فرهنگ- نابسته
hellenist متخصص فرهنگ یونان
culture bound tests ازمونهای فرهنگ- بسته
an a to a dictionary ذیل یاملحقات فرهنگ
chung shin sooyak فرهنگ اخلاقی تکواندو
americanist متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
Brahmins آدم با فرهنگ از طبقات بالا
Brahmin آدم با فرهنگ از طبقات بالا
glossary فرهنگ لغات فنی سفرنگ
vocabular مربوط به فرهنگ لغات زبان
germanist دانشمند فرهنگ و زبان المانی
slavist محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
slavicist محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
it is ministerial to culture وسیله ترقی فرهنگ است
lexicography فرهنگ نویسی واژه نگاری
glossaries فرهنگ لغات فنی سفرنگ
occidentalism پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
philistines ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistia ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
culturist فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
philistine ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
A dictionary tell you what words mean . فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
intercultural وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
Don't touch me!; Don't you touch me! به من خیلی نزدیک نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
Indian style [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
humanism مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
This dictionary has many examples of how idioms are used . این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
Don't touch me!; Don't you touch me! وارد منطقه شخصی من نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
This dictionary is published(printed) in three volumes. این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
synonymize الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
lore فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
homestay خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
sinologist چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
sinologue چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
grecism طرز یونانی فرهنگ یونانی
tribial rugs فرش های عشایری [فرش های ایلی] [اینگونه فرش ها ریشه در آداب و رسوم و فرهنگ هر منطقه داشته و تابلوئی از زندگی ایشان را به نقش می کشد.]
atlas فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
floral design طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com