Dictiornary-Farsi | فرودگاه فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
alternative airfield	فرودگاه فرعی


Other Matches

pioneer heliport	فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
airstrip	فرودگاه
airports	فرودگاه
airstrips	فرودگاه
airfield	فرودگاه
air field	فرودگاه
air strip	فرودگاه
airdrome	فرودگاه
landing field	فرودگاه
airfields	فرودگاه
airport	فرودگاه
fields	فرودگاه
aerodromes	فرودگاه
fielded	فرودگاه
field	فرودگاه
aerodrome	فرودگاه
bingo field	فرودگاه اضطراری
port	فرودگاه هواپیما
airstrips	باند فرودگاه
seadrome	فرودگاه دریایی
skycap	باربر فرودگاه
aerodromes	فرودگاه هواپیما
landing place	فرودگاه اسکله
departure air field	فرودگاه عزیمت
runway	باند فرودگاه
flying field	میدان فرودگاه
heliport	فرودگاه هلیکوپتر
airstrip	باند فرودگاه
air strip	باند فرودگاه
landing	فرودگاه هواپیما
bingo field	فرودگاه یدکی
landings	فرودگاه هواپیما
alternate aerodrome	فرودگاه یدکی
aerodrome	فرودگاه هواپیما
auxiliary landing field	فرودگاه کمکی
heliports	فرودگاه هلیکوپتر
runways	باند فرودگاه
airfield traffic	عبور و مرور فرودگاه
airfield traffic	عبورو مرور در فرودگاه
landding	کرانه رسمی فرودگاه
departure air field	فرودگاه پرواز هواپیما
helipad	فرودگاه هلی کوپتر
Take me to the airport?	مرا به فرودگاه ببرید.
named airport of departure	فرودگاه معین برای حرکت
How far is it to the airport?	تا فرودگاه چقدر راه است؟
taxiway	جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
What's the fare to the airport?	نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
airport traffic area	منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
augmentation support set	دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
Is there a bus to the airport?	آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a train to the airport?	آیا برای فرودگاه قطار هست؟
recovery airfield	فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
wind tie	پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
gate	محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gates	محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
zmarker beacon	برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
hard stand	بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
wheel load	فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
course light	روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
terminal guidance	هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
ground liaison	گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
half deck	پل فرعی
byeffect	اثر فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
minor	فرعی
adjuncts	فرعی
adjunct	فرعی
petty	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
spillover effect	اثر فرعی
derivatives	فرعی
by-effect	اثر فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
lateral	فرعی
extrinsic	فرعی
second class	فرعی
sub dam	سد فرعی
succursal	فرعی
min	فرعی
accessorial	فرعی
derivative	فرعی
ancillary	فرعی
subsidiary	فرعی
branch lines	خط فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
accessory	فرعی
secondary	فرعی
tributaries	فرعی
inferiors	فرعی
inferior	فرعی
incidents	فرعی
incident	فرعی
subaltern	فرعی
subalterns	فرعی
by	فرعی
subsidiaries	فرعی
teleran system	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
retort tar	قطران فرعی
accessory	دعوای فرعی
radicle	فرعی نازک
quadrantal points	جهات فرعی
side show	موضوع فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
probative	حقایق فرعی
rootlet	ریشه فرعی
accessory	لوازم فرعی
side show	نمایش فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
side dish	غذاهای فرعی
side effects	اثرات فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
municipal road	راه فرعی
minor league	لیگ فرعی
diverticulum	جاده فرعی
derived units	احاد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
secondary unit	واحد فرعی
derived unit	واحد فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
cotype	نوعی فرعی
coproduct	محصول فرعی
consequent pole	قطب فرعی
colonnette	ستون فرعی
byroad	جاده فرعی
byname	اسم فرعی
by work	کار فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
dog leg	شاخه فرعی
minor elements	عناصر فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
link road	راه فرعی
lay shaft	میله فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
incidentals	اقلام فرعی
incidental effect	اثر فرعی
overtone	صدای فرعی
overtones	صدای فرعی
floor jack	اهرم فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
by way	راه فرعی
extension	شماره فرعی
subculture	کشت فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
subcultures	کشت فرعی
extension	تلفن فرعی
DIVERSION	راه فرعی
extensions	تلفن فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
byways	راه فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
subordinating	فرعی پایین تر
subordinate	فرعی پایین تر
lay-shaft	میله فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
annexe	ساختمان فرعی
subordinated	فرعی پایین تر
subordinates	فرعی پایین تر
byway	راه فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
underplot	داستان فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subclass	شعبه فرعی
subclass	طبقه فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
sub station	پست فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub network	شبکه فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
stop street	خیابان فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
sideway	فرعی از پهلو
subfamily	تیره فرعی
subgenus	جنس فرعی
token money	پول فرعی
tine	شاخ فرعی
sugroup	دسته فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
substrate	شکل فرعی
substation	ایستگاه فرعی