English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
English Persian
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
Search result with all words
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
Other Matches
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
book making شرطبندی
staking شرطبندی
prices مبلغ شرطبندی
price مبلغ شرطبندی
backing مبلغ شرطبندی
turf accountants متصدی شرطبندی
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
morning line امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
entry شرطبندی روی اسب معین ورود به اب
handicap stake مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
one thousand guineas مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
supplements اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplementing اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplemented اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
two thousands guineas مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
supplement اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
winter book تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
starting fee مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
lines رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
chalk مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
salesgirl فروشنده
salesgirls فروشنده
sales clerks فروشنده
salesperson فروشنده
salespersons فروشنده
seller فروشنده
frontsman فروشنده
suppliers فروشنده
salespeople فروشنده
sales clerk فروشنده
shopman فروشنده
dealer فروشنده
vender فروشنده
sales woman فروشنده زن
sales man فروشنده
sellers فروشنده
dealers فروشنده
monger فروشنده
saleswoman زن فروشنده
supplier فروشنده
vendor فروشنده
alienator فروشنده
salesman فروشنده
vendors فروشنده
salesmen فروشنده
bargainer فروشنده
saleswomen زن فروشنده
saleswomen بانوی فروشنده
runner فروشنده سیار
dealers فروشنده معاملات چی
traveling salesman فروشنده سیار
traveling man فروشنده سیار
dealer فروشنده معاملات چی
marginal seller فروشنده نهائی
runners فروشنده سیار
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
duopoly در انحصار دو فروشنده
sellers surplus مازاد فروشنده
tallyman فروشنده اقساطی
computer salesman فروشنده کامپیوتر
computer vendor فروشنده کامپیوتر
saleswoman بانوی فروشنده
counter jumper فروشنده دکان
caveat venditor اخطار به فروشنده
sales man فروشنده سیار
salesclerk فروشنده مغازه
seller's option انتخاب فروشنده
seller's option اختیار فروشنده
seller's market بازار فروشنده
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
offeror فروشنده عرضه کننده
haberdashers فروشنده لباس مردانه
outfitter فروشنده لوازم شکار
herbalist فروشنده گیاهان طبی
outfitters فروشنده لوازم شکار
ironmonger فروشنده اهن الات
ironmongers فروشنده اهن الات
bottlegger فروشنده مشروب قاچاق
herbalists فروشنده گیاهان طبی
plumassier فروشنده پرهای ارایشی
stationers فروشنده لوازم التحریر
caveat venditor ملتفت بودن فروشنده
hardwareman فروشنده افزارواسباب فلزی
counterbid جواب خریداربه فروشنده
stationer فروشنده لوازم التحریر
herbist فروشنده گیاهان طبی
cutler فروشنده الات برنده
herborist فروشنده گیاهان طبی
aytomobile dealer فروشنده یا دلال اتومبیل
haberdasher فروشنده لباس مردانه
trinketer فروشنده جواهر بدلی
third party vendor فروشنده دسته سوم
supplier at arm's length فروشنده آزاد [اقتصاد]
ex warehouse تحویل در انبار فروشنده
tipster فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
value added reseller فروشنده تکمیلی دسته دوم
suppliers rating درجه بندی نمودن فروشنده ها
clerks کارمند دفتری فروشنده مغازه
stapler فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
clerk کارمند دفتری فروشنده مغازه
corsetiere فروشنده شکم بند زنانه
staplers فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
hawkers فروشنده دوره گرد وجار زن
asking price قیمت مورد مطالبهی فروشنده
gold import point طلای خالص به فروشنده میدهد
tipsters فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
hawker فروشنده دوره گرد وجار زن
private treaty معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
drysalter فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
price taker خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
vendors کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represent عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represents عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendor کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
del credere ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
seller's market بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
caveat venditor یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
right of stoppage in transitu حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
tie in sales حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
ex works یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
ex quay یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
ex ship یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
discount register دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
particular lien حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
delivered at frontier یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
c.i.f. یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
delivered duty paid یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
STT نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
secure transaction technology سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
counterintelligence ضد اطلاعات
data اطلاعات
[pieces of] information اطلاعات
information اطلاعات
intelligence اطلاعات
witting اطلاعات
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
information explosion انفجار اطلاعات
departmental intelligence اطلاعات اداری
secrets اطلاعات سری
secret اطلاعات سری
assistant chief of staff,g (intelligenc معاونت اطلاعات
information center مرکز اطلاعات
communication عبور اطلاعات
filter center مرکزتوزیع اطلاعات
essential elements of information عناصراصلی اطلاعات
information processing پردازش اطلاعات
information retrieval بازیابی اطلاعات
data bank بانک اطلاعات
dissemination پخش اطلاعات
data processing تهیه اطلاعات
data processing پرورش اطلاعات
data processing امایش اطلاعات
information bureau دفتر اطلاعات
defense information اطلاعات دفاعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com