Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (5 milliseconds)
English
Persian
vocabularies
فرهنگ لغات
vocabulary
فرهنگ لغات
dictionaries
فرهنگ لغات
dictionary
فرهنگ لغات
dictionary
فرهنگ لغات
glossary
فرهنگ لغات
lexicon
[dictionary]
فرهنگ لغات
word book
فرهنگ لغات
wordbook
فرهنگ لغات
Search result with all words
glossaries
فرهنگ لغات دشوار
glossaries
فرهنگ لغات فنی سفرنگ
glossary
فرهنگ لغات دشوار
glossary
فرهنگ لغات فنی سفرنگ
lexical
وابسته به فرهنگ لغات
dictionary program
برنامه فرهنگ لغات
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
synonymize
الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
vocabular
مربوط به فرهنگ لغات زبان
Other Matches
onomasticon
فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
terminology
لغات
terminologies
لغات
nomenclature
مجموعه لغات
wordplay
بازی با لغات
vocabularies
فهرست لغات
vocabulary
فهرست لغات
ellipsis
انداختن لغات
etymologies
علم اشتقاق لغات
nomenclator
فهرست لغات و اسامی
vocabular
مربوط به لغات یا فهرست ان
syntactics
علم ترکیب لغات
english words
واژه ها یا لغات انگلیسی
etymology
علم اشتقاق لغات
word
لغات رابکار بردن
worded
لغات رابکار بردن
vocabularies
مجموع لغات یک زبان
semantics
علم لغات و معانی
vocabulary
مجموع لغات یک زبان
etymological
مربوط به ریشه لغات
wordless
غیرقابل بیان با لغات خاموش
the a.of boreign words
اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
spelling checker
کنترل کننده حروف لغات
sesquipedalian
معتاد به استعمال لغات دراز
reword
لغات متنی را عوض کردن
gallicism
اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
semantics
علم لغات معنی شناسی
onomastics
علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
back formation
لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
computer jargon
لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
malapropism
استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
malapropian
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
agglutination
ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب
king's english
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
kultur
فرهنگ
lowbrow
بی فرهنگ
culture
فرهنگ
cultures
فرهنگ
dictionaries
فرهنگ
lexicon
فرهنگ
lexicons
فرهنگ
dictionary
فرهنگ
culturing
فرهنگ
processor
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
linguistics
علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
gazetteer
فرهنگ جغرافیایی
gradus
فرهنگ عروضی
graecism
فرهنگ یونانی
thesaurus
فرهنگ جامع
ministry education
وزارت فرهنگ
ministry of education
وزارت فرهنگ
Arabic
فرهنگ عربی
walking dictionary
فرهنگ متحرک
urbiculture
شهر فرهنگ
rhyming dictionary
فرهنگ قوافی
iranism
فرهنگ ایرانی
national culture
فرهنگ ملی
subculture
فرهنگ فرعی
armenian
فرهنگ ارمنی
an a to a dictionary
ضمیمه فرهنگ
acculturation
فرهنگ پذیری
lexicography
فرهنگ نویسی
acculturate
فرهنگ پذیرفتن
abclution
فرهنگ ناپذیری
folklore
فرهنگ قومی
educative
فرهنگ بخش
subcultures
فرهنگ فرعی
subculture
خرده فرهنگ
subcultures
خرده فرهنگ
deculturation
فرهنگ باختگی
enculturation
فرهنگ اموزی
encyclopaedia
فرهنگ جامع
etymologicon
فرهنگ مشتقات
deculturation
فرهنگ زدایی
data dictionary
فرهنگ داده ها
thesauruses
فرهنگ جامع
class culture
فرهنگ طبقهای
Pidgin English
<idiom>
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
glossarist
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
lexical
وابسته به فرهنگ نویسی
hellenist
متخصص فرهنگ یونان
an a to a dictionary
ذیل یاملحقات فرهنگ
eeglish persian dictionary
فرهنگ انگلیسی به فارسی
chung shin sooyak
فرهنگ اخلاقی تکواندو
culture bound tests
ازمونهای فرهنگ- بسته
culture fair tests
ازمونهای فرهنگ- نابسته
culture free tests
ازمونهای فرهنگ- نابسته
exceptions
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
dedicated
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
exception
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
occidentalism
پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
lexicography
فرهنگ نویسی واژه نگاری
it is ministerial to culture
وسیله ترقی فرهنگ است
Brahmins
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
Brahmin
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
germanist
دانشمند فرهنگ و زبان المانی
americanist
متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
slavist
محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
slavicist
محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
culturist
فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
philistine
ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistines
ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
intercultural
وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
philistia
ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
A dictionary tell you what words mean .
فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
Indian style
[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
Don't touch me!; Don't you touch me!
به من خیلی نزدیک نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
acculturate
نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
Don't touch me!; Don't you touch me!
وارد منطقه شخصی من نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
humanism
مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
This dictionary has many examples of how idioms are used .
این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
occidentalist
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
This dictionary is published(printed) in three volumes.
این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
gradus
فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
lore
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
homestay
خانواده مهمان دار
[کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
glossary
فهرست معانی فهرست لغات
glossaries
فهرست معانی فهرست لغات
sinologue
چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
sinologist
چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
Japonaiserie
[از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
grecism
طرز یونانی فرهنگ یونانی
tribial rugs
فرش های عشایری
[فرش های ایلی]
[اینگونه فرش ها ریشه در آداب و رسوم و فرهنگ هر منطقه داشته و تابلوئی از زندگی ایشان را به نقش می کشد.]
atlases
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
floral design
طرح گل و بته
[قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com