English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (8 milliseconds)
English Persian
aesthetic فریف طبع
aesthetically فریف طبع
Search result with all words
elegant فریف
quaint خیلی فریف
fine فریف
fined فریف
finest فریف
thick طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
finely بطورعالی یا فریف یا ریز
delicate فریف
dainty هر چیز فریف و عالی
slender فریف
sheer مستقیما فریف
sheer پارچه فریف حریری
capillaries فریف عروق شعریه
capillary فریف عروق شعریه
curvaceous دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
finesse ضربه فریف و ماهرانه
thumbnail نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnails نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
cambric نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
chichi فریف
close grain دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grained دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
commercial light gage sheet ورق فریف تجارتی
crocus cloth پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
curvacious دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
davenport یکنوع میزتحریر فریف
diatomite ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
edition de luxe چاپ فریف یا تجملی
elegant maners اطوار فریف
elegant style انشا فریف
fimbrillate دارای ریشه فریف
fine adjustment تنظیم فریف
fine boring سوراخکاری فریف
fine boring machine دستگاه مته فریف
fine miscle movement حرکت فریف عضلانی
fine motor skills مهارتهای حرکتی فریف
fine skill مهارت فریف
fine structure ساختار فریف
fine structure استخوانبندی فریف
floc کلالهای ازرشتههای فریف
fret saw اره فریف کاری
fretsaw اره فریف کاری
h.f.s structure hyperfine ساختار فوق فریف
high grade zink زینک فریف
hyperfine فوق فریف
hyperfine structure ساختار فوق فریف
iceneedle یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
in miniature بطور فریف
in petto سری بصورت خیلی ریز و فریف
lenis رقیق فریف
malines تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
mechlin توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
mignon فریف
mignonette یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
minikin فریف
nobby فریف خیلی شیک
penicillate دارای شبکه توری فریف
pindling فریف
plumulate دارای پرهای فریف و ریز
precieuse فریف
precieux فریف
reticulated دارای شبکه سه بعدی فریف
rugulose دارای چینهای فریف وکوچک
serrulate دارای دندانههای فریف
serrulated دارای دندانههای فریف
subtile فریف
superfine بسیار فریف
supersubtle فوق العاده فریف
svelt فریف
tinnily بطور فریف
wire gauze تور فریف سیم مانند
wiredrawn طویل و فریف
wirespun زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
airy-fairy فریف و لطیف
bone china چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
svelte فریف
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com