English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
offeror فروشنده عرضه کننده
Other Matches
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
reaganomics اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
vendors فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
cartel اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
seller فروشنده
frontsman فروشنده
supplier فروشنده
suppliers فروشنده
vendors فروشنده
vendor فروشنده
sales man فروشنده
salesmen فروشنده
salesman فروشنده
saleswomen زن فروشنده
saleswoman زن فروشنده
sales woman فروشنده زن
bargainer فروشنده
shopman فروشنده
sellers فروشنده
salesperson فروشنده
monger فروشنده
dealer فروشنده
sales clerk فروشنده
sales clerks فروشنده
salesgirl فروشنده
salesgirls فروشنده
salespersons فروشنده
alienator فروشنده
vender فروشنده
salespeople فروشنده
dealers فروشنده
seller's option اختیار فروشنده
saleswomen بانوی فروشنده
computer vendor فروشنده کامپیوتر
saleswoman بانوی فروشنده
sales man فروشنده سیار
runner فروشنده سیار
runners فروشنده سیار
computer salesman فروشنده کامپیوتر
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
duopoly در انحصار دو فروشنده
sellers surplus مازاد فروشنده
seller's market بازار فروشنده
seller's option انتخاب فروشنده
marginal seller فروشنده نهائی
traveling man فروشنده سیار
tallyman فروشنده اقساطی
caveat venditor اخطار به فروشنده
dealers فروشنده معاملات چی
salesclerk فروشنده مغازه
traveling salesman فروشنده سیار
counter jumper فروشنده دکان
dealer فروشنده معاملات چی
offers عرضه
offered عرضه
offer عرضه
supplied عرضه
slouchy بی عرضه
supplying عرضه
efficiency عرضه
supply عرضه
proffered عرضه
presentation عرضه
inept بی عرضه
proffering عرضه
aggregate supply عرضه کل
total supply عرضه کل
good for nothing بی عرضه
proffer عرضه
proffers عرضه
presentations عرضه
dowdy بی عرضه
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
herbalist فروشنده گیاهان طبی
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
herbalists فروشنده گیاهان طبی
ironmonger فروشنده اهن الات
ironmongers فروشنده اهن الات
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
bottlegger فروشنده مشروب قاچاق
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
herborist فروشنده گیاهان طبی
herbist فروشنده گیاهان طبی
third party vendor فروشنده دسته سوم
haberdashers فروشنده لباس مردانه
haberdasher فروشنده لباس مردانه
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
counterbid جواب خریداربه فروشنده
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
supplier at arm's length فروشنده آزاد [اقتصاد]
cutler فروشنده الات برنده
trinketer فروشنده جواهر بدلی
caveat venditor ملتفت بودن فروشنده
ex warehouse تحویل در انبار فروشنده
stationers فروشنده لوازم التحریر
stationer فروشنده لوازم التحریر
plumassier فروشنده پرهای ارایشی
hardwareman فروشنده افزارواسباب فلزی
outfitters فروشنده لوازم شکار
outfitter فروشنده لوازم شکار
aytomobile dealer فروشنده یا دلال اتومبیل
work effort عرضه کار
presents عرضه کردن
aggregate market supply عرضه کل بازار
presenting عرضه کردن
presented عرضه کردن
money stock عرضه پول
exposition عرضه نمایشگاه
money supply عرضه پول
counter offer عرضه متقابل
quantity of supply مقدار عرضه
oversupply عرضه بیش از حد
present عرضه کردن
change in supply تغییر عرضه
offer and demand عرضه و تقاضا
national supply عرضه ملی
inelastic supply عرضه بی کشش
disposable قابل عرضه
presentation ارائه عرضه
expositions عرضه نمایشگاه
offers عرضه کردن
representable قابل عرضه
offered عرضه کردن
leader merchandising پیشرو در عرضه
jackstraw ادم بی عرضه
joint supply عرضه مشترک
supply and demand عرضه و تقاضا
sampling offer عرضه ازمایشی
excess supply عرضه اضافی
presentations ارائه عرضه
elastic supply عرضه با کشش
elastic supply عرضه حساس
excess supply عرضه بیش از حد
elasticity of supply کشش عرضه
trial offer عرضه ازمایشی
offer عرضه کردن
fixed supply عرضه ثابت
presentative عرضه داشتنی
supply curve منحنی عرضه
supply عرضه داشتن
supply function تابع عرضه
provide عرضه کردن
supplying عرضه داشتن
supply management مدیریت عرضه
supply of labor عرضه کار
supply of money عرضه پول
supply price قیمت عرضه
provides عرضه کردن
supply constraints محدودیتهای عرضه
gluts عرضه بیش از حد
glut عرضه بیش از حد
supply schedule جدول عرضه
supply and d. عرضه وتقاضا
supplied عرضه داشتن
tipsters فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
suppliers rating درجه بندی نمودن فروشنده ها
tipster فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
clerk کارمند دفتری فروشنده مغازه
hawker فروشنده دوره گرد وجار زن
staplers فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
gold import point طلای خالص به فروشنده میدهد
corsetiere فروشنده شکم بند زنانه
clerks کارمند دفتری فروشنده مغازه
asking price قیمت مورد مطالبهی فروشنده
stapler فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
value added reseller فروشنده تکمیلی دسته دوم
hawkers فروشنده دوره گرد وجار زن
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
quantity supplied مقدار عرضه شده
goons تروریست بی عرضه و نالایق
law of supply and demand قانون عرضه و تقاضا
marketed به بازار عرضه کردن
offers پیشکش کردن عرضه
disposure نمایش عرضه داشت
market به بازار عرضه کردن
marginal supply price قیمت عرضه نهائی
to offer عرضه کردن [ کالا]
price elasticity of supply کشش قیمتی عرضه
supply side economics اقتصاد طرفدار عرضه
perfectly elastic supply عرضه کاملا با کشش
perfectly inelastic supply عرضه کاملا بی کشش
institute of purchasing and supply موسسه خرید و عرضه
real money supply عرضه واقعی پول
scruff ادم بی عرضه وفقیر
personal service utility عرضه سرانه کار
marketable قابل عرضه دربازار
goon تروریست بی عرضه و نالایق
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
markets به بازار عرضه کردن
supply and demand law قانون عرضه و تقاضا
marketability قابلیت عرضه در بازار
offered پیشکش کردن عرضه
offer پیشکش کردن عرضه
gluts عرضه بیش از تقاضا
to place on the market به بازار عرضه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com