Total search result: 148 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
landing place |
فرودگاه اسکله |
|
|
Other Matches |
|
pioneer heliport |
فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت |
hard beach |
قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده |
airdrome |
فرودگاه |
airstrip |
فرودگاه |
airstrips |
فرودگاه |
airfield |
فرودگاه |
landing field |
فرودگاه |
air field |
فرودگاه |
air strip |
فرودگاه |
airfields |
فرودگاه |
fields |
فرودگاه |
aerodrome |
فرودگاه |
fielded |
فرودگاه |
aerodromes |
فرودگاه |
airport |
فرودگاه |
field |
فرودگاه |
airports |
فرودگاه |
landings |
فرودگاه هواپیما |
airstrip |
باند فرودگاه |
air strip |
باند فرودگاه |
aerodrome |
فرودگاه هواپیما |
runway |
باند فرودگاه |
aerodromes |
فرودگاه هواپیما |
airstrips |
باند فرودگاه |
alternate aerodrome |
فرودگاه یدکی |
landing |
فرودگاه هواپیما |
flying field |
میدان فرودگاه |
seadrome |
فرودگاه دریایی |
skycap |
باربر فرودگاه |
departure air field |
فرودگاه عزیمت |
auxiliary landing field |
فرودگاه کمکی |
alternative airfield |
فرودگاه فرعی |
bingo field |
فرودگاه یدکی |
heliports |
فرودگاه هلیکوپتر |
heliport |
فرودگاه هلیکوپتر |
runways |
باند فرودگاه |
bingo field |
فرودگاه اضطراری |
port |
فرودگاه هواپیما |
airfield traffic |
عبورو مرور در فرودگاه |
airfield traffic |
عبور و مرور فرودگاه |
Take me to the airport? |
مرا به فرودگاه ببرید. |
landding |
کرانه رسمی فرودگاه |
departure air field |
فرودگاه پرواز هواپیما |
helipad |
فرودگاه هلی کوپتر |
beach |
اسکله |
beached |
اسکله |
beaches |
اسکله |
berths |
اسکله |
berthing |
اسکله |
quay |
اسکله |
quays |
اسکله |
dock |
اسکله |
docked |
اسکله |
waterfronts |
اسکله |
waterfront |
اسکله |
jetty |
اسکله |
landing |
اسکله |
landings |
اسکله |
docks |
اسکله |
wharf |
اسکله |
jetties |
اسکله |
berth |
اسکله |
berthed |
اسکله |
wharves |
اسکله |
piers |
اسکله |
pier |
اسکله |
wharfs |
اسکله |
taxiway |
جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه |
How far is it to the airport? |
تا فرودگاه چقدر راه است؟ |
named airport of departure |
فرودگاه معین برای حرکت |
charging berth |
اسکله بارگیری |
charging wharf |
اسکله بارگیری |
wharves |
اسکله ابی |
wharfinger |
اسکله دار |
eolith |
اسکله سنگی |
dockage |
هزینه اسکله |
pier |
اسکله ستون |
discharging wharf |
اسکله تخلیه |
wharfmaster |
رئیس اسکله |
discharging berth |
اسکله تخلیه |
wharf |
اسکله ابی |
jetties |
اسکله کرپی |
wharfs |
اسکله ابی |
pontoons |
اسکله شناور |
jetties |
اسکله بندر |
pontoon |
اسکله شناور |
beach capacity |
فرفیت اسکله |
jetty |
اسکله بندر |
piers |
اسکله ستون |
beach patrol |
نگهبان اسکله |
longshoreman |
کارگر اسکله |
jetty |
اسکله کرپی |
beachy |
اسکله دار |
berthage |
عوارض اسکله |
longshoremen |
کارگر اسکله |
recovery airfield |
فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی |
What's the fare to the airport? |
نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟ |
airport traffic area |
منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه |
augmentation support set |
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه |
Is there a bus to the airport? |
آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟ |
Is there a train to the airport? |
آیا برای فرودگاه قطار هست؟ |
seafronts |
اسکله کنار دریا |
seafront |
اسکله کنار دریا |
leave the jetty |
جدا شدن از اسکله |
cargo whip |
طناب بوم اسکله |
landing ship dock |
اسکله فرود اب خاکی |
beach flag |
پرچم شاخص اسکله |
beach exit |
محل خروجی اسکله |
beach diagram |
طرح نمودار اسکله |
gates |
محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه |
gate |
محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه |
wind tie |
پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد |
sea island terminal |
باراندازیا اسکله روی دریا |
alongside |
پهلوی اسکله در کنار در طول |
clearance capacity |
فرفیت تخلیه بار اسکله |
To dock . To berth. |
پهلو گرفتن (کشتی در اسکله ) |
roustabout |
کارگر اسکله یا بندر گاه |
save all |
توربندی بین ناو و اسکله |
zmarker beacon |
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها |
beach unit |
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی |
wharfinger |
مامور اسکله یا برانداز رئیس لنگرگاه |
the p was used as a promenade |
ان اسکله گردش گاه مردم است |
spur shore |
دفرای شناور الواراتصال ناو به اسکله |
wharves |
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار |
wharfs |
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار |
beach master |
افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله |
wharf |
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار |
layig up position |
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی |
beach organization |
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی |
hard stand |
بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها |
wharfage |
استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه |
graving dock |
اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی |
wheel load |
فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت |
navigation head |
بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله |
course light |
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود |
terminal guidance |
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه |
ground liaison |
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی |
beach gear |
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله |
teleran system |
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند |
beach party |
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل |
berthing capacity |
فرفیت تخلیه بار لنگرگاه فرفیت اسکله |
harbour dues |
حقوق اسکله حقوق لنگراندازی |
bingo |
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی |
throughput capacity |
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا |
ground signals |
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
beachmaster's unit |
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله |