Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
dumping
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
Other Matches
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
marketplace
میدان فروش کالا بازار
anti dumping
مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
cartels
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
demand price
حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
commodity market
بازار کالا
home market
بازار داخل کشور
initial campaign
معرفی کالا به بازار
launching
جا انداختن کالا در بازار
launches
جا انداختن کالا در بازار
launched
جا انداختن کالا در بازار
launch
جا انداختن کالا در بازار
dead market
بازار کم فروش
sales area
بازار فروش
sale
بازار فروش
outlet
بازار فروش
outlets
بازار فروش
foreign market
بازار خارج
market acceptance
پذیرش کالا توسط بازار
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
market
بازار فروش
[اقتصاد]
market research
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
futures market
بازار خرید و فروش سلف
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
launched
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launch
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
market overt
بازار عمومی محل خرید و فروش درفضای باز
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
flea market
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
toll
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
buyer's over
حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
market value
در بازار قیمت بازار
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market economy
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
bear
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bears
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bazaars
بازار
bazaar
بازار
agora
بازار
market place
بازار
market places
بازار
market
بازار
marketed
بازار
trone
بازار
markets
بازار
cloth-hall
بازار
the mareet was weak
بازار
mart
بازار
shopping center
بازار
free markets
بازار ازاد
market imperfection
نقص بازار
home market
بازار داخلی
EEC
بازار مشترک
carpet market
بازار فرش
historical cost
قیمت بازار
perfect market
بازار کامل
Common Market
بازار مشترک
gold market
بازار طلا
open market
بازار باز
open market
بازار ازاد
market forces
نیروهای بازار
labor market
بازار کار
wage market
بازار دستمزد
tenor
بازار سلف
tenors
بازار سلف
bourse
بازار سهام
market freedom
ازادی بازار
market functions
وفائف بازار
brand leader
پیشرو در بازار
market leader
پیشقدم در بازار
competition
بازار ازاد
imperfect market
بازار ناقص
market equilibrium
تعادل بازار
market demand
تقاضای بازار
market mechanism
مکانیسم بازار
buyers market
بازار خرید
aggregate market supply
عرضه کل بازار
market appraisal
سنجش بازار
marketing
بازار یابی
capital market
بازار سرمایه
loan market
بازار وام
slump
کسادی بازار
slumped
کسادی بازار
bearish market
بازار رو به افول
competitions
بازار ازاد
bullion market
بازار شمش
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
bullish market
بازار احتکاری
bullish market
بازار رو به رونق
market failure
ناتوانی بازار
buyer's market
بازار خرید
market leader
پیشرو بازار
slumps
کسادی بازار
slumping
کسادی بازار
dead market
بازار کساد
gluts
پر کردن بازار
market segmentation
تقسیم بازار
credit market
بازار اعتباری
market risk
خطر بازار
market survey
بررسی بازار
emporiums
بازار بزرگ
market review
بررسی بازار
county fair
بازار روز
county fair
بازار مکاره
money market
بازار پول
money markets
بازار پول
narrow market
بازار محدود
emporium
بازار بزرگ
black market
بازار سیاه
market segmentation
تجزیه بازار
glut
پر کردن بازار
market share
سهم بازار
supermarkets
ابر بازار
supermarket
ابر بازار
market trust
بازار انحصاری
market value
قیمت بازار
market trends
روندهای بازار
marketplace
بازار گاه
market system
نظام بازار
domestic market
بازار داخلی
the market is dull
بازار کساداست
spot market
بازار نقدی
mart
بازار مالی
download
بازار کارافتاده
financial market
بازار مالی
market structure
بنیان بازار
market structure
ساخت بازار
emporia
بازار بزرگ
market prices
قیمتهای بازار
market price
قیمت بازار
market penetration
نفوذ به بازار
widening of market
گسترش بازار
sharing the market
تقسیم بازار
market research
بررسی بازار
market overt
بازار اشکار
market economy
اقتصاد بازار
market economies
اقتصاد بازار
market opportunity
فرصت بازار
oil market
بازار نفت
falling market
بازار رو به زوال
fair market
بازار مکاره
exchange market
بازار اسعار
black markets
بازار سیاه
foreign exchange market
بازار ارز
fair market
هفته بازار
market oriented
در جهت بازار
free market
بازار ازاد
seller's market
بازار فروشنده
dumping
فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
organising
بازار سازمان یافته
organizes
بازار سازمان یافته
marketed
به بازار عرضه کردن
securities market
بازار اوراق بهادار
organizing
بازار سازمان یافته
organize
بازار سازمان یافته
organises
بازار سازمان یافته
security market
بازار اوراق بهادار
product launch
جا انداختن محصول در بازار
spot market
بازار معاملات نقدی
the market is dull
بازار راکد است
market directed economy
اقتصاد مبتنی بر بازار
baltic exchange
بازار بورس بالتیک
markets
به بازار عرضه کردن
markets
در بازار دادوستد کردن
To depress the market .
بازار را کساد کردن
marketed
در بازار دادوستد کردن
market
به بازار عرضه کردن
market
در بازار دادوستد کردن
black market operations
عملیات بازار سیاه
soft market
بازار با تقاضای خوب
commodity market
بازار کالای مصرفی
market clearing price
قیمت تعادل در بازار
marketability
قابلیت عرضه در بازار
market rate of interest
نرخ بهره بازار
exchange intervention
دخالت در بازار ارز
break into the market
در بازار رسوخ کردن
free market system
نظام بازار ازاد
market grades and grading
طبقه بندی بازار
free market economy
اقتصاد بازار ازاد
market information
اطلاعات و دادههای بازار
bull the market
بازار را گرم کردن
cooling period
زمان بازار خراب کن
exchange market
بازار داد و ستد
cornering the market
قبضه نمودن بازار
market imperfection
ناقص بودن بازار
commodity market
بازار مواد اولیه
to put on the market
به بازار عرضه کردن
market mechanism
طرز کار بازار
organized market
بازار سازمان یافته
market leader
دارای رهبریت بازار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com