Dictiornary-Farsi | فرودگاه اضطراری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 147 (8 milliseconds)

English	Persian
bingo field	فرودگاه اضطراری


Other Matches

pioneer heliport	فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
emergency generator set	دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
airfield	فرودگاه
air strip	فرودگاه
air field	فرودگاه
airdrome	فرودگاه
aerodrome	فرودگاه
airfields	فرودگاه
airstrips	فرودگاه
airstrip	فرودگاه
airports	فرودگاه
airport	فرودگاه
aerodromes	فرودگاه
landing field	فرودگاه
field	فرودگاه
fielded	فرودگاه
fields	فرودگاه
coactive	اضطراری
emergency	اضطراری
emergencies	اضطراری
compulsive	اضطراری
involuntary	اضطراری
auxiliaries	اضطراری
auxiliary	اضطراری
auxiliary landing field	فرودگاه کمکی
departure air field	فرودگاه عزیمت
flying field	میدان فرودگاه
bingo field	فرودگاه یدکی
landing place	فرودگاه اسکله
alternative airfield	فرودگاه فرعی
alternate aerodrome	فرودگاه یدکی
air strip	باند فرودگاه
aerodrome	فرودگاه هواپیما
seadrome	فرودگاه دریایی
skycap	باربر فرودگاه
airstrips	باند فرودگاه
heliports	فرودگاه هلیکوپتر
heliport	فرودگاه هلیکوپتر
runways	باند فرودگاه
runway	باند فرودگاه
port	فرودگاه هواپیما
landing	فرودگاه هواپیما
aerodromes	فرودگاه هواپیما
airstrip	باند فرودگاه
landings	فرودگاه هواپیما
emergency scramble	رهگیری اضطراری
emergency risk	ریسک اضطراری
emergency shelter	پناهگاه اضطراری
emergency repair	تعمیر اضطراری
emergency ration	جیره اضطراری
emergency push button	تکمه اضطراری
emergency measure	سنجش اضطراری
emergency station	محل اضطراری
emergency lamp	لامپ اضطراری
emergency priority	تقدم اضطراری
emergency leave	مرخصی اضطراری
emergency lighting	روشنایی اضطراری
emergency maintenance	نگهداشت اضطراری
emergency switch	کلید اضطراری
emergency transmitter	فرستنده اضطراری
emergency treatment	معالجه اضطراری
standby battery	باتری اضطراری
missed approach	فرود اضطراری
emergency exit	در خروج اضطراری
insurance stockage	ذخیره اضطراری
emergency works	کارهای اضطراری
emergency valve	شیر اضطراری
emergency fund	وجوه اضطراری
emergency air	هوای اضطراری
emergency antenna	انتن اضطراری
emergency brake	ترمز اضطراری
emergency burial	تدفین اضطراری
emergency cartridge	کارتریج اضطراری
emergency conditions	شرایط اضطراری
maydays	پیام اضطراری
mayday	پیام اضطراری
emergency conning position	پل فرماندهی اضطراری
emergency exit	خروج اضطراری
ditching	فرود اضطراری
landding	کرانه رسمی فرودگاه
departure air field	فرودگاه پرواز هواپیما
airfield traffic	عبورو مرور در فرودگاه
airfield traffic	عبور و مرور فرودگاه
helipad	فرودگاه هلی کوپتر
Take me to the airport?	مرا به فرودگاه ببرید.
landing mat	باند فرود اضطراری
air defense emergency	وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergency	فوق العاده اضطراری
Where is the emergency exit?	در خروج اضطراری کجاست؟
emergencies	فوق العاده اضطراری
emergency leave	سطح اماد اضطراری
emergency call	خبر یا مکالمه اضطراری
emergency brake equipment	تجهیزات ترمز اضطراری
emergency scramble	درگیری اضطراری هواپیماها
emergency operation	بهره برداری اضطراری
emergency power supply	منبع قدرت اضطراری
named airport of departure	فرودگاه معین برای حرکت
taxiway	جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
How far is it to the airport?	تا فرودگاه چقدر راه است؟
accident ambulance	اتومبیل اضطراری برای حوادث
emergency complement	تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
autorotation	روش فرود اضطراری هلیکوپتر
ditching	فرود اضطراری هواپیما روی اب
emergency admission	پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
to declare a state of emergency	اعلان کردن حالت اضطراری
fall back	سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
augmentation support set	دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
Is there a bus to the airport?	آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a train to the airport?	آیا برای فرودگاه قطار هست؟
What's the fare to the airport?	نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
recovery airfield	فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
airport traffic area	منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
fire escape	خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
scuttle	غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttled	غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttles	غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttling	غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escapes	خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
gate	محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
wind tie	پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
gates	محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
to call 911 [American English]	تلفن اضطراری کردن [به پلیس یا آتش نشانی]
field expedient	روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
zmarker beacon	برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
hot site	یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
Emergeny exit .	پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
emergency establishment	تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
hard stand	بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
defense emergency	مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
ejection seat	صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
wheel load	فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
squawk may day	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
intermediate contingency	قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
course light	روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
terminal guidance	هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
aircraft arresting hook	مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
presidential call	فرمان بسیج اعلام شده به وسیله رئیس جمهور بسیج اضطراری
ground liaison	گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
teleran system	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
emergency loading	بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
urgency	فوتی بودن اضطراری بودن
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
emergency cryptosystem	سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
emergency scramble	درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
dispersal airfield	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
ground signals	سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه