Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
ditching
فرود اضطراری هواپیما روی اب
Other Matches
ditching
فرود اضطراری
missed approach
فرود اضطراری
landing mat
باند فرود اضطراری
autorotation
روش فرود اضطراری هلیکوپتر
overshoot
فرود ناقص هواپیما
forced landing
فرود اجباری هواپیما
overshoots
فرود ناقص هواپیما
final approach
مسیرنهایی فرود هواپیما
landing
فرود
[هواپیما یا موشک]
overshooting
فرود ناقص هواپیما
angle of approach
زاویه فرود هواپیما
ejection seat
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
ground controled approach
دستگاه فرود خودکار هواپیما
automatic carrier landing system
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
glide slope
زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
landings
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing gear
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
radio approach
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
land arm mode
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
instrument landing
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
ground loop
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
terrain avoidance
اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
marker circle
دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
localizer
انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
landing wires
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
anti spin
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
design landing weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
ease turn
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
emergency generator set
دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
coactive
اضطراری
compulsive
اضطراری
involuntary
اضطراری
emergencies
اضطراری
emergency
اضطراری
auxiliary
اضطراری
auxiliaries
اضطراری
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
emergency valve
شیر اضطراری
emergency transmitter
فرستنده اضطراری
standby battery
باتری اضطراری
emergency switch
کلید اضطراری
emergency treatment
معالجه اضطراری
emergency shelter
پناهگاه اضطراری
emergency works
کارهای اضطراری
emergency air
هوای اضطراری
insurance stockage
ذخیره اضطراری
bingo field
فرودگاه اضطراری
emergency conning position
پل فرماندهی اضطراری
maydays
پیام اضطراری
mayday
پیام اضطراری
emergency station
محل اضطراری
emergency antenna
انتن اضطراری
emergency brake
ترمز اضطراری
emergency fund
وجوه اضطراری
emergency exit
خروج اضطراری
emergency conditions
شرایط اضطراری
emergency burial
تدفین اضطراری
emergency risk
ریسک اضطراری
emergency exit
در خروج اضطراری
emergency cartridge
کارتریج اضطراری
emergency lamp
لامپ اضطراری
emergency leave
مرخصی اضطراری
emergency push button
تکمه اضطراری
emergency ration
جیره اضطراری
emergency priority
تقدم اضطراری
emergency lighting
روشنایی اضطراری
emergency repair
تعمیر اضطراری
emergency measure
سنجش اضطراری
emergency maintenance
نگهداشت اضطراری
emergency scramble
رهگیری اضطراری
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
air defense emergency
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergency scramble
درگیری اضطراری هواپیماها
emergency call
خبر یا مکالمه اضطراری
emergency leave
سطح اماد اضطراری
emergency
فوق العاده اضطراری
emergency brake equipment
تجهیزات ترمز اضطراری
emergency operation
بهره برداری اضطراری
emergency power supply
منبع قدرت اضطراری
emergencies
فوق العاده اضطراری
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
emergency complement
تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
accident ambulance
اتومبیل اضطراری برای حوادث
fall back
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
emergency admission
پذیرش اضطراری
[در بیمارستان]
[پزشکی]
to declare a state of emergency
اعلان کردن حالت اضطراری
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
scuttled
غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttles
غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttling
غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttle
غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escape
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
fire escapes
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
field expedient
روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
to call 911
[American English]
تلفن اضطراری کردن
[به پلیس یا آتش نشانی]
Emergeny exit .
پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
emergency establishment
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
hot site
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
defense emergency
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
abseils
فرود
line of fall
خط فرود
land
فرود
downstream
فرود اب
tailwater
فرود اب
abseiling
فرود
abseiled
فرود
dropping
فرود
drops
فرود
landings
فرود
drop
فرود
landing
فرود
dropped
فرود
splashdowns
آب فرود
abseil
فرود
splashdown
آب فرود
run way
باند فرود
impact point
نقطه فرود
plunges
فرود امدن
nosedives
فرود عمودی
instrument landing
فرود کور
pit
منطقه فرود
approach clearance
اجازه فرود
forced landing
فرود اجباری
pits
منطقه فرود
angle of fall
زاویه فرود
application of a force
فرود نیرو
descends
فرود امدن
descend
فرود امدن
descendeur
صفحه فرود
nosedive
فرود عمودی
approaches
مسیر فرود
nosedived
فرود عمودی
approached
مسیر فرود
nosediving
فرود عمودی
approach
مسیر فرود
alights
فرود امدن
alighting
فرود امدن
alighted
فرود امدن
deck landing aid
کمکهای فرود
perch
فرود امدن
perched
فرود امدن
perches
فرود امدن
perching
فرود امدن
plunge
فرود امدن
plunged
فرود امدن
alight
فرود امدن
drop zone
منطقه فرود
land vi
فرود امدن
soft landing
فرود نرم
landing gear
ارابه فرود
undercarriages
ارابه فرود
landing spot
نقطه فرود
landing hill
تپه فرود
landing strips
باند فرود
landing light
چراغ فرود
night landing
فرود شبانه
landing site
محل فرود
strip
باند فرود
landing strip
باند فرود
missed approach
فرود ناقص
landing site
پایگاه فرود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com