English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (8 milliseconds)
English Persian
war whoop فریاد جنگ
Search result with all words
bawl فریاد زدن
bawled فریاد زدن
bawling فریاد زدن
bawls فریاد زدن
howl فریاد زدن عزاداری کردن
howled فریاد زدن عزاداری کردن
howls فریاد زدن عزاداری کردن
shriek فریاد دلخراش زدن
shriek فریاد
shrieked فریاد دلخراش زدن
shrieked فریاد
shrieking فریاد دلخراش زدن
shrieking فریاد
shrieks فریاد دلخراش زدن
shrieks فریاد
salvo فریاد دسته جمعی
salvoes فریاد دسته جمعی
hi فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
outcries فریاد
outcry فریاد
squawk فریاد
squawked فریاد
squawks فریاد
greet داد فریاد
greeted داد فریاد
greets داد فریاد
shout فریاد
shouted فریاد
shouting فریاد
shouts فریاد
gaff گفتاربیهوده فریاد
holler فریاد خوشحالی
holler فریاد کردن سروصداراه انداختن
hollered فریاد خوشحالی
hollered فریاد کردن سروصداراه انداختن
hollering فریاد خوشحالی
hollering فریاد کردن سروصداراه انداختن
hollers فریاد خوشحالی
hollers فریاد کردن سروصداراه انداختن
cries فریاد زدن
cries فریاد گریه
cry فریاد زدن
cry فریاد گریه
exclaim ازروی تعجب فریاد زدن
exclaimed ازروی تعجب فریاد زدن
exclaiming ازروی تعجب فریاد زدن
exclaims ازروی تعجب فریاد زدن
hoot فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
hooted فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
hooting فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
hoots فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
screech فریاد شبیه جیغ
screeched فریاد شبیه جیغ
screeches فریاد شبیه جیغ
screeching فریاد شبیه جیغ
whoop فریاد
whoop فریاد کردن
whooped فریاد
whooped فریاد کردن
whooping فریاد
whooping فریاد کردن
whoops فریاد
whoops فریاد کردن
squeal فریاد
squealed فریاد
squeals فریاد
fret فریاد
frets فریاد
wow فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowed فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowing فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wows فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
groan فریاد
groaned فریاد
groaning فریاد
groans فریاد
exclamation فریاد
exclamations فریاد
whoopee فریاد خوشحالی
triumphant فاتحانه فریاد پیروزی
triumphantly فاتحانه فریاد پیروزی
yell فریاد زدن
yelled فریاد زدن
yelling فریاد زدن
yells فریاد زدن
calling فریاد
fore فریاد هشدار به نفر جلو زمین در مورد گوی که بسمت اومیرود
blat فریاد کردن
chevy فریاد هنگام شکار
donnybrook فریاد پرسر وصدا هیاهو
escry فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
exclamatory شگفت اور متضمن فریاد
hoick فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
hurray فریاد زدن
jobilate شادی کردن از خوشی فریاد زدن
jubilate فریاد شادی
kiai فریاد
mewl فریاد
redresser فریاد رس
rhodomontade فریاد
Other Matches
vociferation فریاد
vociferance فریاد و نعره
To cry out . فریاد بر آوردن
utter a cry فریاد زدن
to cry wolf too often انقدربدروغ فریاد
to by blue muder فریاد کردن
shouter فریاد زننده
screamer فریاد زدن
war cry فریاد جنگی
to break forth in to joy از خوشی فریاد کردن
To go to someones rescues . To succour someone . به فریاد کسی رسیدن
with rejoicings and embraces با شادی و فریاد هورا
to shout for joy از خوشی فریاد زدن
to roar with pain از درد فریاد زدن
full-throated صدا یا فریاد بسیار بلند
rodomontade گزافه گویی کردن فریاد
view halloo فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
tallyho فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
yoicks علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
He raesed a cry of ((thief! Thif !)) فریاد می زد «دزد !دزد ! »
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com