English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
third party vendor فروشنده دسته سوم
Search result with all words
value added reseller فروشنده تکمیلی دسته دوم
Other Matches
vendors فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
mounting دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
seller فروشنده
monger فروشنده
sales clerk فروشنده
frontsman فروشنده
vendor فروشنده
sellers فروشنده
vendors فروشنده
sales man فروشنده
sales woman فروشنده زن
dealer فروشنده
dealers فروشنده
salespersons فروشنده
salesperson فروشنده
shopman فروشنده
vender فروشنده
sales clerks فروشنده
salesgirl فروشنده
salesgirls فروشنده
salespeople فروشنده
saleswomen زن فروشنده
salesmen فروشنده
supplier فروشنده
salesman فروشنده
alienator فروشنده
saleswoman زن فروشنده
suppliers فروشنده
bargainer فروشنده
marginal seller فروشنده نهائی
saleswomen بانوی فروشنده
sales man فروشنده سیار
traveling salesman فروشنده سیار
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
tallyman فروشنده اقساطی
seller's option انتخاب فروشنده
runner فروشنده سیار
runners فروشنده سیار
seller's market بازار فروشنده
traveling man فروشنده سیار
salesclerk فروشنده مغازه
saleswoman بانوی فروشنده
sellers surplus مازاد فروشنده
counter jumper فروشنده دکان
computer vendor فروشنده کامپیوتر
computer salesman فروشنده کامپیوتر
seller's option اختیار فروشنده
caveat venditor اخطار به فروشنده
dealers فروشنده معاملات چی
duopoly در انحصار دو فروشنده
dealer فروشنده معاملات چی
haberdasher فروشنده لباس مردانه
stationer فروشنده لوازم التحریر
herbalist فروشنده گیاهان طبی
stationers فروشنده لوازم التحریر
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
herbalists فروشنده گیاهان طبی
ironmonger فروشنده اهن الات
ironmongers فروشنده اهن الات
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
outfitter فروشنده لوازم شکار
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
trinketer فروشنده جواهر بدلی
haberdashers فروشنده لباس مردانه
outfitters فروشنده لوازم شکار
caveat venditor ملتفت بودن فروشنده
plumassier فروشنده پرهای ارایشی
bottlegger فروشنده مشروب قاچاق
aytomobile dealer فروشنده یا دلال اتومبیل
hardwareman فروشنده افزارواسباب فلزی
counterbid جواب خریداربه فروشنده
herbist فروشنده گیاهان طبی
ex warehouse تحویل در انبار فروشنده
supplier at arm's length فروشنده آزاد [اقتصاد]
herborist فروشنده گیاهان طبی
cutler فروشنده الات برنده
offeror فروشنده عرضه کننده
hawker فروشنده دوره گرد وجار زن
hawkers فروشنده دوره گرد وجار زن
tipster فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
tipsters فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
corsetiere فروشنده شکم بند زنانه
clerks کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk کارمند دفتری فروشنده مغازه
staplers فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
gold import point طلای خالص به فروشنده میدهد
asking price قیمت مورد مطالبهی فروشنده
stapler فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
suppliers rating درجه بندی نمودن فروشنده ها
group دسته دسته کردن
sorted دسته دسته کردن
shoals of people دسته دسته مردم
they came in bands دسته دسته امدند
streams of people دسته دسته مردم
distribute دسته دسته کردن
sorts دسته دسته کردن
classify دسته دسته کردن
sects دسته دسته مذهبی
sect دسته دسته مذهبی
assort دسته دسته کردن
sort دسته دسته کردن
scores of people دسته دسته مردم
groups دسته دسته کردن
troop دسته دسته شدن
trooped دسته دسته شدن
regiments دسته دسته کردن
regiment دسته دسته کردن
in detail مفصلا دسته دسته
windrow دسته دسته کردن
trooping دسته دسته شدن
assort دسته دسته شدن
price taker خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
private treaty معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
drysalter فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
represents عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendor کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendors کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represented عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represent عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
coaction عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
seller's market بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
del credere ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
right of stoppage in transitu حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
caveat venditor یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
tie in sales حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
ex works یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
ex ship یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
discount register دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
ex quay یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
particular lien حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
delivered at frontier یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
bundles متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle متمرکز کردن دسته کردن دسته
c.i.f. یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
delivered duty paid یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
STT نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
secure transaction technology سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
root of title منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
drove دسته
host دسته
droves دسته
nosegay دسته گل
lot دسته
helve دسته
bundling دسته
gens دسته
brigade دسته
trooping دسته
cranks دسته
bouquet دسته گل
bevy دسته
bouquets دسته گل
sheaf دسته
hordes دسته
horde دسته
team دسته
clan دسته
cluster bomb دسته
cluster دسته
kinds دسته
cluster bombs دسته
kindest دسته
brigades دسته
clusters دسته
category دسته
clans دسته
kind دسته
teams دسته
gangs دسته
bundles دسته
classes دسته
cheque book دسته چک
classis دسته
confraternity دسته
ears دسته
shook دسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com