English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
critical frequency فرکانس مرزی
Other Matches
wobbulator تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonance وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
mete : خط مرزی
border خط مرزی
bordered خط مرزی
bordering خط مرزی
boundaries مرزی
boundary مرزی
borderline مرزی
marginal مرزی
paralic مرزی
extraterritoriality برون مرزی
oversea برون مرزی
boundary layer لایه مرزی
boundary trench نهرچه مرزی
boundary effect اثر مرزی
border installations تاسیسات مرزی
boundary surface سطح مرزی
extraterritorial برون مرزی
limiting voltage ولتاژ مرزی
outposts پایگاه مرزی
exterritorial برون مرزی
cleavage plane سطح مرزی
outpost پایگاه مرزی
mete سنگ مرزی
frontier خط فاصل مرزی
boundar trench نهرچه مرزی
frontier treaty معاهده مرزی
border land زمین مرزی
border stone سنگ مرزی
borderline schizophrenia اسکیزوفرنی مرزی
frontalier یکان مرزی
frontalier نیروهای مرزی
boundary conditions شرایط مرزی
marchland زمین مرزی
marginal test ازمون مرزی
rubicon مرز خط مرزی
marginal consciousness هشیاری مرزی
marginal checking بررسی مرزی
marginal check برسی مرزی
marginal check مقابله مرزی
borderline state حالت مرزی
borderline mental deficiency نقص عقلی مرزی
inland درون مرزی داخله
barrier combat air patrol گشتی مرزی هوایی
borderline psychosis روان پریشی مرزی
high seas ابهای برون مرزی
terry سربازمدافع مرزی انگلیس
extraterritoriality حقوق برون مرزی
exterritoriality حقوق برون مرزی
surface boundary layer لایه مرزی سطح
laminar boundary layer لایه مرزی خطی
costal frontier نوار مرزی ساحلی
coastal frontier نوار مرزی ساحلی
catchment حوزه ابریز مرزی
frontalier جزو یکان مرزی
touch in goal line ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
borderline mental retardation عقب ماندگی ذهنی مرزی
boundaries 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
overseas ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
service line حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
oversea command یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
drop shot ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
service line خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
instantaneous frequency مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
reynolds stress تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
This new frontier incident probably means war. این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
intercoastal رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
frequence فرکانس
low frequency فرکانس کم
line frequency فرکانس خط
frequency فرکانس
frequencies فرکانس
frequency recorder ضباط فرکانس
frequency parameter پارامتر فرکانس
frequency recorder ثبات فرکانس
frequency of resonance فرکانس رزونانس
frequency plan طرح فرکانس
frequency region حیطه فرکانس
frequency tuning تنظیم فرکانس
frequency triplication تریپلاژ فرکانس
frequency standard استاندارد فرکانس
frequency stabilizer پایدارکننده فرکانس
frequency stability پایداری فرکانس
frequency spectrum بیناب فرکانس
frequency spectrum طیف فرکانس
frequency separation جداسازی فرکانس
frequency respone پاسخ فرکانس
frequency regulator رگولاتور فرکانس
frequency region ناحیه فرکانس
quenching frequency فرکانس نوسان
frequency of oscillations فرکانس نوسان
frequency of infinite attenuation فرکانس قطب
frequency filter صافی فرکانس
frequency fluctuation تغییر فرکانس
frequency generator مولد فرکانس
frequency inversion برگردان فرکانس
intermediate frequency فرکانس میانی
frequency mark علامت فرکانس
frequency marking مارکاژ فرکانس
frequency measurement سنجش فرکانس
frequency medulation مدولاسیون فرکانس
frequency mark نشانه فرکانس
frequency mixing ترکیب فرکانس
frequency mixture ترکیب فرکانس
frequency modulation مدولاسیون فرکانس
frequency modulated مدوله فرکانس
frequency modulation تلفیق فرکانس
frequency modulator مدولاتور فرکانس
frequency multiplication افزایش فرکانس
frequency error خطای فرکانس
x band باند فرکانس
intermediate frequency tank circuit فرکانس میانی
j band باند فرکانس
k band باند فرکانس
p band باند فرکانس
q band بند فرکانس
picture frequency فرکانس تصویر
line frequency فرکانس شبکه
low frequency فرکانس پایین
nominal frequency فرکانس نامی
natural frequency فرکانس طبیعی
medium frequency فرکانس میانه
measuring frequency فرکانس سنجش
maximum frequency فرکانس حداکثر
mains frequency فرکانس شبکه
radio frequency فرکانس رادیویی
radio frequency فرکانس بالا
intermediate frequency فرکانس میانه
video frequency فرکانس ویدئو
h.f. فرکانس بالا
telephone frequency فرکانس صحبت
high frequency فرکانس بالا
telegraphic frequency فرکانس تلگرافی
i.f. فرکانس میانی
idle frequency فرکانس بی باری
image frequency فرکانس تصویر
impluse frequency فرکانس پالس
impluse frequency فرکانس پولز
impluse frequency فرکانس ضربان
induction frequency converter مبدل فرکانس
industrial frequency فرکانس صنعتی
input frequency فرکانس اولیه
input frequency فرکانس ورودی
reed frequency meter فرکانس مترانبری
radian frequency فرکانس زاویهای
m.f. فرکانس متوسط
frequency duplicator دوبلور فرکانس
frequency blocking بلوکاژ فرکانس
frequency changing تبدیل فرکانس
frequency characteristic منحنی فرکانس
frequency check کنترل فرکانس
frequency control کنترل فرکانس
frequency comparison مقایسه فرکانس
frequency component اجزای فرکانس
frequency constancy ثبات فرکانس
frequency constant ثابت فرکانس
frequency conversion تبدیل فرکانس
frequency transformation تبدیل فرکانس
beat frequency فرکانس تداخل
bandwidth محدودهای از فرکانس ها
frequency translation تبدیل فرکانس
back up frequency فرکانس کمکی
frequency convertor مبدل فرکانس
beat frequency فرکانس ضربان
frequency changing تعویض فرکانس
carrier frequency فرکانس حامل
frequency band باند فرکانس
frequency analysis تجزیه فرکانس
frequency analizer انالیزور فرکانس
frequency domulipliction تقسیم فرکانس
frequency division تقسیم فرکانس
frequency alloment تقسیم فرکانس
frequency determination تعیین فرکانس
frequency assignment تعیین فرکانس
frequency allocation تعیین فرکانس
frequency accuracy دقت فرکانس
double frequency فرکانس دوبل
critical frequency فرکانس بحرانی
frequency changer مبدل فرکانس
audio frequency فرکانس صوتی
frequency correction تصحیح فرکانس
frequency counter شمارنده فرکانس
frequency deviation انحراف فرکانس
frequency swing انحراف فرکانس
frequency distance فاصله فرکانس
frequency discrimination تشخیص فرکانس
frequency drift اختلاف فرکانس
frequency doubler دوبلور فرکانس
frequency doubling دوبلاژ فرکانس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com